اگر این دقتها از سوی شورای نگهبان وسپس از سوی مردم لحاظ شود بهراحتی میشود به این سئوال پاسخ داد که چه کسی میتواند رئیس جمهور شود؟
محمد کاظم انبارلویی- مطابق اصول 49 ، 52 ، 115 ، 121، 122، 126 و 128 قانون اساسی رئیس جمهور باید واجد 13 صفت برجسته باشد تا بتواند 25 وظیفه کلیدی را در سوگند ریاست جمهوری و دیگر اصول مصرحه قانون اساسی انجام دهد.شورای نگهبان که وظیفه احراز صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری را به عهده دارد باید ببیند از میان کسانی که خود را در عرصه رقابتها عرضه کردهاند چه کسانی واجد آن صفات هستند و آیا با این صلاحیتها میتوانند بار سنگین وظایف ریاست جمهوری را بر دوش کشند. بیش ازسه دهه ازحیات جمهوری اسلامی میگذرد. دهها نفر در ایام انتخابات ریاست جمهوری خود را بهعنوان نامزد مطرح کردهاند که شورای نگهبان شماری از آنها را به دلیل فقد صلاحیتهای لازم رد صلاحیت کرده است. اما همانهایی را که تایید کرده واقعا نمیتوان یقین کرد که واجد صلاحیت بودهاند و شماری هم که رای آوردهاند - به غیر از دو یا سه نفر - در طول خدمت خود ثابت کردند واجد شرایط لازم نبودند.انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری در راه است. بیتردید از هم اکنون افرادی دارند خودشان را گرم میکنند تا در معرض آرای مردم قرار گیرند. شورای نگهبان بهعنوان تنها مرجعی که میتواند صلاحیت نامزدها را احراز و آنها را به مردم معرفی کند مسئولیت خطیری از باب صیانت از "اسلامیت"و " جمهوریت" نظام دارد. در زیر به برخی از شرایط و صفاتی که واقعا رئیس جمهور باید واجد آن باشد اشاره میکنم.
1- براساس اصل 115 قانون اساسی رئیس جمهور باید یک رجل مذهبی باشد. رجل مذهبی کیست و چگونه شناخته میشود؟ آیا در کشوری که ما صدها رجل صاحب رساله داریم، در کشوری که هزاران مجتهد آشنا به مبانی دین وجود دارد، در کشوری که دهها هزار دانشآموخته دینی در سطوح مختلف دارد ، هر کس میتواند ادعا کند که رجل مذهبی است؟ قاعدتا رجل مذهبی به کسی اطلاق میشود که دانش کافی در مورد دین ومذهب داشته باشد. این صفت و ویژگی برای رئیس جمهور برای آن است که او پس از مقام معظم رهبری عالیترین مقام رسمی کشور است. حد اطلاعات مذهبی و دینی او نباید در سطح عوام باشد. لذا کسانی که اطلاعات دینی آنها حتی درحد روخوانی و ترجمه قرآن کریم نیست چگونه است که جرات میکنند برای نامنویسی یا طرح خود در افکار عمومی اقدام نمایند. رئیس جمهور قرار است براساس سوگندی که میخورد پاسدار مذهب رسمی کشور و مروج دین و اخلاق باشد. اگر شناخت او از مبانی مذهب و دین و اخلاق یک شناخت سطحی و صوری باشد بدون شک نمیتواند این وظیفه مهم وکلیدی را انجام دهد. هم خود او به زحمت میافتد و هم مردم ونظام را به زحمت میاندازد. طی سه دهه گذشته در ادواری شاهد این معضل بودهایم.
2- رئیس جمهور براساس اصل 115 قانون اساسی باید معتقد به مذهب و مبانی جمهوری اسلامی بوده و حسن سابقه در تقوی و امانت داشته باشد.ممکن است فردی خود را در معرض رای مردم بگذارد و واقعا اطلاعات او از مذهب و دین در سطح قابل قبولی باشد. اما التزام عملی به دین نداشته باشد ممکن است کسی حتی رجل مذهبی باشد و جمهوری اسلامی را هم قبول داشته باشد اما به مبانی نظام، آنچنان که درقانون اساسی آمده و در مبانی فکری حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی که در باب نظام تصریح شده تردید داشته باشد یا قبول نداشته باشد. چنین کسی نباید در معرض رای مردم قرار گیرد . ورود او به حاکمیت کلید زدن حاکمیت دوگانه است همان چیزی که سرویسهای امنیتی دشمن در شکاف آن به دنبال براندازی نظام هستند و کشور را تا مرز تهدیدات امنیتی هدایت میکنند.
رئیس جمهور باید آدم باتقوایی باشد مفهوم دقیق آن این است که به حرام وحلال خدا عمل کند وعدالت یکی از ملکات اخلاقی او باشد اگر چنین صفتی نداشته باشد، به خودکامگی میرود، خود را بیچاره میکند و برای نظام و مردم زحمت میآفریند.
اگر رئیس جمهورعادل نباشد چگونه میخواهد به سوگند خود در موضوع گسترش عدالت در جامعه عمل کند. اگر با تقوا وعادل نباشد چگونه میخواهد به سوگند خود در پرهیز از خودکامگی عمل کند. اگر رئیس جمهور یک فرد آزاده از رذایل اخلاقی نباشد و درحفظ حریم مومنان کوشا نباشد چگونه میخواهد به سوگند خود در حمایت از آزادی وحرمت اشخاص وحقوقی که قانون اساسی برای ملت شناخته است، اقدام عملی کند. او باید امین، پارسا و فداکار باشد. شورای نگهبان باید امین بودن ، پارسا وفداکار بودن او را احراز کند تا مردم با خیال راحت به او رای دهند.
3- رئیس جمهور براساس نص صریح اصل 115 قانون اساسی باید یک رجل سیاسی ایرانی الاصل و تابعیت ایرانی داشته باشد. تشخیص ایرانی الاصل بودن و تابعیت ایرانی داشتن خیلی دشوارنیست اما رجل سیاسی بودن او را چگونه باید احراز کرد؟
رجل سیاسی بودن از یک سو به دانش و اطلاعات وسوابق سیاسی او برمیگردد و از سوی دیگر به مهارتها ، هوشمندیها وتجربیات موفق او.
در دنیای پیچیده کنونی امر سیاست یک امر ساده و عادی نیست و پیچیدگیهای زیادی دارد لذا خلق و خو و ادبیات سیاسی شاه سلطان حسینی را برنمیتابد. کوچکترین غفلت رئیس جمهور برای نظام ومردم هزینهبر و خسارت آور است.
سیاستورزی درعصر ما بویژه در جمهوری اسلامی پس از طی سه دهه از حیات انقلاب مختصات و ویژگیها و شاخصهای خاص خود را دارد. شورای نگهبان باید یک شاقول درست برای اندازهگیری آن داشته باشد و بر مبنای آن نظر دهد .
4- مدیر ومدبر بودن از دیگر صفات رئیس جمهور در اصل 115 قانون اساسی است. باید دید رئیس جمهور چه چیزی را میخواهد مدیریت کند و در چه امری باید تدبیر نماید.
قاعدتا رئیس جمهور در ساحات سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع طبق فرایندهای قانونی که در قانون اساسی و قوانین عادی وجود دارد باید شایستگی خود را در امر مدیریت کشور و حسن تدبیر در اداره امور نشان دهد. قاعدتا او شمه ای از این تدبیر ومدیریتها را بایستی در کارنامه خود به غیر از این مسند داشته باشد. شورای نگهبان باید با دقت و بازبینی در کارنامه هر یک از نامزدها در این زمینه مردم را در انتخاب درست بهعنوان یک امین و نگهبان جمهوریت نظام یاری کند.
رئیس جمهور براساس اصل 126 مسئولیت امور برنامه و بودجه و امور اداری واستخدامی کشور را مستقیما به عهده دارد. یعنی در امور معیشتی مردم اولین مسئول کشور است. رئیس جمهور براساس اصل 52 قانون اساسی بودجه سالانه کشور را به ترتیبی که در قانون مقرر میشود تهیه و برای رسیدگی و تصویب باید به مجلس تسلیم میکند.
واژه تسلیم در اصل 52 نشان میدهد او مسئولیت کلیدی در پیشبینی درآمدها و برآورد هزینهها دارد. اگر او اطلاعی از فرایند قانونی بودجهنویسی ، بودجه ریزی و ... نداشته باشد کشور را دچار مشکل اقتصادی میکند. تورم ، گرانی ،رکود و بیکاری در دولتهای گذشته و در دولت کنونی جدا از تهدیدات وتحریمهای دشمنان نظام واخلال قدرتهای جهانی در نظام اقتصادی جمهوری اسلامی، یک مقدار هم به عدم تدبیر ومدیریت رئیسان دولتهای گذشته و فعلی برمیگردد.رئیس جمهور آینده باید در این مورد دقت نظر و اهتمام کافی داشته باشد. او باید بداند چه چیزی را تحویل میگیردو قرار است چه چیزی را تحویل دهد.
شورای نگهبان با توجه به مسئولیت کلیدی که در تصویب قوانین بویژه بودجههای سالیانه دارد باید واقعا احراز کند که اگر از میان نامزدهای مطرح کسی رای آورد عُرضه اداره اقتصاد کشور- بهعنوان اصلیترین وظیفه رئیس جمهور- را دارد. یعنی ممکن است نامزدی همه شرایط ممکن را داشته باشد اما از اقتصاد کشور سردرنیاورد و حتی در خواندن یک عدد و رقم مشکل داشته باشد آیا شورای نگهبان باید ریسک تایید او را بپذیرد وکشور را دچار مشکل کند.
آنچه گفته شد شمهای از مطالبات مردم از شورای نگهبان ونامزدهایی است که خود را در معرض آرای مردم قرار میدهند. مردم میگویند پس از گذشت 3 دهه از انقلاب باید کسانی خود را در معرض رای بگذارند که خطاها و مشکلات روسای جمهور گذشته را در ساحات مختلف کمتر داشته باشند.
البته ممکن است گفته شود با این اوصاف و با این درک از وظایف رئیس جمهور، شاید نتوان مصداقی پیدا کرد و شورای نگهبان نتواند صلاحیت هیچ نامزدی را احراز بکند ولذا کرکره جمهوریت نظام، رقابت آزاد و ... را مجبور شویم پاییم بکشیم. این یک نظر افراطی است. ما وقتی سخن از ویژگیها و صفات ووظایف رئیس جمهور میکنیم آن را بهطور نسبی میخواهیم مورد دقت قرار دهیم نه بهطور مطلق، لذا میشود دقتهای لازم را داشت و خطاها را به کمترین حد کاهش داد. اگر این دقتها از سوی شورای نگهبان وسپس از سوی مردم لحاظ شود بهراحتی میشود به این سئوال پاسخ داد که چه کسی میتواند رئیس جمهور شود؟
1- براساس اصل 115 قانون اساسی رئیس جمهور باید یک رجل مذهبی باشد. رجل مذهبی کیست و چگونه شناخته میشود؟ آیا در کشوری که ما صدها رجل صاحب رساله داریم، در کشوری که هزاران مجتهد آشنا به مبانی دین وجود دارد، در کشوری که دهها هزار دانشآموخته دینی در سطوح مختلف دارد ، هر کس میتواند ادعا کند که رجل مذهبی است؟ قاعدتا رجل مذهبی به کسی اطلاق میشود که دانش کافی در مورد دین ومذهب داشته باشد. این صفت و ویژگی برای رئیس جمهور برای آن است که او پس از مقام معظم رهبری عالیترین مقام رسمی کشور است. حد اطلاعات مذهبی و دینی او نباید در سطح عوام باشد. لذا کسانی که اطلاعات دینی آنها حتی درحد روخوانی و ترجمه قرآن کریم نیست چگونه است که جرات میکنند برای نامنویسی یا طرح خود در افکار عمومی اقدام نمایند. رئیس جمهور قرار است براساس سوگندی که میخورد پاسدار مذهب رسمی کشور و مروج دین و اخلاق باشد. اگر شناخت او از مبانی مذهب و دین و اخلاق یک شناخت سطحی و صوری باشد بدون شک نمیتواند این وظیفه مهم وکلیدی را انجام دهد. هم خود او به زحمت میافتد و هم مردم ونظام را به زحمت میاندازد. طی سه دهه گذشته در ادواری شاهد این معضل بودهایم.
2- رئیس جمهور براساس اصل 115 قانون اساسی باید معتقد به مذهب و مبانی جمهوری اسلامی بوده و حسن سابقه در تقوی و امانت داشته باشد.ممکن است فردی خود را در معرض رای مردم بگذارد و واقعا اطلاعات او از مذهب و دین در سطح قابل قبولی باشد. اما التزام عملی به دین نداشته باشد ممکن است کسی حتی رجل مذهبی باشد و جمهوری اسلامی را هم قبول داشته باشد اما به مبانی نظام، آنچنان که درقانون اساسی آمده و در مبانی فکری حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی که در باب نظام تصریح شده تردید داشته باشد یا قبول نداشته باشد. چنین کسی نباید در معرض رای مردم قرار گیرد . ورود او به حاکمیت کلید زدن حاکمیت دوگانه است همان چیزی که سرویسهای امنیتی دشمن در شکاف آن به دنبال براندازی نظام هستند و کشور را تا مرز تهدیدات امنیتی هدایت میکنند.
رئیس جمهور باید آدم باتقوایی باشد مفهوم دقیق آن این است که به حرام وحلال خدا عمل کند وعدالت یکی از ملکات اخلاقی او باشد اگر چنین صفتی نداشته باشد، به خودکامگی میرود، خود را بیچاره میکند و برای نظام و مردم زحمت میآفریند.
اگر رئیس جمهورعادل نباشد چگونه میخواهد به سوگند خود در موضوع گسترش عدالت در جامعه عمل کند. اگر با تقوا وعادل نباشد چگونه میخواهد به سوگند خود در پرهیز از خودکامگی عمل کند. اگر رئیس جمهور یک فرد آزاده از رذایل اخلاقی نباشد و درحفظ حریم مومنان کوشا نباشد چگونه میخواهد به سوگند خود در حمایت از آزادی وحرمت اشخاص وحقوقی که قانون اساسی برای ملت شناخته است، اقدام عملی کند. او باید امین، پارسا و فداکار باشد. شورای نگهبان باید امین بودن ، پارسا وفداکار بودن او را احراز کند تا مردم با خیال راحت به او رای دهند.
3- رئیس جمهور براساس نص صریح اصل 115 قانون اساسی باید یک رجل سیاسی ایرانی الاصل و تابعیت ایرانی داشته باشد. تشخیص ایرانی الاصل بودن و تابعیت ایرانی داشتن خیلی دشوارنیست اما رجل سیاسی بودن او را چگونه باید احراز کرد؟
رجل سیاسی بودن از یک سو به دانش و اطلاعات وسوابق سیاسی او برمیگردد و از سوی دیگر به مهارتها ، هوشمندیها وتجربیات موفق او.
در دنیای پیچیده کنونی امر سیاست یک امر ساده و عادی نیست و پیچیدگیهای زیادی دارد لذا خلق و خو و ادبیات سیاسی شاه سلطان حسینی را برنمیتابد. کوچکترین غفلت رئیس جمهور برای نظام ومردم هزینهبر و خسارت آور است.
سیاستورزی درعصر ما بویژه در جمهوری اسلامی پس از طی سه دهه از حیات انقلاب مختصات و ویژگیها و شاخصهای خاص خود را دارد. شورای نگهبان باید یک شاقول درست برای اندازهگیری آن داشته باشد و بر مبنای آن نظر دهد .
4- مدیر ومدبر بودن از دیگر صفات رئیس جمهور در اصل 115 قانون اساسی است. باید دید رئیس جمهور چه چیزی را میخواهد مدیریت کند و در چه امری باید تدبیر نماید.
قاعدتا رئیس جمهور در ساحات سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع طبق فرایندهای قانونی که در قانون اساسی و قوانین عادی وجود دارد باید شایستگی خود را در امر مدیریت کشور و حسن تدبیر در اداره امور نشان دهد. قاعدتا او شمه ای از این تدبیر ومدیریتها را بایستی در کارنامه خود به غیر از این مسند داشته باشد. شورای نگهبان باید با دقت و بازبینی در کارنامه هر یک از نامزدها در این زمینه مردم را در انتخاب درست بهعنوان یک امین و نگهبان جمهوریت نظام یاری کند.
رئیس جمهور براساس اصل 126 مسئولیت امور برنامه و بودجه و امور اداری واستخدامی کشور را مستقیما به عهده دارد. یعنی در امور معیشتی مردم اولین مسئول کشور است. رئیس جمهور براساس اصل 52 قانون اساسی بودجه سالانه کشور را به ترتیبی که در قانون مقرر میشود تهیه و برای رسیدگی و تصویب باید به مجلس تسلیم میکند.
واژه تسلیم در اصل 52 نشان میدهد او مسئولیت کلیدی در پیشبینی درآمدها و برآورد هزینهها دارد. اگر او اطلاعی از فرایند قانونی بودجهنویسی ، بودجه ریزی و ... نداشته باشد کشور را دچار مشکل اقتصادی میکند. تورم ، گرانی ،رکود و بیکاری در دولتهای گذشته و در دولت کنونی جدا از تهدیدات وتحریمهای دشمنان نظام واخلال قدرتهای جهانی در نظام اقتصادی جمهوری اسلامی، یک مقدار هم به عدم تدبیر ومدیریت رئیسان دولتهای گذشته و فعلی برمیگردد.رئیس جمهور آینده باید در این مورد دقت نظر و اهتمام کافی داشته باشد. او باید بداند چه چیزی را تحویل میگیردو قرار است چه چیزی را تحویل دهد.
شورای نگهبان با توجه به مسئولیت کلیدی که در تصویب قوانین بویژه بودجههای سالیانه دارد باید واقعا احراز کند که اگر از میان نامزدهای مطرح کسی رای آورد عُرضه اداره اقتصاد کشور- بهعنوان اصلیترین وظیفه رئیس جمهور- را دارد. یعنی ممکن است نامزدی همه شرایط ممکن را داشته باشد اما از اقتصاد کشور سردرنیاورد و حتی در خواندن یک عدد و رقم مشکل داشته باشد آیا شورای نگهبان باید ریسک تایید او را بپذیرد وکشور را دچار مشکل کند.
آنچه گفته شد شمهای از مطالبات مردم از شورای نگهبان ونامزدهایی است که خود را در معرض آرای مردم قرار میدهند. مردم میگویند پس از گذشت 3 دهه از انقلاب باید کسانی خود را در معرض رای بگذارند که خطاها و مشکلات روسای جمهور گذشته را در ساحات مختلف کمتر داشته باشند.
البته ممکن است گفته شود با این اوصاف و با این درک از وظایف رئیس جمهور، شاید نتوان مصداقی پیدا کرد و شورای نگهبان نتواند صلاحیت هیچ نامزدی را احراز بکند ولذا کرکره جمهوریت نظام، رقابت آزاد و ... را مجبور شویم پاییم بکشیم. این یک نظر افراطی است. ما وقتی سخن از ویژگیها و صفات ووظایف رئیس جمهور میکنیم آن را بهطور نسبی میخواهیم مورد دقت قرار دهیم نه بهطور مطلق، لذا میشود دقتهای لازم را داشت و خطاها را به کمترین حد کاهش داد. اگر این دقتها از سوی شورای نگهبان وسپس از سوی مردم لحاظ شود بهراحتی میشود به این سئوال پاسخ داد که چه کسی میتواند رئیس جمهور شود؟