نگاه

چهار نور درخشان حق در آن ظلمت

فضل الله فرخ

چهار سرو زبستان دین فتاد ز پا

که نامشان بنکویی همیشه ماند بجا

چهار گل ز گلستان عشق پرپر شدند

که عطرشان به فضای جهاد داد صفا

چهار بازوی محکم مقابل طاغوت

چهار یار وفادار بهر دین خدا

چهار نور درخشان حق در آن ظلمت

چهار اختر رخشان چهار قبله نما

چهار شمع اگر سوخت در ره اسلام

چراغ راه شدند و شدند راهنما

چهار نام نکو ثبت شد بدفتر عشق

که صادق است و محمد و مرتضی و رضا

امام گفت گناه کبیره است سکوت

سکوت را بشکستند با صدای رسا

سفیر تیر شکست آن سکوت خواب آلود

بتی شکست و بسی فتنهها که گشت فنا

کسی که کرد اهانت بهمرجع تقلید

نمودند حنجرهاش را نشان تیر بلا

سحرگهی که نمودند هجرتی خونین

پراز نشاط و شعف بود و شکر حود و ثنا

ولی چه سخت و غمین بود بر همه یاران

که میشدند زفرزانگان خویش جدا

سرود فرخ اگر نغمهای زسوز دلش

امیدوار شفاعت بود زسوی (شما)

https://shoma-weekly.ir/7JjrWO