نگاه

کلافگی و خریدهای دقیقه 90 عید

موکول کردن این کار و آن کار به این روزها، دست آخر سنگینی انبوهی از کارهای جورواجور را روی دوش هر خانواده‌ای می‌اندازد که رتق و فتق آن انرژی زیادی می‌طلبد و درواقع فرصت حرکت به سمت تحول است که با این زحمت‌های اضافه، از دست می‌دهیم. آن قدر از این سو به آن سو می‌رویم که خسته و شتابان، نوروز می‌آید و می‌گذرد و تازه می‌گوییم «چه زود گذشت! »
حامد نجفی مهر- روزهای پایانی سال و خرید شب عید شهروندان در سطح شهر در نگاه اول جذاب مینماید، اما آن سوی این ازدحام بیآغاز و بیپایان، مسئله دیگری هم نهفته است. افزایش میزان نقدینگی در دست مردم در این مقطع از سال و در آستانه سال جدید، نوع دیگری از مدیریت سرمایه و معیشت در هر خانوادهای را طلب میکند.

حجم بالای خریدها و پرداختهایی که در این زمان انجام میشود، برآیند انباشت فعالیتهای بسیاری است که براساس سنت البته متعادل ایرانی، برای ماههای آخر سال در استقبال از تحول آغاز سال نو باقی گذاشته شده است. هرچه هم به پایان سال نزدیکتر میشویم، هستند افرادی که برنامه معمول روزانهشان را تغییر میدهند تا به کارهایی برسند که گویا فقط همین الآن میتوانند آنها را انجام بدهند! 

اما این همه کار و رفتوآمد و خرید و پرداخت با این همه شور و شوق لازم نیست فقط دراین روزها انجام شود. ترافیک ناشی از جنب و جوش نه فقط در کلانشهرها، که در شهرهای کوچکتر هم چهره دیگری به شهر میدهد، بهطوری که شاید بتوان گفت از حالت عادی خارج میشود. همین روزها برای بسیاری از مراجعان به بعضی ادارات و سازمانها پیش میآید که با جای خالی شخص موردنظرشان مواجه شوند و کارشان بماند. فرقی نمیکند آن فرد، مسئول یک مجموعه باشد یا یک کارمند پائین دستی؛ در هر حال هر یک از این افراد مسئولیتی برعهده دارند و نبود آنها معمولاً برابر است با معطلی ارباب رجوع و نابسامانی کارهایی که به یکدیگر پیوسته و وابستهاند.

شلوغی بانکها و خودپردازها هم تبدیل به معضلی شده که از نگاه مردم به نظر میآید کسی تمهیدی برای متعادل کردن آن نیندیشیده است. زمانی که در صفهای طویل بانک به هدر میرود، افزایش سفرهای درون شهری و تغییر اجباری برنامه روزانه بسیاری از مردم، تنها بخشی از معایب شرایطی است که در این فضا پدید میآید.

از سوی دیگر ظرفیت حمل و نقل درون شهری نیز آنطور که باید پاسخگوی مطالبات شهروندان نیست. اگرچه بنا به اعلام مسئولان همه امکانات موجود در این ناوگان به کار گرفته میشود، اما عدم اطمینان کامل مردم به در دسترس بودن خدمات حمل و نقل عمومی به حد نیاز آنها، ناخودآگاه استفاده از خودروهای شخصی را افزایش میدهد. صحبت از پیامدهای این کار دیگر آشنای گوش همه مردم است، اما اینکه چرا همچنان بسیاری از شهروندان این راه را انتخاب میکنند تا حداکثر آسایش و برنامهریزی را بتوانند به اختیار خود برای خود ایجاد کنند، جای سؤال و تأمل دارد. همه این مشکلات با کمی دوراندیشی خود ما میتواند به مقدار زیادی کاهش یابد.

موکول کردن این کار و آن کار به این روزها، دست آخر سنگینی انبوهی از کارهای جورواجور را روی دوش هر خانواده‌ای می‌اندازد که رتق و فتق آن انرژی زیادی می‌طلبد و درواقع فرصت حرکت به سمت تحول است که با این زحمت‌های اضافه، از دست می‌دهیم. آن قدر از این سو به آن سو می‌رویم که خسته و شتابان، نوروز می‌آید و می‌گذرد و تازه می‌گوییم «چه زود گذشت! »


https://shoma-weekly.ir/W8LK0A