مذاکره دولت اول با آمریکا در رابطه با گروگانها که به قرارداد الجزایر منتج شد
مذاکره دولت موسوی با عراق برای خاتمه جنگ
مذاکره ایران با ائتلاف در رابطه با عراق و صدام
مذاکره چندجانبه با آمریکا و ائتلاف در رابطه با افغانستان
مذاکره با 1+5 در مورد هستهای درچند مرحله
در تمام این مذاکرات بدعهدی و عدم پایبندی آمریکا به تعهداتش برای ملت و مسئولین ایران مشهود و بدیهی است.
اما درک و باور این مسئله برای مردم بهویژه نسل جوان قدری مشکل و نیازمند به کسب تجربه و آزمون جدید بود.
مذاکرات هستهای تجربهای دیگر برای نسل جدید
مقام معظم رهبری فرمودند:
بنده اولِ امسال در مشهد مقدس در سخنرانی گفتم [که] مذاکره در موضوعات خاص اشکالی ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاکره، لکن میخواهند مذاکره کنند، بکنند؛ ما هم به اذنالله ضرری نمیکنیم.
یک تجربهای در اختیار ملّت ایران است - که حالا من مختصرا عرض خواهم کرد - این تجربه ظرفیت فکری ملت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربهای که در سال ۸۲ و ۸۳ در زمینه تعلیق غنیسازی انجام گرفت که آنوقت تعلیق غنیسازی را در مذاکرات با همین اروپاییها، جمهوری اسلامی برای یک مدتی پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم، لکن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم که با تعلیق غنیسازی، امید همکاری از طرف شرکای غربی مطلقا وجود ندارد. اگر ما آن تعلیق اختیاری را - که البتّه بهنحوی تحمیل شده بود، لکن ما قبول کردیم، مسئولین ما قبول کردند - آن روز قبول نکرده بودیم، ممکن بود کسانی بگویند خب یک ذره شما عقبنشینی میکردید، همه مشکلات حل میشد، پرونده هستهای ایران عادی میشد. آن تعلیق غنیسازی این فایده را برای ما داشت که معلوم شد با عقبنشینی، با تعلیق غنیسازی، با عقبافتادن کار، با تعطیلکردن بسیاری از کارها مشکل حل نمیشود؛ طرف مقابل دنبال مطلب دیگری است؛ این را ما فهمیدیم، لذا بعد از آن شروع کردیم غنیسازی را آغازکردن. امروز وضعیت جمهوری اسلامی با سال ۸۲، زمین تا آسمان فرق کرده؛ آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [در حالی که] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول کارند. جوانهای ما، دانشمندان ما، محققین ما، مسئولین ما همت کردند، کارها را پیش بردند. بنابراین از مذاکراتی هم که امروز در جریان است، ما ضرری نخواهیم کرد. البته بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از] این مذاکرات آن نتیجهای را که ملت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید، لکن تجربهای است و پشتوانه تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادی ندارد اما لازم است ملت بیدار باشد. ما از مسئولین خودمان که دارند در جبهه دیپلماسی فعالیت میکنند، کار میکنند، قرص و محکم حمایت میکنیم، اما ملت باید بیدار باشد، بداند چه اتفاقی دارد میافتد [تا] بعضی از تبلیغاتچیهای مواجببگیر دشمن و بعضی از تبلیغاتچیهای بیمزدومواجب - از روی سادهلوحی - نتوانند افکار عمومی را گمراه کنند.12/8/92
1-مهمترین تجربه مذاکرات؛ بیاعتمادی به دشمن است
رهبر معظم انقلاب در سخنان دیگر فرمودند:
با تلاشی که دولت محترم و مسئولین کشور [در مذاکرات هستهای] دارند انجام میدهند، ما موافقیم. یک کاری است، یک تجربهای است، احتمالا یک اقدام مفیدی است؛ این کار را انجام بدهند، اگر نتیجه گرفتند که چه بهتر، امّا اگر نتیجه نگرفتند، معنایش این باشد که برای حل مشکلات کشور بایستی کشور روی پای خودش بایستد. این توصیه قبلی خودمان را باز هم تکرار میکنیم: به دشمنی که لبخند میزند، اعتماد نکنید؛ این را ما به مسئولینمان، به بچههای خودمان، فرزندان خودمان - اینهایی که در مسئله دیپلماسی مشغول کار هستند، بچههای مایند، جوانهای خود مایند - [توصیه میکنیم]؛ توصیه ما به اینها این است: مراقب باشید لبخند فریبگرانه شما را دچار اشتباه نکند، دچار خطا نکند؛ ریزهکاریهای کار دشمن را ببینید.12/8/92
2-مذاکرات لزوم تکیه به ارده و ایمان و جوانانمان را بیشتر کرد
یکی از برکات همین مذاکرات اخیر [هستهای] این بود که دشمنی آمریکاییها و مسئولین دولت ایالات متحده آمریکا با ایران و ایرانی، با اسلام و مسلمین آشکار شد، برای همه مدلّل شد، همه این را فهمیدند. میشنوید لحنهای اینها را، حرفهای اینها را؛ آنجایی که اقدام نمیکنند، میگویند نمیتوانیم - راست میگویند، نمیتوانند - و اگر میتوانستیم تاروپود صنعت هستهای ایران را بهکلی از هم جدا کنیم، میکردیم، امّا نمیتوانیم. بله، البته نمیتوانند. چرا نمیتوانند؟ چون این ملّت اراده کرد که در این مسئله و در همه مسائل خود روی پای خودش بایستد و ایستادگی کند، ابتکار خودش را به میدان بیاورد؛ و آورد؛ [بنابراین] دشمن نمیتواند کاری بکند؛ در همه مسائل همینجور است. دشمنی آنها روشن شد، ناتوانی آنها هم روشن شد، حالا به این در و آن در میزنند...
ملّت ایران اگر بخواهد از مشکلات مادّی و معنوی خود - مشکلات اخلاقی، مشکلات اقتصادی - رهایی پیدا کند، باید به خود، به فکر خود، به اراده خود، به ایمان خود، به جوانهای خود، به شخصیّتهای خود تکیه کند و علاج کار را از خدای متعال بداند.19/10/92
3-مذاکره برخلاف تصور بعضیها از دشمنیها کم نکرد
معظم له در سخنان دیگر فرمودند: عدهای اینجور وانمود میکردند که اگر با آمریکاییها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل میشود، البته ما میدانستیم اینجور نیست؛ اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد.
در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان آمریکا هیچ ارتباطی نبود؛ اما در یک سال اخیر بهخاطر مسائل حساس هستهای و تجربهای که مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و مذاکراتی داشته باشند اما از این ارتباطات نه تنها فایدهای عاید نشد بلکه لحن آمریکاییها تندتر و اهانتآمیزتر شد و توقعات طلبکارانه بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبونهای عمومی بیان کردند.
البته مسئولان ما در نشستها در جواب طلبکاری آنها، جوابهای قویتر و گاهی گزندهتر دادند، اما در مجموع معلوم شد مذاکره برخلاف تصورات برخیها، به هیچ چیز کمک نمیکند.
آمریکاییها نهتنها دشمنیها را کم نکردند، بلکه تحریمها را هم افزایش دادند! البته میگویند این تحریمها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینه تحریم هم، فایدهای نداشته است.
البته در زمینه ادامه مذاکرات هستهای، منع نمیکنیم و کاری که دکتر ظریف و دوستانشان شروع کردند و تا امروز هم خوب پیش رفتند دنبال میشود اما این، یک تجربه ذیقیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم نشست و برخاست و حرفزدن با آمریکاییها، مطلقا تأثیری در کمکردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است.22/5/93
4-کجتابیهای طرف آمریکایی؛ باب مذاکره در مسائل دیگر را بست
رهبر عزیز انقلاب در سخنان دیگری فرمودند: این مذاکراتی که دارد انجام میگیرد که بخشی از آن هم مذاکره با طرفهای آمریکایی است، فقط در موضوع هستهای است؛ فقط. ما در هیچ موضوع دیگری فعلا با آمریکا مذاکره نداریم؛ هیچ؛ این را همه بدانند؛ نه در مسائل منطقه، نه در مسائل گوناگون داخلی، نه در مسائل بینالمللی؛ امروز فقط موضوع مورد بحث و مورد مذاکره، مسائل هستهای است. حالا، این تجربهای خواهد شد؛ اگر طرف مقابل از کجتابیهای معمولی خودش دست برداشت، این یک تجربهای برای ما میشود که خیلی خب، پس میشود در یک موضوع دیگر هم با اینها مذاکره کرد؛ اما اگر دیدیم نه، این کجتابیهایی که همیشه از اینها دیدهایم باز هم وجود دارد و کجراهه دارند میروند، خب طبعا تجربه گذشته ما تقویت خواهد شد.20/1/94
5-دشمن محتاج به مذاکره بود تا خود را پیروز جلوه دهد
مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان نظام فرمودند: من یک تاریخچه کوتاهی از این مذاکرات عرض بکنم. این مذاکراتی که در واقع فراتر از مذاکرات ما با پنج به علاوه یک است؛ مذاکره با آمریکاییها است. متقاضیِ این مذاکرات آمریکاییها بودند. مربوط به زمان دولت دهم هم هست. قبل از آمدن این دولت این مذاکرات شروع شد. آنها درخواست کردند، واسطهای قرار دادند و یکی از محترمینِ منطقه، آمد اینجا با من ملاقات کرد، گفت که رئیسجمهور آمریکا با او تماس گرفته و از او خواهش کرده و گفته است که ما میخواهیم مسئله هستهای را با ایران حلّوفصل کنیم و تحریمها را هم میخواهیم برداریم. دو نقطه اساسی در حرف او وجود داشت: یکی اینکه گفت ما ایران را بهعنوان یک قدرت هستهای خواهیم شناخت؛ دوّم اینکه گفت ما تحریمها را در ظرف ششماه بهتدریج برمیداریم. بیایید بنشینید مذاکره کنید، این کار انجام بگیرد. من به آن واسطه محترم گفتم که ما به آمریکاییها اطمینانی نداریم، به حرف اینها اطمینانی نیست. گفت حالا امتحان کنید؛ گفتیم خیلی خب، این دفعه هم امتحان میکنیم. مذاکرات اینجوری شروع شد.
...
البتّه احتیاط را از دست ندادیم. از اوّل نگاه ما به مذاکرهکنندگان و طرف آمریکایی نگاه شکّآلود بود. طبق تجربههایی که داشتیم، به اینها اطمینان نداشتیم، [لذا] از اوّل با ملاحظه وارد شدیم. نظرمان هم این بود که اگر چنانچه اینها سرِ حرف خودشان ایستادند که خب اشکالی ندارد؛ ما حاضر بودیم هزینه هم بدهیم، یعنی ما عقیده نداریم که در یک مذاکره هیچ هزینهای نباید داد، هیچ عقبگردی نسبت به بخشی از موضوعات نباید کرد؛ نه، بهقدر صحیح و منطقی و عقلایی حاضر به هزینهدادن هم بودیم؛ منتها ما دنبال توافق خوب بودیم. من این را همینجا عرض بکنم: ما هم میگوییم توافق خوب، آمریکاییها هم میگویند توافق خوب؛ منتها ما که میگوییم توافق خوب، منظورمان توافق منصفانه و عادلانه است؛ آنها که میگویند توافق خوب، توافق تمامیتخواهانه است. اندکی در مذاکرات پیش رفته بودیم که زیادهخواهیهای حضرات شروع شد؛ هرروز یک حرفی، یک بهانهای؛ شش ماه تبدیل به یک سال شد، طولانیتر شد، مذاکرات شکلهای گوناگونی پیدا کرد، چانهزنیها و زیادهخواهیها مذاکرات را طولانی کرد، تهدید کردند، تهدید به تحریم بیشتر، حتّی تهدید به بهکارگیری نظامیگری؛ این تهدیدها را کردند؛ روی میز و زیر میز و این حرفهایی که شنیدهاید.(*) این رفتار این حضرات تا امروز بوده.
هرکس روند مطالبات آمریکاییها را در این مدّت مطالعه کند و کیفیّت حرفهای اینها را نگاه کند، به این نتیجه میرسد؛ یکی از دو نکته اساسی این است: هدف اینها ریشهکنکردن و ازبینبردن صنعت هستهای در کشور است؛ هدف این است، دنبال این هستند؛ قصدشان این است که ماهیّت هستهای کشور را از بین ببرند؛ ولو حالا یک اسمی، یک تابلوی بیمحتوایی، یک چیز کاریکاتوری وجود داشته باشد، امّا اینها قصد دارند که نگذارند این حرکت هستهای کشور، صنعت هستهای یک کشور با اهدافی که نظام جمهوری اسلامی دارد تحقّق پیدا کند. ما اعلام کردیم تا یک سررسید معینی بایست بیستهزار مگاوات برق هستهای داشته باشیم، این نیاز کشور است؛ بیستهزار مگاوات برق هستهای نیاز ضروری کشور است؛ این محاسبهشده دستگاههای محاسبهکننده کشور است که البته در حاشیه آن، منافع زیاد و برآوردن نیازهای فراوان دیگر هم وجود دارد؛ اینها میخواهند این اتفاق نیفتد. البته در عین اینکه این صنعت را میخواهند نابود کنند، فشار را هم میخواهند حفظ کنند، قصد برداشتن تحریمها بهصورت کامل را هم - همینطور که ملاحظه میکنید - ندارند، تهدید هم میکنند که تحریمهای بیشتری را تحمیل خواهیم کرد. این یک نکته است.
نکته دوم این است که طرف مقابل ما، یعنی دولت کنونی و مدیریت کنونی آمریکا، به این توافق احتیاج دارد؛ این هم یک طرف دیگر قضیه است؛ اینها نیاز دارند به این؛ یک پیروزی بزرگی برای آنها محسوب میشود اگر بتوانند به آن مقصود خودشان در اینجا برسند. این در واقع پیروزی بر انقلاب اسلامی است؛ پیروزی بر ملتی است که داعیه استقلال دارد؛ پیروزی بر کشوری است که میتواند الگوی کشورهای دیگر باشد؛ دستگاه مدیریت آمریکا به این [توافق] نیازمند است.2/4/94
6-برجام تمام شد ولی دشمنی آمریکا با شکل جدید و ابزار نو باقیست
امام خامنهای در سخنان دیگری بعد از انجام توافق فرمودند: یک نکتهای را من در این مسئله هستهای و تمامشدن مسئله هستهای در ذهنم هست که جزو نگرانیهای من است، جزو دغدغههای بنده است و آن این است که ما توجه کنیم به هدفهایی که دشمنان صریح جمهوری اسلامی در ذهن خودشان دارند میپرورانند و کارهایی که میخواهند انجام بدهند. مسلّم است که دشمنیهای دشمنان جمهوری اسلامی از اول انقلاب تا حالا کاسته نشده؛ بله، یک جاهایی دشمنیها و اِعمال دشمنی مهار میشود -در این شکّی نیست- لکن این بهمعنای این نیست که دشمنیها کم شده. اعتقاد ما این است که دشمنیِ رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی یا دولت ایالات متّحده آمریکا با ما از اول تا حالا هیچ کم نشده؛ البته هرکدام به یک دلیل؛ رژیم صهیونیستی به یک دلیل با ما دشمنی دارد، آمریکاییها به یک دلیل دیگری است، منتها همان اندازه آنها هم با ما بدند، آنها هم با ما دشمنند و این دشمنی کاسته نشده؛ همان کارهایی که از روز اول انقلاب میکردند، امروز هم میکنند؛ منتها خب کارها تطور پیدا کرده، شیوههای کاری آنها تحول پیدا کرده؛ پیشرفت پیدا کرده؛ یکوقت یکجور دشمنی میکردند، ضربه میزدند، حالا با ابزار دیگری، با وسیله دیگری؛ این را نباید از نظر دور داشت. این را مطلقا همه مسئولین مختلف -فقط مخصوص وزارت خارجه و آقای دکتر ظریف نیست؛ دستگاههای مختلف، دستگاههای اقتصادی، دستگاههای فرهنگی- توجه داشته باشند که ما در داخلِ نقشه طراحی شده دشمن قرار نگیریم و بازی نکنیم که فلان تصمیمی که ما میگیریم، چه در زمینه سیاست، چه در زمینه اقتصاد، چه در زمینه تجارت، چه در زمینه فرهنگ، کمک بکند به آن بسته تعیینشده دشمن که برای خودشان هست. ما از حرفهای اینها و از نوشتهجات اینها و از اظهارات گوناگونشان میتوانیم مقاصدشان را بفهمیم؛ یعنی اینکه بنده دارم میگویم دشمنی، نه اِخبار از غیب و نه خواب دیدن و نه تخیلات و توهمات است؛ نه، واقعیتهایی است که جلوی چشم ما است. ممکن است اظهارات آنها جور دیگری باشد اما واقعیتهای خارجی-آنچه محسوس و ملموس ما است- همان دشمنی را نشان میدهد و شاخصهای دشمنی است؛ منتها با شیوههای خاص خودش. حالا ما در مقابل این دشمنی باید چه کار بکنیم، آن بحث دیگری است [امّا] دشمنی را فراموش نکنیم؛ حرف من این است.4/6/94
7-دستاوردهای هستهای دولت قبل موجب عقبنشینی دشمن در مذاکرات شد
رهبر فرزانه انقلاب در سخنان دیگر با اشاره به اقدامات گذشته در موضوع هستهای فرمودند:
ما انرژی هستهای را با تواناییهای خودمان، با فکر دانشمندانمان، با پشتیبانیهای دولتهای مختلف[مان] پیش بردیم، چهار شهید دادیم در این راه، به این نقطه رساندیم؛ شوخی است؟ کاری کردیم که دشمن که یک روز حاضر نبود یک سانتریفیوژ در این کشور بچرخد، حالا مجبور شده بهخاطر واقعیتهای موجود، تحمل کند که چند هزار سانتریفیوژ وجود داشته باشد. این لطفی از طرف آنها نیست؛ این تلاش ملّت ایران است، تلاش دانشمندان است. [آنها] تحریم کردند برای اینکه مردم را عصبانی کنند و به خیابان بکشانند. بنده این را چند سال پیش گفتم؛(۴) بعضیها گفتند این تحلیل است؛ بله، شاید آن روز تحلیل بود اما امروز خبر است؛ خودشان گفتند؛ افراد متعدّدی از آنها در بیانات مختلف گفتند هدف ما این است که مردم را از نظام جمهوری اسلامی، از دولت جمهوری اسلامی عصبانی کنیم. میخواستند مردم را به خیابان بکشانند؛ [امّا] مردم ما ایستادند؛ این مقاومت مردم، این ایستادگی مردم پشتوانه کار سیاسی و دیپلماسی و مذاکره و این حرفها شد. دشمن مجبور شد؛ همین مقداری که عقبنشینی کرد، بهخاطر این بود که ملت از خودش اقتدار نشان داد؛ دولت جمهوری اسلامی از خودش اقتدار نشان داد، عزت نشان داد. البته من شخصا معتقدم که میشد ما از این بهتر هم انجام بدهیم، خب، بالاخره توان و فرصت و امکانات همین اندازه را اقتضا کرد، ولی همین اندازه پیشرفتی که انجام گرفت، کار قابل توجهی است، کار مهمی است و این بهخاطر پشتیبانی ملّت، بهخاطر اقتدار ملی، بهخاطر اتصال فراوان نظام جمهوری اسلامی با آحاد مردم و بدنه مردم بود.20/ 10/94
8-هدف دشمن از مذاکرات متوقفکردن پیشرفت کشور ماست
رهبر بزرگوار انقلاب در جایی فرمودند:این را هم عرض بکنم که مسئله هستهای و دعوای استکبار -که اصلش آمریکا است و بقیه دولتهای غربی هم که در این زمینه وارد شدند، حاشیهای و دوروبری هستند- با ما، فقط قضیه هستهای نبود، وَالا میتوان سوگند یاد کرد که اینها میدانند که جمهوری اسلامی دنبال بمب هستهای نیست؛ مسئله مسئله دیگری است. این جزئی از یک حرکت عمومی است برای زیر فشار قراردادن ملّت ایران، برای متوقفکردن حرکت انقلابی ملت ایران به سوی اهدافش، برای متوقفکردن گستره نفوذ روزافزون نظام جمهوری اسلامی در منطقه و در جهان؛ این یک واقعیتی است. نه اینکه ما دنبال کنیم این قضیه را؛ طبیعت کار این است20/10/94
و در جای دیگر باز فرمودند: در این قضیه هستهای و این مذاکرات هستهای –این جریان طولانی انجام گرفت- همین دو روز قبل از این، مجددا بار دیگر یک مسئول آمریکایی گفت ما کاری میکنیم که سرمایهداران و سرمایهگذاران بزرگ دنیا جرئت نکنند بروند ایران سرمایهگذاری کنند. دشمنی را میبینید! آمریکا این است. یکی از هدفهای کسانی که دنبال این مذاکرات بودند -و انصافا هم تلاش کردند و زحمت کشیدند؛ این کسانی که این مذاکرات را انجام دادند، حقیقتا زحمت کشیدند، عرق ریختند، واقعا صرف وقت کردند- گشایش اقتصادی با سرمایهگذاری خارجیها بود؛ [امّا] امروز آمریکاییها جلوی همین را میگیرند. چندین بار تا حالا گفتهاند؛ باز دیروز پریروز، دو سه روز قبل از این، یکی دیگرشان مجدّدا گفت ما کاری میکنیم که سرمایهگذارها جرئت نکنند بروند ایران سرمایهگذاری کنند. اینکه بنده ده بار گفتم به آمریکاییها نمیشود اعتماد کرد، معنایش این است؛ اینکه میگوییم اینها غیر قابل اعتمادند، معنایش این است.28/11/94
9-هرگونه تنازل در مذاکره مانع نقش تخریبی دشمن نمیشود
رهبر معظم انقلاب در سالگرد رحلت امام فرمودند: یک تجربهای ما در مذاکرات هستهای پیدا کردیم؛ این تجربه را نباید فراموش کنیم. این تجربه این است که اگر ما تنازل(*) هم بکنیم، آمریکا دست از نقش مخرب خودش برنمیدارد؛ این را ما در مذاکرات هستهای تجربه کردیم. ما نشستیم در جمع ۱+۵، و حتی جداگانه با آمریکاییها مذاکره کردیم برای قضیه هستهای؛ برادران ما، فعالان پرتلاش ما به یک نقاط مشترکی رسیدند، به یک نتایجی رسیدند؛ طرف -که آمریکا باشد- یک تعهداتی کرد؛ جمهوری اسلامی تعهدات خودش را انجام داد، [ولی] آن طرفِ بدقولِ بدعهدِ بدحساب دارد دبه میکند؛ تا الان دبه کرده است. خیلی خب، این یک تجربه است، این شد تجربه. حالا خیلیها قبل از این تجربه هم میدانستند اما بعضی هم که نمیدانستند، حالا بدانند: در هر زمینه دیگری هم که با آمریکا شما بحث و مجادله کنید، شما کوتاه بیایید، تنازل کنید، باز او نقش مخرب خودش را حفظ خواهد کرد؛ در همه زمینهها: بحث حقوق بشر، بحث موشک، بحث تروریسم، بحث لبنان، بحث فلسطین؛ در هر قضیهای که شما به فرض -که البته محال است- از اصول خودتان، از مبانی خودتان کوتاه بیایید، صرفنظر بکنید، بدانید او کوتاه نخواهد آمد؛ اول با زبان و با لبخند و با تبسم وارد میدان خواهد شد، بعد در عمل، کاری را که باید انجام بدهد، دبه میکند و تعهد خودش را انجام نمیدهد؛ این شد یک تجربه برای ملت ایران؛ این تجربه را مغتنم بشمرید؛ این توصیه دوم.14/3/95
10-تجربه مذاکرات نشان داد که با آمریکا نمیتوان کنار آمد
رهبر معظم انقلاب در سخنان دیگر خود فرمودند: یک تصور غلطی در اینجا وجود دارد و آن این است که «ما با آمریکا میتوانیم کنار بیاییم؛ با آمریکا کنار بیاییم و مشکلات را حل کنیم»! خب این تصور، تصور درستی نیست. ما نمیتوانیم به توهم تکیه کنیم، باید به واقعیتها تکیه کنیم. اولا همانطور که گفتیم، از لحاظ منطقی، نظامی مثل جمهوری اسلامی ایران هرگز مورد محبت و ملاطفت نظامی مثل آمریکا قرار نمیگیرد؛ امکان ندارد. ثانیا رفتارهایشان؛ از پنجاه سال پیش، شصت سال پیش، از بیستوهشتم مرداد، بعد از آن در دوران رژیم طاغوت، بعدش از اول انقلاب تا امروز، شما نگاه کنید ببینید رفتار آمریکا با ما چگونه بوده. در رژیم طاغوت، آمریکا بهعنوان یک ثروت نگاه میکرد به رژیم پهلوی، درعینحال ضرباتی که در همان دوران از سوی آمریکا به ایران وارد شده ضربات کاری و مؤثّری است که کسانی که با تاریخ آشنایند، با زندگی آن دوران آشنایند، کاملا این را میفهمند و تصدیق میکنند؛ بعد از انقلاب هم که خب معلوم است؛ از روز اول شروع کردند به خباثت و عناد و تا امروز هم ادامه دارد؛ [پس] بحثِ سوء تفاهم نیست. یکوقت بین دو دولت سوء تفاهم هست، خب با مذاکره حل میشود؛ یکوقت اختلاف سر یک منطقه ارضی است، مثلا فرض کنید که این قسمتِ مرز این قدرش مال من است، این قدرش مال تو است، خب این را با مذاکره میتوانند حل کنند، پنجاه پنجاه تمامش کنند؛ اینجا مسئله پنجاه پنجاه نیست؛ مسئله اصل موجودیت جمهوری اسلامی است و با مذاکره حل نمیشود، با رابطه حل نمیشود؛ این تصور، تصور درستی نیست. آنچه قدرت و استقلال و پیشرفت ناشی از اسلام و منطبق با اسلام در دنیا بهعنوان یک پدیده به وجود آورده، برای استکبار-مظهر استکبار، آمریکا است- قابل قبول نیست؛ این یک تصور غلطی است که ما خیال کنیم حالا میشود بنشینیم با آمریکاییها، بگوییم آقا بیایید یکجوری با همدیگر مصالحه کنیم. مصالحه به این است که شما از حرفهای خودتان بگذرید.
من دو سه سال قبل از این در اوایل این قضیه مذاکرات هستهای،(*) گفتم آمریکاییها از همین الان به ما بگویند اگر جمهوری اسلامی تا کجا عقبنشینی کند، آنها دیگر دشمنی نمیکنند؛ این را بگویند. اگر مسئله هستهای حل شد، دیگر قضیه تمام است؟ خب حالا قضیه هستهای حل شده، ببینید تمام است قضیه؟ قضیه موشکها پیش آمد؛ قضیه موشکها حل بشود، قضیه حقوق بشر است؛ قضیه حقوق بشر حل بشود، قضیه شورای نگهبان است؛ قضیه شورای نگهبان حل بشود، قضیه اصل رهبری و ولایت فقیه است؛ قضیه ولایت فقیه حل بشود، قضیه اصل قانون اساسی و حاکمیت اسلام است؛ اینها است، دعوا سر چیزهای جزئی نیست. بنابراین این تصور، تصور غلطی است.
با بنده زیاد صحبت شده و افرادی بودهاند از دوستانی که از روی عقیده و علاقه فکر میکردند که این کار میشود، در طول این سالها نشستیم و صحبت کردیم، [امّا] بعد خود آنها اعتراف کردند -نه پیش من، [بلکه] در غیاب و در جلسات رسمیِ تصمیمگیر- که استدلالی که فلانی میکند جواب ندارد؛ راست هم میگویند؛ استدلالی که بنده در این زمینه میکنم جواب ندارد. در مورد ما که اینجوری است، در مورد خیلی از کشورهای دیگر هم آمریکاییها سرِ سازگاری ندارند. این را توجه داشته باشید و بدانید؛ سیاست اساسی آمریکا هضم قدرتها و سیاستهای دنیا در معده سیاستهای آمریکایی است، این مخصوص [ما نیست]. حالا ما از جهت دشمنی یک خصوصیتی داریم که با ما یک دشمنی خاصی وجود دارد اما حتی نسبت به کشورهای دیگر هم همینجور است. در زمینه سیاسی اینجوری است، در زمینه اقتصادی اینجوری است، در زمینه فرهنگی [هم] اینجوری است. [الان] کمپانیهای فیلمساز اروپایی دادشان بلند است از تسلط هالیوود؛ سلطه فرهنگی. فرانسه که دیگر جمهوری اسلامی نیست. سیاست آمریکا این است. این حرف را بارها هم گفتهاند، دائم هم میگویند، الان هم همین نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا، این دو نفر،(**) با هم مسابقه گذاشتهاند سر اینکه بگویند آمریکا آقای جهان است، سَرور جهان است، همهکاره جهان است. قبل از اینها بوشِ پدر، آنوقتی که شوروی از بین رفته بود، روی همان غرور و این حرفها گفت ما امروز قدرت منحصربهفرد دنیا هستیم، باید خودشان را با ما [هماهنگ کنند]، نظم جهانی را ما باید تعیین بکنیم؛ ببینید، سیاست این است. خب، این دشمن است دیگر، با این چهجور میشود کنار آمد؟25/3/95
11-بینتیجهبودن مذاکرات بهخاطر ستیزهگری ما نیست
این را هم عرض بکنم: بعضی خیال میکنند دشمنیهایی که با ما میشود بهخاطر این است که ما ستیزهگری کردهایم؛ ما دائما انگشت در چشم اینها کردهایم، [لذا] اینها از این جهت با ما دشمنی میکنند؛ نه، این هم خیال غلطی است، تصور غلطی است. ما شروعکننده نبودهایم. اول انقلاب آمریکاییهایی که دستگیر شده بودند، چند روزی نگه داشته شده بودند، امام فرمود با کمال مراقبت بروند به محل خودشان، سفارت خودشان؛ تا قبل از اینکه مسئله تسخیر سفارت پیش بیاید -که آن هم عواملی داشت، مقدّماتی داشت [آمریکاییها] در کمال امنیت اینجا زندگی میکردند؛ راحت میرفتند، میآمدند؛ و البته بدجنسی میکردند. ما شروع نکردیم، آنها شروع کردند؛ آنها از همان اول شروع کردند: با بدگویی، با تحریم، با طلبکاری، با پناهدادن به دشمن ملّت ایران؛ شروعکننده آنها بودند. وانگهی فقط آمریکا که نیست، کشورهای دیگر [هم هستند]؛ حالا مثلا فرض بفرمایید جمهوری اسلامی نسبت به فرانسه چه ستیزهگری کرده؟ کشور فرانسه چون امام مدّتی در آنجا بود، حتّی مورد تمجید نیروهای انقلابی هم بود اما خب میبینید که چهکار میکنند. دیدید در قضیه هستهای که فرانسویها نقش پلیس بد را اجرا کردند -البته مدیریت برنامه با آمریکاییها بود، معلوم بود لکن در قضیه هستهای بدترین موضع را فرانسویها [گرفتند]- ما با فرانسویها چهکار کرده بودیم؟ ستیزهگری کرده بودیم؟ حال یک کشور کوچکی مثل هلند مثلا؛ در هر قضیهای که شما نگاه کنید از قضایایی که پای جمهوری اسلامی به میان است، در آن لیست و فهرست دشمنها، یکیاش هلند است! حالا ما با هلند چهکار داشتیم؟ چه ستیزهگری؟ کشور کوچکی که در گوشه اروپا افتاده [است]. بحث این نیست که ما با آنها دشمنی و ستیزهگری کردیم. مثلا فرض بفرمایید کانادا روابطش را با ما قطع کرد. ما با کانادا دشمنی کرده بودیم؟ ستیزهگری کرده بودیم؟ قضیه این نیست، قضیه چیز دیگری است. ما خودمان را نباید فریب بدهیم و بگوییم «آقا، ما دشمنی نکنیم تا آنها دشمنی نکنند»؛ نه، انگیزههای دیگری وجود دارد؛ مسائل دیگری پشت پرده است که حالا یک مقداری را شرح دادیم.25/3/95
12-حال که مذاکرات بینتیجه است چه باید کرد؟
خب، حالا باید چهکار کنیم؟ کشور باید مصونیت پیدا کند؛ مسئولین کشور باید کشور را مصونیت بدهند. همه این کارهایی که در زمینه اقتصاد و مانند اینها دولت انجام داده یا بنا است انجام بدهد، احتیاج دارد به اینکه کشور مصونیت داشته باشد؛ چهکار کنیم این مصونیت به وجود بیاید، یا اگر هست افزایش پیدا کند؟ باید این توانمندیهایی را که اشاره کردم، افزایش بدهیم؛ این توانمندیها باید روزبهروز افزایش پیدا کند. این همانی است که در قرآن کریم [آمده]: وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّهٍ وَ مِن رِباطِ الخَیل.؛ قوّه، شامل همه اینها است؛ قوه فقط تفنگ و سلاح و مانند اینها نیست؛ قوه اعم است از قوه مادی و معنوی، از قوه اقتصادی و نظامی، از قوه علمی و اخلاقی. اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّه؛ هرچه میتوانید قوه را زیاد کنید. خب این کاری است که بایستی انجام بدهیم؛ البته آن هم به عهده خود ماها است؛ یعنی کسی که باید این کار را انجام بدهد، ما مسئولین هستیم؛ مردم به تَبَع ما وارد میدان میشوند و کار میکنند. پس توانمندیها را باید افزایش بدهیم.25/3/95
شش ماه ملت ایران را عقب نگهداشتند
امروز مسئولین دستگاه دیپلماسی خود ما و همان کسانی که در این مذاکرات از اول تا آخر حضور داشتند، همینها دارند میگویند آمریکا نقض عهد کرده است،
آمریکا زیر ظاهر آرام و زبان چرب و نرم مسئولانش و وزیر خارجهاش و دیگران، از پشت دارد تخریب میکند، مانع ارتباطات اقتصادی کشور با کشورهای دیگر دنیا است؛
بنده البته از یک سال پیش و یکسالونیم پیش، مرتب تکرار کردم که به آمریکاییها نمیشود اعتماد کرد -بعضیها سختشان بود قبول کنند- امّا امروز خود مسئولین ما [میگویند.]
شش ماه از امضای برجام میگذرد، هیچ تأثیر محسوس و ملموسی هم در وضع معیشت مردم به وجود نیامده است؛ [درحالیکه] خب، برجام اصلا برای برداشتن تحریمها بود؛ برای اینکه تحریمهای ظالمانه برداشته بشود
حالا میگویند بهتدریج، یواش یواش دارد درست میشود! مگر بحث سرِ یواش یواش بود؟ آن روز مسئولین، هم به ما میگفتند، هم به مردم میگفتند که در این مذاکرات، قرار بر این است که وقتی ایران تعهدات خود را انجام میدهد، یکباره همه تحریمها برداشته بشود؛ یعنی این مانعی که آمریکا سر راه ملّت ایران ظالمانه و خباثتآمیز به وجود آورده بود، برداشته بشود
خب حالا شش ماه از این موعد گذشته است، برداشته نشده؛
شش ماه برای یک مملکت هشتاد میلیونی زمان کمی است؟
در این شش ماه دولت محترم کم میتوانست کار بکند اگر چنانچه این خباثت آمریکاییها نبود؟
این برجام شد برای ما یک نمونه، یک تجربه.11/5/95
13-دیگر مذاکره با آمریکا سم مهلک است
حالا آمریکاییها میگویند بیایید درباره مسائل منطقه با شما صحبت کنیم! خب، این تجربه به ما میگوید این کار برای ما سم مهلک است.
این تجربه به ما نشان داد که ما در هیچ مسئلهای نمیتوانیم [با او] مثل یک طرف مورد اعتماد بنشینیم صحبت کنیم.
وقتی ثابت شد که دشمن، دشمن نابکار است، دشمنی است که در عمل، از نقض عهد هیچ ابائی ندارد و نقض عهد میکند، بعد هم وقتی میگوییم آقا چرا [نقض عهد] کردی، باز لبخند میزند، باز زبان چرب و نرم را باز میکند و یک جوری توجیه میکند، با این [دشمن] نمیشود وارد مذاکره شد.
اینکه بنده سالها است دائم تکرار میکنم که با آمریکا مذاکره نمیکنیم علّتش این است.
این نشاندهنده این است که [مشکلات] ما در این مسئله، در مسائل مربوط به منطقه، در مسائل گوناگونی که داریم، در مشکلاتی که با آمریکا و امثال آمریکا داریم، با مذاکره حل نمیشود؛
ما یک راهی باید خودمان انتخاب بکنیم،
بگذارید دشمن دنبال شما بدود،
مسئولین سیاسی و دیپلماسی ما صریحا میگویند که آمریکاییها میخواهند همه چیز را بگیرند، [امّا] هیچچیز ندهند!
[اگر] یک قدم شما عقب رفتی، یک قدم جلو میآیند.
اینکه ما مدام میگوییم مذاکره نمیکنیم، [ولی] بعضیها میگویند آقا مذاکره که اشکالی ندارد، اشکال مذاکره این است: شما را از راه صحیح خودت منحرف میکند، امتیاز را از شما میگیرد -وقتی مذاکره کردید یعنی یک امتیازی بدهید، یک امتیاز بگیرید دیگر؛ معنای مذاکره این است دیگر؛ مذاکره، نشستن و گعدهکردن و حرفزدن و گفت و شنود و خنده و شوخی که نیست، مذاکره یعنی یک چیزی بده، یک چیزی بگیر- و آنچه را باید بدهی از شما میگیرد، [اما] آنچه را باید بدهد، به شما نمیدهد؛ زورگویی میکند؛ خب مستکبر یعنی همین، استکبار جهانی یعنی همین، یعنی زورگوییکردن، خودش را برتر دانستن، پایبند به حرف خود نبودن، خود را متعهد ندانستن؛ این معنای استکبار است، وعدههایش را تخلف میکند.11/5/95
14-وعدههای آمریکا مثل وعده شیطان است
مقام معظم رهبری از قول امام بزرگوار فرمود: آمریکا شیطان بزرگ است؛ واقعا این تعبیر، تعبیر فوقالعادهای است. خدای متعال از قول شیطان نقل میکند که شیطان در قیامت به کسانی که از او متابعت کردهاند میگوید: اِنَّ اللهَ وَعَدَکُم وَعدَ الحَقِّ وَ وَعَدتُکُم فَاَخلَفتُکُم؛(۴) شیطان به پیروان خودش میگوید خدا وعده روراست درست به شما داده بود، شماها از وعده خدا پیروی نکردید، پابند نماندید؛ من وعده دروغی به شما دادم، شما دنبال من راه افتادید! من تخلف وعده کردم، من وعده دادم به شما و تخلف کردم؛ شیطان پیروان خودش را اینجور در قیامت ملامت میکند. بعد هم خدای متعال میفرماید از قول شیطان که به آنها میگوید که «فَلا تَلومونی وَلوموا اَنفُسَکُم»، من را ملامت نکنید، خودتان را ملامت کنید. این عینا امروز منطبق است با آمریکا. حالا شیطان در قیامت این حرف را میزند، آمریکاییها امروز در دنیا این حرف را میزنند؛ وعده میدهند، عمل نمیکنند، تخلف میکنند. امتیاز نقد را میگیرند، امتیاز نسیه را نمیدهند؛ وضع آمریکا این است. خب، پس به دیگران نباید اعتماد کرد.
این حرفهایی که زده میشود در مورد مسائل کلان کشور و سیاستهای کلان کشور را جوانهای عزیز ما بنشینند رویش فکر کنند؛ اینها ناشی از تجربه است، ناشی از شناختن دشمن و شناختن وضع است. این حرفِ همینجوری نیست که انسان یک چیزی بگوید تا یکی هم بیاید آن طرف یک جوابی بدهد «که نخیر اینجوری نیست»؛ نه، اینها را جوانهای عزیز [دقت کنند]. خوشبختانه ما جوانهای باهوش و با استعداد در کشور خیلی داریم؛ بنشینند تحلیل کنند، آنوقت راه مشخص خواهد شد
11/5/95.
امید است ملت ایران و مسئولین و بهویژه نسل جوان عزیز کشور با این تجربه دیگر دنبال تلفکردن وقت خود برای مذاکره با بدعهدان برای حل مشکلات کشور نبوده و با تکیه بر ظرفیتهای داخلی بر مشکلات غلبه کنند.
والسلام