نگاه

گناه دشمن شیفتگان

اولین گناه این دشمن شیفتگان خیانت به جامعه اسلامی است
حمیدرضا ترقی- جنگ نرم همه جانبه دشمن، امروز قابل انکار نیست- با این حال، برخی آن را انکار می کنند و این خود نیز بخشی از جنگ نرم است.- در این جنگ، هنرمندان و اهالی فکر و نظر، در حکم نیروهای مسلح در جنگ سختند.

- برخی بی تفاوت از برابر این حادثه ی ملی می گذرند، برخی هم با دشمن همراهی و به او کمک می کنند؛ آنها مسئولیت ناپذیر و اینها دشمن شیفته اند. در مقایسه با نیروهای مسلح در جنگ سخت، می توان گناه این دو دسته را تشخیص داد . مقام معظم رهبری.25/8/97

تاثیرپذیری از القائات دشمن در داخل

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دانش آموزان و دانشجویان در سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا با تبیین دو گزاره ای که دستگاه عملیات روانی دشمن تولید و القا می کند، نسبت به تاثیرپذیری از القائات دشمن در داخل هشدار دادند. مطالعه و مداقه در این گزاره ها به خوبی خط تبلیغاتی «بزک کردن آمریکا» توسط شبکه همکار داخلی غرب را نمایان می سازد. جالب اینجاست که اندکی تامل در این باب به روشنی، غیرمنطقی بودن این گزاره ها را آشکار می سازد، اما مع الاسف این ادعاها توسط شبه روشنفکران با رنگ و لعاب فریبنده «عقلانیت» و «خردگرایی» بسته بندی و ارائه می گردد. در ادامه به بررسی هر یک از این دو گزاره فریبنده خواهیم پرداخت.

«غیرمنطقی بودن ایستادگی در برابر آمریکا» نخستین گزاره ای است که عمدتا توسط انقلابیون سابق و پشیمانان امروز ترویج می گردد و در واقع ترجمانی است از خطوط جنگ روانی نظام سلطه در داخل. مجموع تاکتیک ها و تکنیک های عملیات رسانه ای و روانی دشمن به دنبال القای این مفهوم است که ایستادگی در برابر دشمن بی فایده است و دیر یا زود باید تسلیم شد.

بازتاب این خطوط القایی در ادبیات جریان شبه روشنفکری تحت عنوان «عقلانیت» مشاهده می شود. عقلانیتی که پشتیبان این ادعاست، عقلانیت ابزاری و منقطع از وحی است که صرفا محاسبات مادی را مبنا قرار می دهد. مدعیان این گزاره با مقایسه میان نسبت قدرت ظاهری سلطه گران بین المللی و جمهوری اسلامی ایران، هرگونه ایستادگی در برابر زورمداران و زیاده خواهی های آنان را بی فایده می دانند. البته تجربه ای که ملت ایران در اختیار دارد، نتیجه ای به جز ادعای بالا را ثابت می کند. اگر صرفا نسبت قدرت مادی و ظاهری تعیین کننده بود، انقلاب اسلامی باید یا در نطفه خفه می شد یا در همان سال های بحرانی ابتدایی خاموش. پس دلیل موفقیت این چهار دهه ایستادگی چیست؟

دو خطای محاسباتی بزرگ

به نظر می رسد بطلان ادعای غربگرایان داخلی در دو خطای محاسباتی بزرگ است؛ اول آنکه محاسبات خود را روی بنیان های مادی صرف بنا کرده اند و هیچ گونه امداد الهی و سنت های نظام خلقت را فهم نمی کنند. اینان از این مهم غافلند که اگر سنت های الهی در جهان آفرینش وجود نداشت، تاکنون اثری از توحید برجا نمی ماند و شیاطین و مستکبران بشریت را به طورکلی به انحطاط کشانده بودند. نکته دوم آنکه حتی اگر محاسبات صرفا مادی را در نظر بگیریم، میزان قدرمطلق نسبت قدرت میان دو طرف مخاصمه تعیین کننده نهایی نیست و مهم تر از آن روند تغییرات نسبت میان قدرت دو طرف است. به بیان دیگر اگر یک سوی معادله، شتاب صعودی داشته و طرف دیگر نزول مداوم، قدرمطلق این نسبت قدرت هر لحظه در حال تغییر است. بنابراین

فراز و فرود قدرت دو طرف نیز در شرایط نهایی موثر است. امروز جمهوری اسلامی ایران در شرایطی به مراتب مقتدرتر از سال های نخست انقلاب اسلامی است و در سوی دیگر به اذعان رجال سیاسی شناخته شده آمریکا، نظام مستقر در واشنگتن در حال افول شتابنده است. بنابراین ایستادگی در مقابل نظام سلطه نه تنها مثمرثمر است، بلکه در شتاب افول ساختار استکباری نیز موثر است.

گزاره دوم القایی که خطرناک تر از گزاره قبلی است «منوط کردن حل مشکلات کشور به سازش با آمریکا» است. اگر گزاره پیشین بیشتر توسط مرعوبان غرب ترویج می شد، گزاره دوم را «شیفتگان غرب» تبلیغ می کنند. کسانی که به سطحی از شیفتگی و شیدایی در مقابل سلطه گران رسیده اند که عقلانیت مغلوبه شده و معمولا نقاط منفی آشکار غرب را نیز نادیده می انگارند.

اینان تصور می کنند سران کاخ سفید نیت خیرخواهانه در قبال ملل دیگر دارند و تعامل مثبت با آنها، کشور را از مواهب این نیت خیرخواهانه بهره مند می سازد. اما مشکلی در اینجا وجود دارد و آن این است که هیچ نشانه ای که موید این گزاره باشد در ذخیره تجارب ملت ایران یافت نمی شود. به عبارت دیگر با آنکه چندین بار الگوی پیشنهادی «اعتماد به_آمریکا» به توصیه این طیف به بوته آزمون گذارده شده، اما در هیچ زمانی موفقیت آمیز نبوده است. اینکه چرا با این همه آزمون و خطا، بازهم از این طیف شاهد پیشنهاد این الگو هستیم را باید در همان دلیل پیش گفته - یعنی «شیفتگی عقلانیت گریز در برابر غرب»- جست وجو کرد. در واقع گزاره دوم نه ناشی از خطای محاسباتی، بلکه ناشی از محاسبات غیرعقلایی محض است.

اما پرسش مهم در این باب، آن است که چگونه می توان از آسیب های طرح مجدد این گزاره و آزمون بی فایده، اما پرتکرار آن مصون ماند. به بیان دیگر، همه فهمیده ایم که اگر ده ها بار دیگر نیز آمریکا خلف وعده کند، شیفتگان آمریکا به غیر از خوبی او نمی بینند! پس اینجا تکلیف منافع ملی و فرصت های راهبردی کشور که به جهت این آزمون های مکرر اتلاف می گردد، چه خواهد بود؟

پاسخ آن است که تنها راه عبور از این راه پرهزینه و کم فایده، ایجاد نهضت عمومی و ملی «ایستادن روی پای خود» در همه حوزه های پیشرفت کشور است. بنای این نهضت بر آن است که هیچ کس در بیرون این مرزها برای ملت ایران دلسوزی نمی کند و برای رشد و پیشرفت و حل مشکلات به دنبال راه حل بومی و توان داخلی باشیم.

گناه دشمن شیفتگان

ان الله لایحب من کان خوانا اثیما(نساء106)

1- به حقیقت خدوند هیچ خیانتکار گنهکاری را دوست ندارد.اولین گناه این دشمن شیفتگان خیانت به جامعه اسلامی است یا ایهاالذین امنوا لاتتخذوابطانه من دونکم لایالونکم خبالا، ودواما عنتم قد بدت البغضاءمن افواههم...( آل عمران.117)

2-دوستی با غیر خودی وهمراز گرفتن کسانی که از هیچ نابکاری علیه شما کوتاهی نمی کنند وآرزویشان در رنج بودن شماست. یاایهاالذین امنوالا تتخذوا الیهود و النصاری اولیاء،...ان الله لایهدی القوم الظالمین (مائده 51)

3-ای کسانی که ایمان آورده اید اگر پدرانتان و برادران تان کفر را بر ایمان ترجیح دادند آنان را به دوستی نگیرید وهر کس آنها را به دوستی گیرد ظالم است .

یاایهاالذین امنوا لاتتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء تلقون الیهم بالموده وقد کفروا بما جائکم من الحق (ممتحنه1)

4-ای کسانی که ایمان آورده اید دشمن من و خودتان را دوست مگیرید چون به آنچه برشما از حق آمده کافرند. بنابر این گناه دشمن شیفتگان عبارتند از : خیانت ؛ نفاق؛ ظلم؛ دشمنی با خداوند وکمک به دشمن.

آثار گناه دشمن شیفتگان:

1-ایجاد اختلاف و دوقطبی در جامعه

2-ایجاد تردید و دودلی در عزم ملی جامعه برای استقلال و تکیه به ظرفیتهای خود

3-ایجاد طمع در دشمن برای استفاده از شیفتگان خودش به عنوان ستون پنجم، برای ضربه زدن به جامعه

4-فریب خوردن مردم در اثر بزک کردن دشمن توسط دشمن شیفتگان ؛ که بزرگترین کمک به اهداف دشمن است

5-غفلت جامعه از توطئه های دشمن دراثر کم رنگ کردن ابعاد دشمنی دشمن توسط دشمن شیفتگان

6-جلو گیری از مرزبندی جامعه با دشمن و آمیخته شدن حق و باطل و سردرگمی مردم در تشخیص حق

7-فراهم شدن بستر جامعه برای نفوذ کردن دشمن دردرون جامعه و بخشهای تصمیم ساز

8-تاخیر در فرایند انقلاب اسلامی بویژه در جامعه سازی اسلامی و دولت سازی اسلامی

9-تاخیر در تحقق استقلال اقتصادی و سیاسی و فرهنگی کشوردر راستای کمک به دشمن

10-فرار مغزها و نخبگان جامعه به کشور ها ی غیر دوست و بعضا دشمن.

مصادیق واقعی کارکرد دشمن شیفتگان :

- غرب زدگانی که آمریکا و غرب را مظهر دموکراسی و تمدن متعالی بشریت جلوه می دهند حاضر نیستند ذره ای از جنایات ضدبشری آمریکا در جهان را افشا و پررنگ سازند.

-حاضر نیستند روی دیگر زندگی فلاکت بار میلیونها آمریکایی را برای مردم بازگو کنند.

-حاضر نیستند برخورد خشن پلیس فرانسه با تضاهر کنندگان مردمی را کسی پر رنگ کند.

-حاضر نیستند صدها هزار بیخانمان و هزار کشته و مفقود آتش سوزی کالیفرنیای آمریکا به حساب زشتی های دشمن گذاشته شود .

-حاضر نیستند حمایت آمریکا از جنایات سعودی در یمن تیتر اول روزنامه شان شود .

-آنان آمریکا را ناجی ایران در مسیر پیشرفت معرفی می کنند و اروپا را تنها راه توسعه برونزا!

-دشمن شیفتگان پاروی پرچم آمریکا شیطان بزرگ نمی گذارند و شعار مرگ بر آمریکا را فاقد منطق می دانند.

-دشمن شیفتگان در برابر هرکنوانسیونی که دشمن نوشته باشد تسلیم محض اند وآن را از کتاب آسمانی لازم تر به اجرا می دانند .

https://shoma-weekly.ir/E3Yqaz