نگاه

کادرسازی پیوسته

در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 که پیروزی اصولگرایان بوده و به دلایلی رقابت به نفع آقای احمدی نژاد بود، به دلیل اینکه ایشان از نیروهای واجد شرایط برای اداره امور برخوردار نبوده اند، در غالب استانها اکثریت کادرهای مسئولیتی به عهده نیروهای موتلفه اسلامی بود و اگر صرف نظر از نقدهای اساسی به گزینش های کلان ایشان، خدمات مفیدی در دوره نهم ارائه گردید، ناشی از مسئولیت پذیری چنین گروهی بود که در ارتباط با یک تشکل دینی به دنبال خدمتگزاری بودهاند ولی با ورود جریان و حلقه انحرافی به مرور و به خصوص در دوره دهم ریاست جمهوری این توفیق از عناصر خادم و شایسته سلب گردید. البته به این معنا نیست که آقای احمدی نژاد نامزد رسمی موتلفه بوده باشد بلکه منظور نقش کادرسازی حزب و درخشش آن در فضای سیاسی میباشد.
نصر عزیزی - یکی از انتظارات جامعه از حزب تربیت نیروهایی برای قرار گرفتن در مناصب مختلف و در سطوح مختلف برای اداره امور میباشد که انتظاری درست و به حق میباشد. موتلفه اسلامی از بدو تأسیس در سال 42 بیشترین تمرکز خود را روی دو محور ایجاد نموده و آن اینکه کارگزاران حکومت پهلوی را فاقد صلاحیت دانسته و بدیهی است از وابستگان نظام طاغوتی و مهرههای بی اختیار استعمارگران انتظار شایستگی و خدمت نبود و دوم اینکه حکومت باید به دست شایستگان و مؤمنان و صالحان برسد. لذا با عنایت  خداوند متعال، پیروزی انقلاب اسلامی که این تشکل دستی در آن داشت، زمینهها را برای خدمتگزاران صالح و اصلح فراهم نمود اما سهم موتلفه در این مهم چه بوده است؟
1- علاوه بر مبارزهای که در دو دهه چهل و پنجاه تحت زعامت امام راحل در موتلفه اسلامی انجام و عملیاتی میگردید، مرکزیتی برای اداره راهپیماییهای میلیونی انقلاب در تهران و شهرستانها وجود داشت که گردانندگان اصلی آنها علاوه بر روحانیت مبارز، موتلفهایها بودهاند و شرح و نقل این مقطع از تاریخ کتاب قطوری است و برای نمونه میتوان به خاطرات، مصاحبهها، مقالات، کتب و سخنرانیهای دکتر اسدالله بادامچیان که بعد از آزادی از زندان پای کار ثابت این برنامهها بودهاند، مراجعه نمود و لازم است نسل جوان حتماً تاریخ این مقطع از انقلاب را مرور کنند.
2- سازماندهی ستاد استقبال از حضرت امام راحل که قریب 60 هزار نفر نیروی انقلابی، مطمئن و توجیه شده را برای حفظ امنیت، سازماندهی و نظم جمعیت ده میلیونی، تدارکات مراسم، سیستم صوتی تصویری، اداره مراسم، آمادگی برای خطرات احتمالی به کار گرفته شده بود. بخش قابل توجهی از مرکزیت برنامهریزی و هدایت آن به عهده موتلفه اسلامی بود و این قدرت و توان یک تشکل الهی و ولایی را برای کادرسازی و انجام وظیفه نشان میدهد. تصور شود در آن مقطع که همه چیز در اختیار رژیم شاه بوده، سازماندهی حتی 600 نفر و نه شصت هزار نفر، کار آسانی نیست.
3- در نیمه اول دهه شصت که مقطع تثبیت انقلاب و پاکسازی ضد انقلاب و شکلگیری ساختارهای اصلی نظام و قرار گرفتن کشور در مسیر انتخاباتهای مستمر و شورشهای داخلی و کودتاهای چندگانه و انفجار حزب جمهوری اسلامی و شهادت قریب هفده هزار نیروی حزب اللهی به دست منافقین و شهادت رئیس جمهور و نخست وزیر مکتبی و دهها حادثه مهم بود، موتلفه اسلامی کلیدیترین نقش را در سازماندهی و تربیت نیروها و شناسایی آنها و واگذاری مسئولیتها در مرکز و استانها به عهده داشت و البته در این مقطع موتلفه اسلامی با تمام توان در حزب جمهوری اسلامی ایفای نقش مینمود و تعداد مؤثر کادر مرکزی حزب از موتلفهایها بودهاند.
4- یکی از حساسیتهای ویژه موتلفه در سالهای پس از پیروزی توجه ویژه و دقت در صلاحیت مسئولان و کارگزاران نظام در همه سطوح بوده است که این مهم از طریق شبکه تشکیلاتی همواره مورد نظر بوده است. لذا از آنجایی که این تشکل دینی هیچ رقابتی را با عناصر مؤمن و متدین که با شاخصهای گزینشی در مسئولیت قرار گرفته بودند، احساس نمیکرد، بنابر این با ارتباط مناسب از حمایت، تایید، تقویت، پشتیبانی و ارتباط مناسب تشکیلات برخوردار بوده و این رویه کماکان ادامه دارد. البته اگر نامحرمی به هر دلیلی در مسئولیتی قرار میگرفت، با پیگیریهای مستمر و اعتراضهای غیرتبلیغاتی تا حصول نتیجه تلاش و اقدام میشد و این مهم هم از کارکرد کادرسازیهای هوشیار و بیدار و مطلع و حساس اعضای این حزب میباشد که به دیدهبانی انقلاب مشغول بودهاند.
5- یکی از جلوههای مشخص شدن کادرسازی یک حزب در عرصه رقابتهای سازمان یافته، رقابت چند حزبی و مسئولیت قانونی احزاب در اداره امور است که این وضعیت در کشور ما حاکم نیست به همین دلیل کادرسازیهای گسترده موتلفه اسلامی اعم از اینکه افراد در بستر عضویت قرار گرفته باشند و یا مراودات و ارتباطات مستمری را با دفاتر حزب داشته باشند، تابلو دار و به صورت گسترده آشکار نیست ولی حضور مؤثر و تعیین کننده وجود دارد.
6- در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 که پیروزی اصولگرایان بوده و به دلایلی رقابت به نفع آقای احمدی نژاد بود، به دلیل اینکه ایشان از نیروهای واجد شرایط برای اداره امور برخوردار نبوده اند، در غالب استانها اکثریت کادرهای مسئولیتی به عهده نیروهای موتلفه اسلامی بود و اگر صرف نظر از نقدهای اساسی به گزینش های کلان ایشان، خدمات مفیدی در دوره نهم ارائه گردید، ناشی از مسئولیت پذیری چنین گروهی بود که در ارتباط با یک تشکل دینی به دنبال خدمتگزاری بودهاند ولی با ورود جریان و حلقه انحرافی به مرور و به خصوص در دوره دهم ریاست جمهوری این توفیق از عناصر خادم و شایسته سلب گردید. البته به این معنا نیست که آقای احمدی نژاد نامزد رسمی موتلفه بوده باشد بلکه منظور نقش کادرسازی حزب و درخشش آن در فضای سیاسی میباشد.

https://shoma-weekly.ir/v9EW6d