ما داریم کشور را با نفت اداره می‌کنیم و مالیاتی که می‌گیریم کم است. علت این است که اقتصاد دولتی است. اقتصاد دست مردم نیست. شما اقتصاد را بدهید به مردم و خرید، فروش، صادرات و واردات دست مردم باشد، آن وقت می‌شود توقع داشت کشور با مالیات اداره شود، ولی وقتی فقط ۲۰ درصد اقتصاد دست مردم هست و اصل ۴۴ که مقام معظم رهبری تأکیدات زیادی روی اجرای آن دارند و حضرت امام هم بر سپردن اقتصاد به دست مردم تأکید زیادی داشتند، یعنی خصوصی سازی و اقتصاد را به دست مردم دادن. دولت کار اقتصادی نکند، بلکه وظیفه دولت این است که بر اقتصاد نظارت داشته باشد، نه اینکه خودش کار اقتصادی بکند. کارهای اقتصادی غالباً هم برای دولت سودی ندارد و یکی از مشکلات ما که چندین سال است گرفتار آن هستیم و حل نمی‌شود، دولتی بودن اقتصاد است.

البته فرار مالیاتی هم داریم، ولی فرار مالیاتی مربوط به دانه درشت‌ها است. کسانی که می‌توانند وکیل بگیرند و راه قانونی درست کنند، رشوه کلان بدهند و از مالیات فرار کنند. کسبه خرد اصلاً راهش را بلد نیستند. خیلی از کسبه خرد حتی یک دفتر حساب را هم نمی‌توانند بنویسند و راه فرار از مالیات را بلد نیستند.

زمانی یکی از مسئولین مالیاتی گفت یک عده دروغ می‌گویند. گفتم قبول دارم عده‌ای دروغ می‌گویند، اما می‌دانید چرا؟ برای اینکه هر کسی که راست می‌گوید شما قبول نمی‌کنید. راست را قبول نمی‌کنید و طرف را وادار می‌کنید دروغ بگوید. اگر حرف راست را بپذیرید دروغگو کم می‌شود. نباید همه را دروغگو و خیانتکار بدانیم. بیاییم دقیقاً رسیدگی کنیم. اگر واقعاً دروغ گفت، جریمه و مجازات هم بکنیم، اما کسی که راست می‌گوید چه؟ امکان ندارد کسی دقیق و شرعی حساب کند و بیاید بگوید مالیاتم می‌شود مبلغ کمی می‌شود و از او بپذیرند.