صالح اسکندری- کمی ناشکیبایی است در هنگامه تنفیذ و تحلیف رئیس جمهور منتخب کام خودمان و ایشان را تلخ کنیم و لب به گلایه از اظهارات برخی اطرافیان حجت الاسلام دکتر روحانی بگشاییم که گفته اند دولت جدید که بیاید با رسانه ها و مطبوعات چه می کنیم و با حزب اللهی ها در نمازجمعه اگر علیه شخصی شعار دادند، چه می کنیم و در سیاست خارجی چه ها می کنیم و با این صد میلیارد دلار سالانه درآمد نفتی چه معجزه هایی می کنیم، دستورات دولت قبل را کان لم یکن
می کنیم و کذا و کذا ... .
ما باور و فهممان از شعار اعتدال دکتر روحانی این است که ایشان با شناخت دقیق از "پیچ تاریخی" که کشور عزیزمان به لحاظ داخلی و منطقه ای در آن قرار دارد آمده است که با احتیاط بیشتری فرمان لوکوموتیو انقلاب را به دست بگیرد تا از این گردنه حساس بگذریم.شاید اقتضای این پیچ تاریخی مثل هر پیچ دیگری این باشد که سرعت لوکوموتیو انقلاب را کمتر کنیم اما این بدان معنا نیست که عده ای بخواهند ترمز قطار را بکشند و یا بدتر "دنده عقب" بروند. اعتدال از منظر ما یعنی
آرمان گرایی واقع بینانه. یعنی پیگیری آرمان ها با در نظر گرفتن واقعیات. رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان تفسیر روشنی از این مسئله ارائه فرمودند. ایشان به عنوان نمونه رسیدن به جامعه ای «عادلانه، پیشرفته و معنوی» را از آرمانهای اصلی و درجه یک نظام اسلامی می دانند. در مقابل "تحریم ها" را نیز به عنوان یک چالش در مسیر نیل به هدف و آرمان مثال زدند.
معظم له در تبیین نسبت بین این آرمان و واقعیت فرمودند: "ما آرمانگرایی را صددرصد تأیید می کنیم، دیدن واقعیتها را هم صددرصد تأیید می کنیم. آرمانگرایی بدون ملاحظه واقعیتها، به خیال پردازی و توهّم خواهد انجامید. وقتی شما دنبال یک مقصودی، یک آرمانی حرکت
می کنید، واقعیتهای اطراف خودتان را باید بسنجید و بر طبق آن واقعیتها برنامهریزی کنید. بدون دیدن واقعیتهای جامعه، تصور آرمانها خیلی تصور درست و صحیحی نخواهد بود، چه برسد به دستیابی به آرمانها."
روشن است که آرمان دولت یازدهم رسیدن به جامعه ای «عادلانه، پیشرفته و معنوی» است و با شناختی که از دکتر روحانی وجود دارد و اقبال و اعتماد ملت به ایشان مطمئنا وی و دولتش در این مسیر گام بر خواهد داشت. یکی از واقعیت های امروز کشور ما نیز علاوه بر دهها واقعیت دیگر مسئله تحریم هاست. در مسیر رسیدن به این آرمان به طور منطقی سه راه می توان در پیش گرفت.
راه اول بی توجهی و کم اعتنایی است. یعنی صورت مسئله را پا ک کردن که "اینقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه دانتان پاره شود"! البته نتیجه آن چیزی نبود جز تصویب چند قطعنامه جدید.
راه دوم این است که فقط این واقعیت را دید و از واقعیات دیگر غفلت کرد و آنقدر موضوع تحریم ها را بزرگ کرد که همه چیز و حتی حیات و ممات ایران در گرو رفع تحریم ها و یا برقراری رابطه با آمریکا باشد. در این مسیر تنها عامل رسیدن به جامعه ای «عادلانه، پیشرفته و معنوی» برطرف شدن تحریم ها به هر قیمتی است. در واقع پیشرفت کشور متغیری از رابطه با آمریکا است و همه امکانات و منابع باید بسیج شوند تا این رابطه برقرار شود و اگر اینطور نشد چرخ پیشرفت کشور می خوابد.
راه سوم که به نظر با معنای اعتدال و جهت گیری های دکتر روحانی تا کنون سازگار تر است برخورد عقلانی با واقعیت تحریم و دیدن واقعیت های دیگر کشور در مسیر تشکیل جامعه ای پیشرفته و معنوی است. دکتر روحانی اعلام کرده است که در یک مواجهه حرفه ای با پرونده هسته ای با کمترین امتیازدهی ممکن به دنبال آن است که پرونده را از شورای امنیت به آژانس بین المللی انرژی اتمی برگرداند و سطح تحلیل سیاسی این پرونده را به سطوح تحلیل حقوقی و تکنیکی تقلیل دهد.
از سویی به زعم ایشان حل مسئله تحریم ها به معنای نادیده گرفتن سایر واقعیات کشور نیست. بالاخره بخش مهمی از پیشرفت های سالهای اخیر با تکیه بر توانمندی های بومی در حوزه های نیروی انسانی متخصص، امکانات زیربنایی و زیرساخت ها، خودکفایی در بسیاری از عرصه های اقتصادی و صنعتی، پیشرفت های علمی در حوزه علوم استراتژیک، همسایگان
منطقه ای و شرکای تجاری جدید نظیر چین و روسیه و... به دست آمده است. این واقعیات را باید در کنار مسئله تحریم ها به طور همزمان دید و الا دچار بخشی نگری و سطحی اندیشی می شویم.متاسفانه برخی اطرافیان آقای رئیس جمهور منتخب تصویر وارونه ای از کشور را برای ایشان منعکس می کنند. این در حالی است که فهم ایشان به مراتب دقیق تر از مشاورین است. گواه این مدعا هم اینکه بین اظهارات اولیه و حین مناظرات با موضع گیری های اخیر فاصله افتاده است. شعار تشکیل دولت فراجناحی به حاشیه رانده شده است. تحقق این شعار به واقع بینی آرمانگرایانه دولت روحانی کمک فراوانی می کرد. نگاه جریانات کارگزاران و اصلاح طلب به دولت یازدهم نه در افق استراتژیک ومعتدلی است که رئیس جمهور منتخب در ذهن می پروراند بلکه آنها این دولت را مجالی برای جمع کردن غنیمت های دوران نبرد سیاسی و سهم خواهی های بی پایان خود می دانند. مثل روز روشن است علی رغم همه این سماح و تساهلی که دکتر روحانی در برخورد با این جریانات دارد اما آنها راضی نخواهند شد و هر روز مطالبه جدیدتری را طلب می کنند تا این دولت آنقدر نحیف و لاغر شود که به قول خودشان ظرف چهار سال مجالی برای روی کار آمدن یک دولت اصلاح طلب تمام عیار فراهم گردد. این گروه ها گلوله برفی دکتر روحانی را آنقدر دست به دست می کنند تا آب شود و چیزی از آن باقی نماند آن وقت در این نبرد زمستانه نوبت گلوله های برفی باران روحانی است. همان بلایی که سر آقای هاشمی رفسنجانی در جریان انتخابات مجلس ششم آوردند.مآلا باید گفت این گلایه اگر چه کمی کاممان را تلخ کرد اما شیرینی تبریک صمیمانه ما به خاطر تنفیذ منصب ریاست جمهوری ملت مسلمان ایران توسط مقام عظمی ولایت به جناب دکتر حسن روحانی حلاوتی وصف ناشدنی دارد که ایشان را در این مسیر دشوار ثابت قدم، بصیر و موید به تاییدات نایب برحق امام زمان (عج) می نماید.