اندیشه

آرامش حقیقی بشر در سایه همراهی تعلیم و تهذیب

اینکه همیشه علم و عمل را در کنار هم اورده اند از همین جهت است تقوا بدون عمل و تزکیه بدون تعلیم محال است. حضرت ابتدا دست رحمت خویش را بر سر عقول بندگان می کشد و با هدایت و اجتماع بخشیدن به آن زمینه و بستر تزکیه را هم فراهم می کند
سید محمود مرتضوی هشترودی- یکی از سؤالات موجود در خصوص آخرالزمان و عصر ظهور این است که رابطه اخلاق و عصر ظهور چیست؟ آیا در میان مردم تغییر و تحول اخلاقی روی می دهد یا خیر؟آنچه از روایات به دست

می آید مؤید همین نکته است که جامعه به اصلاح کامل می رسد و در همه ابعاد اخلاقی به پیشرفت و تکامل می رسد و این مهم به دست نخواهد آمد مگر در سایه حکومت مهدوی و انفاس قدسی حضرت صاحب الزمان (عج). اما قبل از پرداختن به چگونگی این موضوع، باید بدانیم که آیا به راستی مشکل اصلی بشر در دوران قبل از ظهور حضرت صاحب الزمان (عج) اخلاق است یا امور دیگر؟

توصیف دوران قبل از ظهور

برای اینکه با مشکلات بشر در دوران قبل از ظهور آشنا شویم بهترین راه، مراجعه به روایات اهل بیت علیهم السلام در این رابطه است. برای این منظور به برخی از تعابیر موجود در روایات به اختصار اشاره می نماییم:

- رَأَیْتَ الْحَقَّ قَدْ مَاتَ وَ ذَهَبَ أَهْلُهُ وَ رَأَیْتَ الْجَوْرَ قَدْ شَمِلَ الْبِلَاد؛ حق را می بینی که مرده است و اهل آن رفته اند و ستم همه شهرها را فراگرفته است.

- رَأَیْتَ الْکَافِرَ فَرِحاً لِمَا یَرَى فِی الْأَرْضِ مِنَ الْفَسَاد؛ کافر را می بینی که از مشاهده فساد و تباهی جهان در پوست نمیگنجد.

- وَ کَانَ أَهْلُ ذَلِکَ الزَّمَانِ ذِئَاباً، وَ سَلَاطِینُهُ سِبَاعاً، وَ أَوْسَاطُهُ أُکَّالًا، وَ فُقَرَاؤُهُ أَمْوَاتا؛ و می بینی که مردم آن دوران چونان گرگ شده اند و حاکمان همچون درندگان و مردم میانه، خورنده، و فقرا همچون مردگان اند.

- قُلُوبُهُمْ خَالِیَهٌ مِنَ الْإِیمَان...؛ قلب ها از ایمان
خالی
اند و مؤمنان در این بین به هر کوچک شدنی دچار می شوند.

- سَیُخْرِجُونَ أَقْوَاماً مِنْ دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجا...؛ اقوام (در آن دوران) فوج فوج و دسته دسته از دین خارج می شوند به همان صورت که در آن داخل شده اند.

-إِضَاعَهَ الصَّلَاهِ وَ اتِّبَاعَ الشَّهَوَاتِ؛ نمازها ضایع شده و از شهوات پیروی می شود.

- دَبَّ الْکِبْرُ فِی الْقُلُوبَ کَدَبِیبِ السَّمِّ فِی الْأَبْدَان؛ کبر و خودخواهی چونان در دلها نفوذ کرده که سموم به بدن نفوذ می کند.

- یَکُونُ ذَلِکَ إِذَا رُفِعَ الْعِلْمُ وَ ظَهَرَ الْجَهْل؛ (قیام امام زمان (عج)) زمانی ظاهر می شود که علوم حقیقی
رفته
اند و نادانی ها ظاهر شده اند.

همه تعابیر فوق که بخش هایی از برخی روایات موجود در این رابطه هستند این فرضیه را به اثبات
می
رسانند که مشکل اصلی و نهایی بشر عصر ظهور نبود علم یا عقب ماندگی علمی نیست بلکه مشکل فاصله بوجود آمده بین اخلاق و علم و تعلیم و تربیت و تزکیه است. هرچه پیشرفت های علمی بیشتر می شوند، نیاز به اخلاقیات نیز بیشتر خواهد شد لکن برعکس، با
پیشرفته
تر شدن بشر و ابزارهای در دست او، اخلاق به تدریج رو به زوال رفت و این یعنی بر هم خوردن توازن بین علم و اخلاق و مشکل بشر عصر ظهور نیز دقیقاً از همین عدم توازن نشأت می گیرد.

دست رحمت مهدوی و اکمال عقول

پنجمین امام شیعیان حضرت باقر علیه السلام در این رابطه می فرمایند:«اذا ‌‌‌قام قائمنا وضع یده علی رؤوس العباد فجمع به عقولهم و اکمل به اخلاقهم» وقتی حضرت مهدی (عج) قیام کند دست خود را بر سر بندگان خدا قرار می دهد و به این وسیله عقل های آنها را متمرکز و تجمیع و اخلاق آنها کامل می نماید. در روایات دیگری نیز مشابه این مضامین آمده است از جمله اینکه دل های بسته (قلوباً غفلاً) را باز خواهد کرد.

دست نهادن بر سر مردمان و تجمیع و تکمیل عقول و اخلاق کنایه از این است که در عصر ظهور حضرت،
عقل
ها از حالت نامتراکم و پراکنده و تفکر در امور مختلف و غالباً بیهوده به یک حالت اجتماع و رشد خواهند رسید و همین موضوع زمینه ای می شود برای اکمال اخلاقیات؛ چرا که رابطه بین این دو امر مستقیم و اجتناب ناپذیر است.

اینکه همیشه علم و عمل را در کنار هم آورده اند از همین جهت است. تقوا بدون علم و تزکیه بدون تعلیم محال است. حضرت ابتدا دست رحمت خویش را بر سر عقول بندگان می کشند و با هدایت و اجتماع بخشیدن به آن، زمینه و بستر تزکیه را فرهم می آورند.

قرآن کریم نیز به این موضوع در تبیین علت ارسال رسل چنین می فرماید:

«هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ. او است که در میان قوم بیکتاب، پیامبری از میان خودشان بر انگیخت که آیات او را بر آنان خواند و پاکیزهشان میدارد و به آنان کتاب و حکمت میآموزد.»پس انبیاء نیز با آموختن علم و تعلیم وارد شدند ولی هدف از تعلیم، رسیدن به تزکیه بود. انسان از
ظرفیت
های بسیار بالا و بالقوه خویش بی خبر است و آنها را هدر می دهد یا در راه نادرست بهره می برد. انبیاء آمدند تا با بالا بردن سطح عقول بشری، ظرفیت های آنها را بشناسانند و حضرت صاحب الزمان (عج) تکمیل کننده هدف همه انبیاء عظام الهی است. حضرت ظهور
می
نمایند تا اجتماعی سالم و اخلاق مدار ایجاد نمایند. در چنین جامعه ای کمترین اضطراب و ناآرامی نیز وجود نخواهد داشت. چرا؟ چون ریشه ناآرامی ها در نادانی و جهل و در نتیجه بی اخلاقی است. اما وقتی جهل ریشه کن شده و عقول به سرحد کمال خود برسند، اخلاقیات هم به حد ایده آل خود رسیده و جامعه به آرامش حقیقی دست می یابد. اگر در اجتماع، ورع، پارسایی، تعاون، همیاری، انفاق، عفت، تواضع، حسن خلق، محبت و به طور کلی عدالت به معنای وسیع و جامعش حکم فرما باشد، این اجتماع همان مدینه فاضله خواهد بود که میتوان در آن با فکری آسوده و به دور از وحشت زندگی کرد. و این امور در جامعه حکمفرما نمی شود مگر در زمانی که عقل ها به کمال غایی و بالاترین حد استعدادی خود برسند.

لذاست که عصر ظهور را عصر زندگانی معقول انسان نیز نامیده اند. عصری که در آن عقلانیت در کنار اخلاق بر جامعه حاکم است. البته شاید در هر دورانی بخشی از عقلانیت بشری در اداره جوامع به کار گرفته شود، ولی تفاوت آن اعصار با عصر ظهور در این است که در آخرالزمان تمامی ظرفیت ها و استعدادهای فطری و عقلی انسان، شکوفا میشود و با تربیت اخلاقی و عقلانی او یعنی تزکیه در کنار تعلیم، حیات نوینی فرا روی او گشوده میشود.

استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب قیام و انقلاب مهدی (عج) می نویسد:

«انسان تدریجاً از لحاظ ارزشهای انسانی به مراحل کمال خود یعنی مرحله انسان ایده آل و جامعه ایده آل نزدیک تر می شود تا آنجا که در نهایت امر حکومت عدالت یعنی، حکومت کامل ارزشهای انسانی -که در تعبیرات اسلامی از آن به حکومت مهدی (عج) تعبیر شده است- مستقر خواهد شد و از حکومت نیروهای باطل و حیوان مآبانه و خودخواهانه و خودگرایانه اثری نخواهد بود.»

عالم شدند، تربیت نشدند!

امام خمینی (ره) در بیاناتشان به مشکل مردم در عصر ظهور به این شکل اشاره می نمایند:

«همه مشکلات از این است که ما تربیتنشدهایم؛ یک تربیت الهی و تحت بیرق اسلام در نیامدیم. به واقع همه این کشمکشهایی که شما ملاحظه میکنید... همه اینها برای این است که تربیت در کار نیست، تزکیه نیست... گرفتاری همه ما برای این است که ما تزکیه نشده ایم، تربیت نشده ایم. عالم شدند، تربیت نشدند، دانشمند شده اند، تربیت نشده اند. تفکراتشان عمیق است، لکن تربیت نشدهاند... غایت بعثت این تزکیه است. غایت آمدن انبیاء این تزکیه است و دنبالش آن تعلیم.»

عصر ظهور همانطور که اشاره شد عصر همراهی تزکیه و تعلیم است. حضرت با آمدنش این دو بال را در کنار یکدیگر به بندگان هدیه می دهد تا به کمک آن دو بر جهان بدعت و جهالت ویرانگر خود فائق آید و با تهذیب و تزکیه نفس، هر چه بیشتر با خود و خدای خود آشنا شده، بر نفس پیروز میگردد و به کمال شایسته یعنی عبودیت و بندگی میرسد. بنابراین به تعبیری دیگر حضرت مهدی (عج) با آمدنش بساط عبودیت خالصانه و حقیقی معبود یکتا و خدای تبارک و تعالی را پهن می نماید. در روایت آمده است: «الملک للرحمن الیوم و قبل الیوم و بعد الیوم و لکن اذا قام القائم لم یعبد الا الله عزوجل» (هرچند) پادشاهی و قدرت و حکومت امروز و دیروز و فردا از آن خداوند است ولی هنگامی که مهدی (عج) قیام نماید جز خدای تعالی عبادت نخواهد شد.

پی نوشت ها در دفتر نشریه موجود است.

https://shoma-weekly.ir/5LMlGv