زرنگ باش! خنگ نباش

پدری چهار تا بچه‌های خودش را گذاشت توی اتاق و گفت این جاها را مرتب کنید تا من برگردم. می‌خواست ببیند کی چه کار می‌کند. خودش هم رفت پشت...