
انقلاب اسلامی انقلابی الهی است و اگر خدای بزرگ پشتیبان این ملت و انقلاب نبود، همان روزهای اول، انقلاب با دسیسهها و نیرنگها و توطئههای کوتاه جنگ داخلی، جنگ خارجی و تهدیدهای نرم و سخت از بین میرفت.
یک مطالعه دم دستی نشان میدهد ما در سال 97 با چالش های زیر روبهرو هستیم:
1- تشدید خصومت آمریکا و رژیم صهیونیستی و قدرتهای منطقهای علیه ملت ایران، آثار این خصومت را در تشدید تحریمها و زدن زیر قول و پیمان آنها در برجام به وضوح میشود دید. آمریکاییها این فشار را از اواسط مرداد تا نیمه آبان و از نیمه آبان تا پایان سال مرحلهبندی کردهاند و امیدوارند در 13 آبان شعار مرگ بر آمریکا را در ایران نشنوند و تا پایان سال، زندگی انقلابی در ایران را پایان بخشند. این یک رؤیای چهلساله است که فقط رؤسای جمهور خواب آن را در کاخ سفید میدیدند و تاکنون هم تعبیر نشده است.
جمع جبری لشکرکشی خیابانی عناصر ستون پنجم آمریکا در ناآرامیهای دی ماه گذشته و نیمه مرداد امسال بر اساس گزارش نیروهای امنیتی از 10 هزار نفر تجاوز نمیکند. اسامی دستگیرشدگان که چنین آشوبهاییها را تدارک دیدند هم از 200 نفر تجاوز نمیکند.
آمریکا با چنین لشکر و حشم ضعیفی به جنگ 80 میلیون ایرانی پای کار انقلاب آمده است. ای کاش یک آدم عاقل در کاخ سفید وجود داشت و تفسیری از بلاهت رهبران امنیتی آمریکا را برای سردمداران آنها توضیح میداد.
با آنکه سخت به «اصالت سود» معتقدند، میلیاردها دلار هزینه میکنند اما نتوانستهاند اندکی «درآمد» برای این هزینه به عنوان یک کارکرد براندازانه ارائه دهند.
تکلیف دستگاه دیپلماسی کشور معلوم است؛ باید کرکره مذاکره با آمریکا و امید به اروپا را پایین بکشد و نگاه خود را به قدرتهایی بدوزد که به دلیل افزایش قدرت منطقهای ایران التماس میکنند روابط راهبردی با تهران داشته باشند. اینکه ایران ماههاست در چین سفیر ندارد، غفلت وزارت خارجه در نگاه به قدرتهایی است که به هر دلیل در جنگ اقتصادی پنجه در پنجه آمریکا دارند و مایلند با ایران روابط راهبردی تعریفشدهای داشته باشند.
هزار راه نرفته در سیاست خارجی داریم که متأسفانه پنج سال گذشته از آن غفلت شده؛ آقایان راهی را رفتند که از پیش معلوم بود بن بست است.
2- مشکلات اقتصادی کشور دهها عنوان دارد که بارها توسط نخبگان و اقتصاددانان گفته شده، راهحل آن هم ارائه شده است. بیاعتنایی دولت به مالیه عمومی و حفظ ارزش پول ملی، آسیبهایی را پدید آورده است که باید فکری برای آن بشود. دولت باید بپذیرد فکرهایی که در این مورد داشته، جواب نداده است. دولت، هم در تئوری و هم در عمل در حوزه اقتصاد باید تجدید نظر کند. هزار فعل نکرده دارد که باید به آن فکر کند و هزار فعل کرده هم دارد که خود بهتر از هر کسی میداند جواب نداده است. دولت باید در چینش تیم اقتصادی خود تجدیدنظر کند. رئیس دولت باید مسئولیت حسن و قبح تصمیماتی که کار را به اینجا رسانده است، بپذیرد و پاسخگو باشد. او باید ارزیابی درستی از تصمیمات نادرست در حوزه اقتصاد داشته باشد. تداوم این وضعیت تورم یکرقمی را که برگ برنده دولت در حوزه اقتصاد بود، از دستش خارج کرده و میرود رکوردی به جای بگذارد که در هیچ دولتی در گذشته سابقه نداشته است. بالأخره باید مسئولین اقتصادی روزی توضیح دهند منشأ پدیداری حجم نقدینگی افسانهای در اقتصاد ایران چیست؟ چگونه میخواهند بهمن نقدینگی را از قیمت طلا و ارز دور کنند و به سمت تولید سوق دهند؟
آمریکاییها از مرداد تا آبان روی تحریمهای پولی، مالی و بانکی تمرکز کردهاند. آنها اخلال در نظام پولی و بانکی ما را هدف قرار دادهاند. همین بساط را در ترکیه راه انداختهاند. واکنش دولت و مردم ترکیه جالب است، موضع رئیس دولت ترکیه معقولتر و حتی انقلابیتر از موضع ماست!
3- عدم مدیریت فضای مجازی باعث شده است عملاً سرویسهای فنی و ارتباطی وسیعی را در اختیار ستون پنجم دشمن قرار دهیم که بهراحتی با سرویسهای جاسوسی و امنیتی آمریکا و اسرائیل و برخی دولتهای روسیاه اروپایی ارتباط برقرار کنند. هر چند اپوزیسیون کاسب در داخل و خارج صدای اربابان خود را درآوردند و از بیتحرکی و کمکاری آنها شکایت دارند، اما دشمن را نباید ضعیف پنداشت. دشمن میخواهد انسجام و وحدت ملی را از بین ببرد.
اگر دو قطبیهای کاذب تولید نشد، دشمن میخواهد از طریق دیگر شکافهایی پدید آورده و زیست ضدانقلابی خود را در شکافها تأمین کند. دستگاه قضائی و امنیتی با کمک دولت باید این منفذ را ببندند. متأسفانه به رهنمودهای رهبری در باب مدیریت فضای مجازی و مأموریتهای تعریفشده برای شورایعالی فضای مجازی توجه جدی نشده است. حداقل امسال باید به آن اهتمام جدی شود.
کافی است مسئولین دولتی به سیاستهای کلی اعلامشده از سوی رهبری و نیز هشدارها و راهکارهای معظمله که در پیدا و پنهان جلسات فرمودهاند، عمل کنند.
4- مشکلات اجتماعی اقتصادپایه، آسیبهای اجتماعی و تهدیدات زیستمحیطی از دیگر چالشهای مهم کشور است. طبقات ضعیف جامعه از بیانضباطی مالی و دولتی و کاهش ارزش ریال رنج میبرند. قدرت خرید مردم فوقالعاده آسیب دیده است. پیشبینیهای بودجه دولت در سال 97 در بخش درآمدها با نوسانات قیمت ارز کاملاً به هم ریخته شده است. دولت به عنوان اصلیترین بازیگر بازار ارز، بیشترین نفع را از این آشفته بازار میبرد. اینکه با تغییرات نرخ ارز و طلا چه منابع عظیمی به لحاظ درآمدی آزاد میشود، باید دقیقاً مورد احصاء قرار گیرد. بخشی از این درآمدها باید به ترمیم زخم درآمدی اقشار ضعیف جامعه که با کاهش ارزش ریال آسیب دیدهاند، اختصاص یابد.
دولت باید در مورد تغییرات و تهدیدات زیستمحیطی تکانی جدی به خود بدهد. توصیههای مسئولین ذیربط مبتنی بر اینکه مردم دعا کنند، خوب است، اما به دنبال این دعا هم باید حرکت و تدبیری باشد. پدیده خشکسالی و ریزگردها و... با تدبیر رهبری در مورد مهار آبها به جای خوبی رسیده است. دولت در این زمینه باید کارهای زمینمانده را به نقطه روشنی برساند.
تصمیمات کلیدی و بزرگی در جلسات مشترک قوا با رهبری در چارهجویی برای کمک به محرومین و مستضعفین گرفته شده است. برخی از آنها توسط نهادهای ذیربط عملیاتی شده و آثار غم و غصه را از دل شمار زیادی از هموطنان برداشته است. پروژههایی مثل قلعهگنج که برای برونرفت از محرومیت، عملیاتی شده، در کشور کم نیست. اما بسیاری دیگر، از وظایف نهادهای مسئول همچنان بر زمین مانده و فاقد عملکرد است.
سال 97 سال چهلسالگی انقلاب است. این انقلاب، انقلاب محرومین و مستضعفین است و هنوز هم پس از گذشت چهل سال مردم بهویژه محرومین، بزرگترین پشتیبان انقلاب بوده و هستند. دولت باید برای پاسخ به این نجابت و حمایت و همراهی مردم حرفی برای گفتن داشته باشد.