انتساب شهرت و پدیده اصولگرایی واصلاح طلبی به جریانهای سیاسی، با مبانی نظری متفاوت و شیوه ها و روشهای متغیر و نوع بهره برداریهای متنوع، بخودی خود نه حق است و نه باطل، و نه مذموم است و نه محکوم، بلکه شاخص ها و معیارها و کارنامه عملکرد جریانها ونسبت آنها بامبانی دینی و رهنمودهای امام راحل ومقام معظم رهبری وقانون اساسی و تکالیف مصرح، میتواند بخشی از قضاوت صلاحیت ومقبولیت جریانهای سیاسی رانشان دهد.
بر اساس شیوه های ومعیارهای غربی، در فعالیتهای سیاسی وجریانی وبخصوص انتخابات، حیله ودروغ ومکر وفریب ونفاق امری رایج و مرسوم است. اگر بنا باشد درجمهوری اسلامی توسط جریانها و اشخاص حقیقی و حقوقی، بخصوص در انتخاباتها این شیوه ها اعمال شود، باید پذیرفت که برای بعضی، اصولگرایی و اصلاح طلبی دروغی بیش نیست و وسیله ای برای توجیه هدف است.
در آستانه انتخابات اتاق فکر اصلاح طلبان، در چاره جویی جدید، برای فرار از پاسخگویی به مردم و توجیه ناکارآمدیهای خود پیشگیری از ریزش رای، به دروغ وحیله جدیدی متوسل شدهاند و آن اینکه روحانی اصولگرا است ونسبتی با اصلاح طلبان ندارد.
آنها به مردم نمی گویند که نامزد اصولگرایان فرد دیگری بود، آنها این حقیقت را کتمان می کنند که 98درصد مسولیتها و. کارگزاران اجرایی دولت روحانی از اصلاح طلبان بود، آنها نمی گویند که روحانی سالها رابطه مشورتی و سیاسی و تشکیلاتی با شاخص های حقیقی و حقوقی اصولگرایان ندارد، آنها نمی گویند بسیاری از مسؤولیتهای کلیدی دولت روحانی در اختیار فتنه گران زندان رفته منسوب به اصلاح طلبان می باشد. آنها ردای حق و باطل را به شاکله اصولگرایی و یا اصلاح طلبی می پوشانند و اشخاص و قضاوت ها را بر اساس منافع جریانی در این قالب قرار می دهند. آنها دیروز روحانی رای آورنده و پیروز انتخابات را اصلاح طلب میدانستند ولی امروز روحانی نا کارآمد و ناموفق در تامین مطالبات مردم را اصولگرا میدانند.
از دید این جریان جلب رای مردم وحضور در قدرت مهم است اصلاح طلبی و یا اصولگرایی وخدمتگزاری بهانه واصطلاحاتی بیش نیستند. همین جریان، تا مدتی پیش خواهان استعفای روحانی بودند، زیرا ضمن هماهنگی با جریان فتنه ساز خارج از کشور، دنبال جدا نشان دادن راه خود از روحانی بودند، درحالیکه درجه کوری و نافهمی حاصل از نفاق اجازه درک و تشخیص وجود فهم وشعور آگاهی درجامعه رابه آنها نمی داد، وامروز هم میخواهند بگویند اصلا ما نبودیم که همه مسئولیتها و امکانات نظام را در اختیار داشتیم.
جریانها و اشخاص وقتی به درجاتی از نفاق، برای دنیا طلبی و دنیا دوستی مبتلا میشوند، به هر شیوه غلطی برای رسیدن به هدف متوسل می شوند. حال یکی ترور می کند، گروهی داعش را ایجاد می کنند، بخشی در یمن و فلسطین انواع جنایت را مرتکب می شوند. بعضی خوی جهانخواری دارند و بعضی هم ضمن اینکه در میانه مردم و انقلابیون بوده اند، اخلاق را درسیاست ذبح میکنند و با جسارت و پررویی میگویند؛ روحانی نسبتی با اصلاح طلبی ندارد.
حاصل این بحث این است که برخی اصلاح طلبان دنبال این هستند که چگونه یکبار دیگر سر مردم کلاه بگذارند و با فریب رای آنها را بگیرند. و منتظر شگردهای دیگرشان درآینده نزدیک باشیم.