مقام معظم رهبری 19/2/95
مفهوم دوقطبی
دوقطبی سیاسی در جامعه یعنی ایجاد شرایط و فضای سیاسی ای که دوگروه بر اساس مبانی اعتقادی و باورهای خود در برابر یکدیگر قرار گرفته و راهی جز حذف طرف مقابل را نشناسند. و لذا تمام انرژی و ظرفیت خود را صرف حذف و بیرون کردن رقیب از صحنه سیاسی بهکار گیرند.
این مفهوم هم میتواند مثبت باشد و هم منفی
دوقطبی مثبت:دوقطبی ای است که بین حق و باطل؛ انقلاب و ضد انقلاب؛ پدید می آید.
این دوقطبی امری طبیعی و حقیقی است ؛ چون حق نمی تواند زیر بار باطل رفته و از اصول و آرمانهای خود دست بر دارد و باطل هم حاضر به پذیرش حق نیست و بدنبال نابودی آنست .
بنابراین دردوقطبی : کفر و ایمان ؛ انقلابی و ضد انقلاب ؛ چون دشمن اصلی مشخص است و وحدت ملی حول محور انقلاب و ایمان و اسلام حفظ میشود , دو قطبی مثبت و حقیقی تلقی میشود .
دوقطبی منفی : دوقطبی ای است که وحدت جامعه حول انقلاب و اسلام و ایمان . ولایت را حفظ نکرده و دشمن اصلی در آن که کفر و استکبار و ضد انقلاب است فراموش و بجای آن دوستان دارای اختلاف سلیقه ونظر ؛دشمن گرفته میشوند مانند : دوقطبی اصلاحطلبی(غیر ساختار شکن) و اصولگرایی ؛ دوقطبی موافق و مخالف برجام ؛
دوقطبی افراطی و معتدل ؛ تندرو و میانه رو و....
این نوع دوقطبی ها منفی و مانع وحدت و یکپارچگی جامعه بوده و حق و باطل را مبهم و نامشخص کرده و زمینه ساز فتنه میشود.
کاسبان دوقطبی
پرهیز از دوقطبی کردن جامعه یکی از توصیه های پانزده گانه رهبر انقلاب به دولتمردان در دیدار شهریور ماه سال 93 بود و شعار همدلی و همزبانی دولت و ملت در سال گذشته از سوی معظم له برای جلو گیری از دوقطبی سازی کاذ ب در جامعه طرح شد.
در انتخابات سال 88 از بازی دو قطبی سازی انتخابات ( احمدی نژاد- موسوی ) نا امنی و فتنه و مناقشات سیاسی به دست آمد که حماسه حضور کم نظیر مردم را زیر سؤال برد .
لذا تجربه دوقطبی کردن جامعه بویژه در زمان انتخابات برای همه ملموس اسـ ت . بنا براین کاسبان اصلی این دوقطبی سازی ها عبارتند از:
مخالفان نظام در بیرون از مرزهای کشور که در صدد بی اعتبار کردن نظام اسلامی و کاهش مقبولیت آن در جامعه هستند.
کارگزارانی که برای فرار از پاسخگویی نسبت به ناکارآمدی هایشان به دوقطبی سازی دامن میزنند تا ماهیت کارشان برای مردم آشکار نشود .
اباحه گران و لیبرالهای فرهنگی و اقتصادی که از این شرایط میتوانند برای آلوده کردن فضای کشور استفاده کنند.
کسانی که اقتدار ملی را میخواهند در برابر دشمن تضعیف و زمینه استیلای دشمن را فراهم سازند .
کسانی که رمز فعال شدن پایگاه اجتماعی شان در دوگانه سازی و دوقطبی سازی جامعه است
کسانی که قطب خود را مطلوب و قطب مخالف را غیر مطلوب و دهشتناک تصور میکنند .
گروههای سیاسی که میخواهند ضعف اجتماعی و کارکردی خودرا پشت دوقطب سازی ها و تقابل سازیها پنهان کنند, اینان جبهه رقیب را عامل نا کارآمدی و عنصر سنگ انداز و مخل انجام وظایف خود القاء نموده و همه تقصیرات را گردن قطب رقیب می اندازند .
آثار دوقطبی سازی سیاسی
الف)-دو قطبی سازی ؛ فضای سیاسی یکی از ضربه های مهلک دشمنان است و به تحقق اهداف آن کمک میکند.
ب)-در فضای دوقطبی تحلیل ها هیجانی و تصمیمات منطبق بر واقعیت سنجی نیست لذا الزامات فعل سیاسی به فراموشی سپرده شده و اتفاقات ناخوشایندی صورت میگیرد.
ج)-موجب دلزدگی و خستگی مردم و شکننده شدن محیط سیاسی جامعه میشود.
د)-مقدمه تفرقه و چند دستگی های اجتماعی و فراهم ساختن زمینه برای نقش آفرینی سیاسی گروههای مخالف می شود.
ه)-در فضای دوقطبی معمولا مردم موضوع کارآمدی دولت را فراموش می کنند.
و)-درفضای دوقطبی همه چیز سیاه و سفید و صفر و صد دیده می شود و نقاط مثبت رقیب نادیده گرفته می شود.
ز)-درفضای دوقطبی از بین بردن استقلال کشور به بهانه خروج از انزوا و جنگ ممکن می شود.
سخنان مقام معظم رهبری در این باره موید موارد فوق است :
دوقطبی سازی یا به عبارتی ایجاد فضای تقابل , صدمات جبران ناپذیری را متوجه اتحاد جامعه می کند و جرقه ای برای تفرقه و چند دستگی اجتماعی میشود که علی رغم تحمیل خسارت های سیاسی به جامعه ؛ بستر نقش آفرینی سیاسی را برای تمام گروهها از بین میبرد و به زیان تمام نخبگان و جامعه ایران خواهد بود .5/6/93
و در دیدار با فرماندهان نیروی انتظامی در
19/2/ 95 فرمودند: همه مسئولان و مردم مراقب وحدت موجود کشور باشند ؛ ایجاد دوجریانی ؛ دوفرقه ای ؛ دوقطبی از ضربه های مهلکی است که دشمن به دنبال آن است .
راههای جلو گیری از دوقطبی شدن جامعه
برای جلو گیری از دوقطبی شدن جامعه راههای زیر باید مورد عمل و توجه مردم و نخبگان قرار گیرد :
1-پرهیز از برخورد صفر و صدی با رقبای سیاسی و لحاظ نقاط مثبت آنها در ارزیابی ها
2- فقط جریانهایی که با اصل نظام اسلامی و حکومت دینی و قواره سیاسی نظام اسلامی مخالف هستند درقطب مخالف هستند .
3-تحمل مخالف باید در افراد و نخبگان و
گروه های سیاسی به یک فرهنگ تبدیل شود .
4-هیچ گروه و جریانی نباید کانون های اصلی مشروعیت بخش نظام را هدف انتقاد و وجه ممیزهء خود قرار دهد.
5- تکثر و تفاوت نظر ها باید درراستای یک هدف یعنی اعتلای اسلام و نظام اسلامی باشد وبه تعارضات ایدئولوژیک و درگیریهای فرسایشی نیاانجامد.
6-همه در تنازع و اختلافات به ریسمان وحدت و توحید و ولایت فقیه چنگ بزنند و فصل الخطابی ولایت را بپذیرند.
7-در رقابت های سیاسی وانتخاباتی گروههاو جناحها رقابت بین خود را به رقابت با نظام تبدیل نکنند.
8-گروهها و جناحهای سیاسی و دولت از نفوذ عناصر سکولار – ضد انقلاب – ضد اسلام – و ضد استقلال و بی اعتقاد به مبانی نظام اسلامی بدرون خود جلو گیری کنند تا در رقابتهای سیاسی اثر دوقطبی نگذارند.
9-طرح موضوعاتی مثل برگزاری رفراندوم برای موضوع توافق هسته ای ازجمله طرحهای دوقطبی ساز از سوی عناصر مغرض سیاسی است که باید از طرح آن پرهیز و طراح آن را تودهنی زد .
10 – شخصیت های بالای نظام باید مواضع فصلالخطاب نظام یعنی رهبری را در نظر گرفته و حرف و سخنی که مغایر با مواضع رهبری باشد بیان و عنوان نکنند تا به این دوقطبی سازی دامن نزنند.