سید مجتبی مومنی- دوستی به نقل از مرحوم آقا مجتبی تهرانی نقل میکرد که ایشان در جلسهای گفتهاند، قدیمترها میگفتند: فلانی وجود امام زمان(عج) را در عالم واقع زیارت میکند. بعدتر گفتند: فلان شخص یک بار امام زمان(عج) را درک کرده است. کمی بعد از آن گفت: استاد فلانی نماز شبشان ترک نمیشود. کمی که گذشت گفتند: فلان آقا نماز صبحشان را اول وقت میخوانند، بعد گفتند: فلانی نماز صبحش قضا نمیشود.
احساس میکنم که حال و روز این دنیای ما هم همینطور پیش میرود، آنقدر که دیگر شاید نتوانیم در صنفهای دیگر حتی در بین روحانیون از خواص و زیباییها نشانهای ببینیم. شخصیت اول فیلم رسوایی دهنمکی، یک روحانی است. روحانی که زندگیاش با زندگی خیلی از روحانی و یا روحانینماهای اطراف ما فرق دارد. روحانی که در برابر هوای نفس خود مقاومت میکند، کسی که زندگی سادهای دارد و زهد پیشه کرده است. بخشی از انتقادهایی که به دهنمکی و فیلماش میشود در مورد این روحانی است. عدهای از منتقدان و حتی روحانیون دانشگاهی به این روحانی و حضورش اشکال وارد میکنند، ایشان کارکردن شبهنگام روحانی فیلم را دور از شأن میدانند و میگویند: آیا شأن روحانی این است که شبها کارگری کند؟
مگر نه این است که روحانیون و حوزههای علمیه داعیه سربازی امام عصر(عج) و شاگردی حضرت امام صادق(ع) را دارند، در منابع اسلامی و در دین به کار و فعالیت اهمیت زیادی داده شده و خود اهلبیت(ع)، در اینباره خود پیشقدم بودهاند.
امیرالمؤمنین(ع) در مدینه چاههای زیادی حفر نمودند که به «آبار علی» معروف است. در روایات آمده، امیرالمؤمنین(ع) بعد از جهاد به آموزش مردم و داورى میان آنها مىپرداخت و وقتی از همه این امور فارغ میشد، در باغی که داشت با دست خود کار مىکرد و در هنگام کار ذکر مىگفت.(1)
یا در روایتی دیگر از امام صادق(ع) در اصول کافی کلینی، آمده: ابى عمرو شیبانى میگوید: حضرت صادق(ع) را دیدم که در دست بیلى داشت و بر تن روپوشى خشن، در باغ خود کار میکرد، عرق از پشت مبارکش میریخت، عرض کردم فدایت شوم، اجازه دهید من کمکتان کنم. فرمود: «من دوست دارم که مرد در راه جستوجوى معیشت از حرارت آفتاب رنج ببرد».(2)
حال با همه اینها این سؤال مطرح میشود که «آیا نشان دادن روحانیای که به سبک و سیاق اهلبیت(ع) رفتار میکند، اشکال دارد و دور از شأن روحانیت است؟ آیا غیر از این است که ما و جامعه روحانیتمان از ایدهآلها و آرمانهای خود دور میشویم و همین عامل باعث شده که دیدن ایدهآلها، حقایق دور از ذهن است. حال و روز ما مثل این است که به قول مرحوم آقا مجتبی، این روزها بگویند: فلانی نماز صبحش قضا نمیشود.
(1) نورى، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج 13، ص 25، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، 1408 هـ ق.
(2) کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 5، ص 76، چاپ دوم، اسلامیه، تهران، 1362ش.