نگاه

کار ناتمام انقلاب اسلامی

اگرچه پیروزی سیاسی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 یک حادثه بزرگ در تاریخ قلمداد می شود؛ اما زمان پیروزی کامل آن را باید در تحقق اهداف فرهنگی آن جست؛ امری که جز با آرمانگرایی واقع نگرانه محقق نخواهد شد.
انقلاب اسلامی، انقلابی فرهنگی قلمداد شده است و بر این اساس طبیعی است که پس از گذشت سه دهه نتایجی در حوزه فرهنگ از آن مشاهده گردد. با این فرض، مسئله اینجاست که چرا وضعیت فرهنگی جامعه ما اکنون بسیار نابسامان و متشنج است و کمتر رنگ و بوی توسعهیافتگی در آن مشاهده میشود. برای پاسخ به این سؤال، طیف متنوعی از پاسخهای متفاوت ارائه شده است که عدم برنامهریزی مناسب، بی­توجهی به تغییرات محیطی فرهنگی در جهان در سیاستگذاری، دست نیافتنی بودن هدفگذاریها، نامتعهد بودن مسئولان فرهنگی به اهداف و حتی تمایلات مخالف و متضاد فرهنگی نزد آنان، تغییرات نسلی و کنار گذاردن این اهداف از سوی نسل جدید و نظایر آن برخی از این پاسخهاست.

در ایران امروز عدم تقارن و توازن در توسعه فرهنگی به نوعی ناهمگنی و ناهماهنگی بین عناصر فرهنگی جامعه تبدیل شده است. به نوعی تأخر فرهنگی را بین ابعاد مادی و معنوی فرهنگ جامعه ایران عصر حاضر ایجاد کرده است. وجود دوره استعمار و استثمارگری در ایران، پولپرستی و مصرفگرایی، و علاقه به رفاه که در فرهنگ ایرانی رسوخ پیدا کرده است، وجود بافتهای فرهنگی متنوع داخلی در جامعه، نمونهبرداری،گزینش و تقلید از غرب، تعارض بر سر استقرار ارزشهای جدید بجای ارزشهای سنتی حاکم در جامعه، شرایط و موقعیت خاص جغرافیایی و سیاسی کشور، وجود سه لایه تمدنی در ایران (فرهنگ و تمدن ایران باستان- فرهنگ و تمدن اسلامی-تمدن و فرهنگ غربی) و ... همگی نمونههای از موانع توسعه فرهنگی در ایران به شمار می آیند.

برای سیاست­های فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران هم مباحث مختلفی مطرح گردیده است. از یک سو برخی معتقدند که پس از انقلاب، در وجود چیزی که بتوان به آن دقیقا اطلاق سیاست فرهنگی کرد، تردید وجود دارد. از سوی دیگر برخی معتقدند که بعد از انقلاب اسلامی، برخی رهبران سیاسی کشور، متأثر از اندیشههای چپ و به منظور مقابله با لیبرالیسم فرهنگی غرب، ناخواسته، به سازوکارهای حکومتی دولتهای شرقی و کمونیستی روی آوردند که به واسطه آن دولت در همه جلوههای مختلف زندگی اجتماعی دخالت کرده و به امید ایجاد مدینه فاضله فرهنگی، امور فرهنگی را نیز در حوزه امر سیاسی به شمار آورده و تصدی آن را خود به عهده گرفتند و در مقابل برخی دلباختگی سرداران فرهنگی در برابر غرب را عامل باز ماندن دروازههای فرهنگ در برابر شبیخون فرهنگی میدانند.

با مروری بر همه این فرضیهها، فقدان اجماع بر روی واقعیات فرهنگی امروز کشور را باید ناشی از آن دانست که آنچه تا کنون در برنامههای توسعه کشور، ابلاغ سیاستهای کلی، مصوبات شورای انقلاب فرهنگی و... به عنوان سیاستهای فرهنگی کشور تدوین گردیده است؛ هنوز در ریل اجرا به حرکت منظم دست نیافته و خروجی سامان یافتهای از آن مشاهده نمیشود. به دیگر سخن باید گفت اگرچه پیروزی سیاسی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 یک حادثه بزرگ در تاریخ قلمداد می شود؛ اما زمان پیروزی کامل آن را باید در تحقق اهداف فرهنگی آن جست؛ امری که جز با آرمانگرایی واقع نگرانه محقق نخواهد شد.

https://shoma-weekly.ir/ELfxy9