ادب و هنر

گسترش چتر حمایتی اهالی فرهنگ و کاهش آسیبهای اجتماعی

اگر بپذیریم که جوانان فعال در عرصه موسیقی، کتاب، خبرنگاری، تئا‌تر، فیلم و سینما، امور مذهبی و.... سربازان واقعی جنگ نرم هستند و فعالیت‌های فرهنگی و هنری آن‌ها منافع مادی و معنوی بسیار زیادی را برای جامعه به همراه دارد آن وقت می‌توانیم آن‌ها را هم سنگ و هم تراز کارکنان دولت در نظر بگیریم وبه آن‌ها حق دهیم در ازای کاری که انجام می‌دهند پاداشی مناسب دریافت کنند.
اکبر صفرزاده- طبق آمارهای منتشر شده در جراید و خبرگزاری‌های رسمی کشور اعتیاد، طلاق، نزاع‌های خیابانی و حوادثی که منجر به وارد آمدن آسیب‌های جسمی و روحی به شهروندان می‌شود بخش قابل توجهی از پرونده‌هایی را تشکیل می‌دهند که هر روزه در دادگاه‌های کشور تشکیل می‌شود.

جدا از بحث بالا بودن تعداد پرونده‌های قضایی و لزوم چاره اندیشی قانونی برای پایین آوردن آمار این گونه پرونده‌ها باید این نکته مهم و اساسی را مد نظر قرار داد که آنچه امروزه به عنوان آسیب‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شاهد آن هستیم، یک شبه به وجود نیامده و ماحصل سالها کم توجهی به مقولهٔ مهم و اساسی فرهنگ است.

با وجود تأکیدهای فراوانی که همیشه توسط مقام معظم رهبری بر مقوله فرهنگ شده، متاسفانه باید اذعان کرد که این تأکید‌ها در حد حرف باقی مانده و مسئولین ذیربط نتوانستند این مقوله را به صورت یک برنامهٔ منظم و راهبردی در جامعه اجرا کنند.

متأسفانه فرهنگ ما هنوز مقوله‌ای است وابسته، که اگر دستگاه‌های دولتی سرمایهٔ مورد نیاز آن را تأمین کنند شکل می‌گیرد و اگر این دستگاه‌ها نتوانند یا نخواهند در این حوزه هزینه کنند، انجام فعالیت‌های فرهنگی بسیار کم می‌شود.

با تمام برنامه‌هایی که تاکنون صورت گرفته است فرهنگ و هنر ما هنوز نتوانسته به مقوله‌ای فراگیر و تأثیرگذار که مهم‌ترین نقش آفرنیان آن مردم هستند تبدیل شود.

در پایتخت گروه‌ها و شرکت‌های خصوصی هنری و فرهنگی زیادی وجود دارند که می‌توانند با تکیه بر تخصص و شهرت و همین طور جمعیت میلیونی موجود در تهران مشتریان ثابتی را برای فعالیت‌های خود تعریف کنند، اما در شهرستان‌ها با وجودی که نصف بیشتر جمعیت کشور را دارا هستند و نیاز آن‌ها برای دریافت اطلاعات و نشانه‌های فرهنگی بیش از پیش لازم و ضروری به نظرمی رسد، فعالیت‌های فرهنگی و هنری بسیار کمی صورت می‌گیرد و این مقوله تقریباً به حال خود‌‌ رها شده است.

در بسیاری از شهر‌های ما کار تئا‌تر برای کودکان و نوجوانان اجرا نمی‌شود، اجرای برنامه های فرهنگی جایگاه بسیار کمی را دارد، فیلم‌های مستند تولید نمی‌شوند و فعالیت در مورد چاپ کتاب بسیار کم است، در بسیاری از شهرهای ما کتابفروشی مناسب وجود ندارد و با وجود رشد روزافزون اینترنت و سایت‌های خبری فاقد خبرنگار حرفه‌ای و سایت‌های خبری مناسب هستند، در امور مرتبط به خوشنویسی و نقاشی معمولاً به اندازهٔ برگزاری کلاس‌های آموزشی توجه می‌شود و فرا‌تر از این کاری صورت نمی‌پذیرد.

مسئولین فرهنگی حاضر در شهرستان به بهانه نداشتن بودجه، فرهنگ و هنر را از سبد زندگی مردم خارج کرده و برای تربیت و هدایت جوانان و نوجوانان همه چشم امیدشان را به روحانیت و آموزش و پرورش دوخته‌اند. سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که آیا روحانیت یا آموزش و پرورش به تنهایی می‌توانند بار فرهنگی و اجتماعی و تربیتی جوانان و نوجوانان یک شهر را به دوش بکشند؟ آیا انجام کارهای فرهنگی و هنری فقط و فقط با بودجه‌های کلان دولتی امکان پذیر خواهد بود و بدون آن نمی‌توان کشتی فرهنگ را به ساحل مقصود رساند؟

تجربه سی ساله نظام جمهوری اسلامی در حوزه فرهنگ و هنر و تکیهٔ بیش از حد برخی از مسئولین فرهنگی برمنابع دولتی و عدم دریافت نتیجه مطلوب ثابت کرده است که هنر سفارشی محکوم به زوال و نابودی است و هر کجا و به هر دلیل که توسط مدیر دولتی قراردادی با یک هنرمند بسته شود، احتمال بسیار زیادی وجود که این فرآیند به فساد مالی، سیاسی یا فرهنگی منجر شود. با در نظر گرفتن این تجربه‌های ناموفق می‌توان به نتیجه رسید که مسیر فوق برای رسیدن به هدف مطلوب مسیر درستی نیست و باید در جهت اصلاح آن اقدامات لازم را انجام داد.

سوالی که در اینجا پیش می‌آید این است که مسئولین در مواجهه با کارهای فرهنگی و هنری و عوامل اجرایی آنچه سیاستی را باید در پیش بگیرند و چه روشی را اتخاذ کنند تا بدون تزریق پول از سوی دولت تولید کارهای فرهنگی را افزایش دهند و میزان مشارکت و نقش آفرینی مردم را به بالا‌ترین سطح ممکن ارتقاء دهند؟

در چهارچوب سیاست‌های حمایتی جمهوری اسلامی تاکنون برای تامین مسکن شهروندان اقدامات بسیار مفیدی صورت گرفته که احداث مسکن مهر و اعطای وام‌های بلند مدت دو نمونه مهم و قابل توجه این اقدامات به شمار می‌آیند. اقدامات مسئولین برای خانه دار کردن مردم به همین جا ختم نشده و در بسیاری از شهرستانهای کوچک تدابیری اندیشیده شده تا به برخی از کارمندان دولت زمین مسکونی تعلق بگیرد. اختصاص زمین مسکونی مناسب طبق روش فوق می‌تواند الگوی بسیار مناسبی باشد برای ایجاد انگیزه در بین اهالی فرهنگ و هنر.

اگر بپذیریم که جوانان فعال در عرصه موسیقی، کتاب، خبرنگاری، تئا‌تر، فیلم و سینما، امور مذهبی و.... سربازان واقعی جنگ نرم هستند و فعالیت‌های فرهنگی و هنری آن‌ها منافع مادی و معنوی بسیار زیادی را برای جامعه به همراه دارد آن وقت می‌توانیم آن‌ها را هم سنگ و هم تراز کارکنان دولت در نظر بگیریم وبه آن‌ها حق دهیم در ازای کاری که انجام می‌دهند پاداشی مناسب دریافت کنند.

با برنامه ریزی دقیق و جهت دهی درست به امور فرهنگی می‌توان فعالان این عرصه را به این سمت سوق داد تا این عزیزان بدن کمک گرفتن از دولت و با هزینه شخصی در شهر خود فعالیت کنند و وقتی کارنامه هنری آن‌ها به حد نصاب تعریف شده رسید، زمین مسکونی مناسب به ایشان تعلق بگیرد.

شاید اختصاص زمین به هنرمندان شهرستانی در ازاءیکاری که انجام می‌دهند زیاد به نظر برسد، اما اگر هزینه‌های این کار را در کنار هزینه‌های بسیار زیادی که بی‌فرهنگی و نا‌آگاهی و نادانی روی دست ما می‌گذارد قرار دهیم خواهیم دید که این هزینه‌ها چقدر ناچیز است. کافی است نگاهی کوتاه و گذرا به تعداد پرونده‌هایی که در طول یک سال در قوه قضاییه در گردش است بیاندازیم یا آمار مصرف مواد مخدر را در نظر بگیریم یا حجم تصادفات بسیار زیادی که در سطح کشور اتفاق می‌افتد یا..... و حساب کنیم که چه هزینه‌ای صرف رسیدگی به این امور می‌شود و اگر عاملی پیدا شود که حجم این پرونده‌ها را به نصف یا یک چهارم کاهش دهد و جوانان ما را به کارهای فرهنگی مشغول کند چه منافع فرهنگی و سیاسی و اقتصادی بزرگی نصیب کشور ما می‌شود.

*کارگردان و فیلمنامه نویس

https://shoma-weekly.ir/e0BdPN