ادب و هنر

گذری بر زندگی ملک الشعرای بهار

محمدتقی بهار که با نام ملک‌الشعرا یا ملک‌الشعرای بهار شناخته می‌شود شاعر و محقق مشهور ایرانی است. او همچنین یک سیاستمدار، روزنامه‌نگار، مورخ و استاد ادبیات بود.
سید حسین قائمی- محمدتقی بهار متولد مشهد شاعر و سیاستمدار دوره قاجار و پهلوی بود. پدرش میرزا محمدکاظم صبوری، ملکالشعرای آستان امام رضا(ع) در زمان ناصرالدین شاه بود. بعد از مرگ پدرش در هجده سالگی محمد تقی؛ به دستور مظفرالدین شاه، این لقب به او رسید. مادر بهار هم از خاندان شعر و شاعری بود. بهار در زندگی نامه خود نوشته که پدرش ترجمههای الکساندر دوما را که تازه منتشر شده بود به خانه میآورد و با صدای بلند برای افراد خانواده میخواند و چون خسته میشد، مادرش خواندن را ادامه میداد.

او بعد از گذراندن تحصیلات در مقاطع مختلف شروع به شاعری کرد. در ابتدا از آن جایی که ملک الشعرای خادم آستان امام رضا بود، اشعارش بیشتر جبنه مدح داشت و مذهبی بود. اما کم کم اشعار و تفکرات او حال و هوای دیگری پیدا کرد. شروع فعالیت سیاسی ملک الشعرا در سال 1328 هـ.ق در مشهد بود. او در این موقع اقدام به انتشار روزنامه «نوبهار» کرد که به علت حملات تند بر ضد فشار روسها و دخالت آنان در سیاست داخلی کشور اهمیت خاصی داشت و پس از یک سال انتشار توقیف شد. محمد تقی سپس روزنامه ای به نام «تازه بهار» چاپ کرد که آن هم توقیف شد و بهار به تهران تبعید شد.

بهار بعد از جریان مشروطه و ورود به جمع آزادی خواهان شعر خود را وقف آزادی کرد. اشعار محمد تقی در این دوره پرشور و صمیمی است در عین حال با سیاست های استعماری شاه به مبارزه می پردازد. برخی معتقدند از جمله خصوصیاتی که در مورد او وجود داشت این بود که او با تصویر اوضاع و احوال زمان خود، مردم را به شرکت در امور سیاسی و اجتماعی ترغیب می کرد.

پس از جنگ جهانی اول «بهار»که به تهران تبعید شده بود به مشهد بازگشت و چاپ روزنامه «نوبهار» را از سرگرفت. در سال 1332 هـ.ق به نمایندگی مجلس برگزیده شد و به تهران آمد و نزدیک سه سال به انتشار روزنامه «نوبهار» ادامه داد. محمد تقی در سال 1334 هـ.ق با ایجاد جمعیتی به نام «دانشکده»، شاعران و نویسندگان جوان را در آن جمعیت گرد آورد و در سال 1336 هـ.ق به انتشار مجله «دانشکده» دست زد. این مجله اگر چه بیش از یک سال دوام نکرد، اما از بهترین مجلات آن زمان بود. محمد تقی در دورۀ چهارم مجلس نیز به نمایندگی انتخاب شد و با مرحوم مدرس در صف اکثریت بود و از سران معروف گروه اکثریت به شمار میرفت. بعد از ششمین دوره حضورش در مجلس رو به تدریس و تعلیم آورد و هفده سال از عمر خود را به دور از سیاست گذراند. بعد از شهریور ماه 1320 هـ. ش مدتی به وزارت فرهنگ منصوب شد و وزارت او چند ماهی بیش نپایید تا اینکه در دوره پانزدهم مجلس هم به نمایندگی مردم انتخاب شد و به مجلس رفت. او مدتی بعد از انتخابش به سل مبتلا شد و به سوئیس سفر کرد و بعد از چند سال و در سال 1328 به ایران بازگشت و در اول اردیبهشت ماه 1330 هـ.ش درگذشت.

https://shoma-weekly.ir/wuN6n0