سئوال اصلی این بود که چرا موتلفه اسلامی که همواره در این سه دهه در جمعهای اصولی، در تصمیم جمعی شرکت داشته اکنون نظر دارد که مستقل اعلام حضور نماید؟
اسدالله بادامچیان - موتلفه اسلامی تصمیم گرفت بطور مستقل در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم شرکت کند و یک موتلفهای را به ملت معرفی نماید.
این تصمیم و اعلام آن با استقبال گستردهای روبرو شد و اکثر از اینکه حزب موتلفه اسلامی با سوابق درخشان و شهدای بزرگوار و نیم قرن خدمت صادقانه و تجربیات فراوان در انتخابات ریاست جمهوری حضور مستقل یافته است رضایت خاطر داشتند.
طبق معمول صحنه سیاست تعداد محدودی از جریانات و جناحها و چند رسانه، حساسیت نشان دادند و یکی دو رسانه نیز موضعی به دور از اخلاق سیاسی گرفتند و این حساسیت خود ثابت کرد که تصمیم موتلفه اسلامی تصمیمی صحیح و ضرورت زمان فعلی بوده است.
اکثریت رسانهها نیز با استقبال از این تصمیم خبر را منعکس کردند، که از همه این عزیزان تقدیر و تشکر داریم.
• در انتخابهای پس از بنی صدر، در انتخاب شهید رجایی، مقام معظم رهبری، آیت الله هاشمی، و حجت الاسلام والمسلمین آقای ناطق نوری تفاهم جمعی بین اصولگراها وجود داشت. در دوران دولت آقای خاتمی، جریان اصلاحات در برابر اصولگرایان قرار داشت و موقعیت زمانی و شرایط روز، اقتضاء میکرد بین جریان اصولگرایی وحدت نظر باشد هر چند در دور دوم آقای خاتمی تعدد نامزدهای اصولگرا، حکایت از اختلاف نظر آنها میکرد که پس از پایان دولت اصلاحات، موتلفه همراه سایر اصولیها کوشید وحدت در نامزد پدید آید. ولی برخی در درون اصولگرایی، ساز مستقل و چند نامزدی مطرح کردند و آقای احمدی نژاد به دوره دوم رفت و رئیس جمهور شد.
• در سال 88، جریان فتنه همراه سایر جریانهای غیراصولگرایی، به سراغ میرحسین رفتند و به نوعی اتحاد کردند. ضرورت زمان موتلفه را به حمایت کامل و فعال از آقای احمدی نژاد آورد و بحمدالله فتنه و توطئههای خارجی و داخلی خنثی گردید و ایشان با رأی بیش از دوره اول رئیس جمهور شد.
• در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد دیگر نمیتواند رئیس جمهور شود، اصلاحطلبان چهره شاخص ندارند. در جریان اصولگرایی تعدد نامزدها هست و فعلاً افقی برای وحدت نامزدها و کنار رفتن به نفع یکی از بین آنها، یا وحدت اصولگرایان و اتفاق نظر آنها بر یک نامزد به چشم نمیآید.
در چنین شرایط زمانی حزب موتلفه اسلامی وظیفه یافته است یک موتلفهای به ملت معرفی نماید تا در انتخاب نامزد نهایی دست اصولگرایان و مردم برای انتخاب فرد اصلح یا فرد صالح مقبولتر، از بین واجدان شرایط بهتر فراهم باشد.
واقعیت این است که اکثر نامزدهای موجود از این پشتوانه برخوردار نمیباشند و چون شخصی هستند، وقتی رأی مردم را به دست بیاورند بر روی امواج احساسات سوار میباشند و موجسواری نیز چندان استواری ندارد.
همکاران این شخص نیز چون قبلاً در تشکل با هم هماهنگ نشدهاند و هر کدام افکار و سلیقه خود را دارند لذا دچار چندگانگی میشوند و استعفاها و برکناریهای متعدد، ثبات دولت را آسیب میزند.
اینگونه نامزدها در صورت موفقیت به زودی در دایره محدودیتهای ضروری اداری و حکومتی و وزراء خود محدود میشوند و از نظرات مردم محروم میمانند در حالی که فردی که متکی به تحزب اسلامی است هم از مردم، نظر میگیرد و هم مردم متوجه میشوند که او چه مشکلاتی دارد و به او کمک میکنند.
از اینروست که حزب موتلفه اسلامی به عنوان یک تشکل اسلامی که امام آن را پایهگذاری فرموده و نیم قرن سابقه درخشان خدمت دارد وظیفه یافته است که مستقلاً نامزد معرفی کند آن هم یک موتلفهای.
این تصمیم و اعلام آن با استقبال گستردهای روبرو شد و اکثر از اینکه حزب موتلفه اسلامی با سوابق درخشان و شهدای بزرگوار و نیم قرن خدمت صادقانه و تجربیات فراوان در انتخابات ریاست جمهوری حضور مستقل یافته است رضایت خاطر داشتند.
طبق معمول صحنه سیاست تعداد محدودی از جریانات و جناحها و چند رسانه، حساسیت نشان دادند و یکی دو رسانه نیز موضعی به دور از اخلاق سیاسی گرفتند و این حساسیت خود ثابت کرد که تصمیم موتلفه اسلامی تصمیمی صحیح و ضرورت زمان فعلی بوده است.
اکثریت رسانهها نیز با استقبال از این تصمیم خبر را منعکس کردند، که از همه این عزیزان تقدیر و تشکر داریم.
***
تحلیلهای متفاوت و فراوانی نیز در باره این تصمیم در این چند روزه در رسانهها انعکاس یافت.از همه این تحلیلگران تشکر داریم، زیرا آگاهی بر نظرات دیگران، موتلفه را برای اتخاذ سیاست صحیح و مردمی کمک مینماید. این تحلیلها اکثر کوشیدند که علل این تصمیم را تحلیل کنند.سئوال اصلی این بود که چرا موتلفه اسلامی که همواره در این سه دهه در جمعهای اصولی، در تصمیم جمعی شرکت داشته اکنون نظر دارد که مستقل اعلام حضور نماید؟***
ج – به دلایل متعدد از جمله:• در انتخابهای پس از بنی صدر، در انتخاب شهید رجایی، مقام معظم رهبری، آیت الله هاشمی، و حجت الاسلام والمسلمین آقای ناطق نوری تفاهم جمعی بین اصولگراها وجود داشت. در دوران دولت آقای خاتمی، جریان اصلاحات در برابر اصولگرایان قرار داشت و موقعیت زمانی و شرایط روز، اقتضاء میکرد بین جریان اصولگرایی وحدت نظر باشد هر چند در دور دوم آقای خاتمی تعدد نامزدهای اصولگرا، حکایت از اختلاف نظر آنها میکرد که پس از پایان دولت اصلاحات، موتلفه همراه سایر اصولیها کوشید وحدت در نامزد پدید آید. ولی برخی در درون اصولگرایی، ساز مستقل و چند نامزدی مطرح کردند و آقای احمدی نژاد به دوره دوم رفت و رئیس جمهور شد.
• در سال 88، جریان فتنه همراه سایر جریانهای غیراصولگرایی، به سراغ میرحسین رفتند و به نوعی اتحاد کردند. ضرورت زمان موتلفه را به حمایت کامل و فعال از آقای احمدی نژاد آورد و بحمدالله فتنه و توطئههای خارجی و داخلی خنثی گردید و ایشان با رأی بیش از دوره اول رئیس جمهور شد.
• در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد دیگر نمیتواند رئیس جمهور شود، اصلاحطلبان چهره شاخص ندارند. در جریان اصولگرایی تعدد نامزدها هست و فعلاً افقی برای وحدت نامزدها و کنار رفتن به نفع یکی از بین آنها، یا وحدت اصولگرایان و اتفاق نظر آنها بر یک نامزد به چشم نمیآید.
در چنین شرایط زمانی حزب موتلفه اسلامی وظیفه یافته است یک موتلفهای به ملت معرفی نماید تا در انتخاب نامزد نهایی دست اصولگرایان و مردم برای انتخاب فرد اصلح یا فرد صالح مقبولتر، از بین واجدان شرایط بهتر فراهم باشد.
***
نکته مهم دیگر این است که شرایط زمانی انقلاب اسلامی در جهان و ایران ایجاب میکند که رئیس جمهور آینده از پشتوانه یک حزب قوی که دارای شخصیتهای تجربه آموخته در ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و امور خارجی است و در سطح کشور از حضور قشرهای مختلف مردم بهرهمند و مورد اعتماد روحانیت و مراجع تقلید و متدینین میباشد و برنامهریزی جمعی و بر اساس مبانی دقیق علمی دارد باید برخوردار باشد تا بتواند مشکلات کشور را با همراهی روحانیت و ملت حل کند و مردم اعتماد یابند که این رئیس جمهور متکی به این پشتوانه است و میتواند به او امیدوار گردند.واقعیت این است که اکثر نامزدهای موجود از این پشتوانه برخوردار نمیباشند و چون شخصی هستند، وقتی رأی مردم را به دست بیاورند بر روی امواج احساسات سوار میباشند و موجسواری نیز چندان استواری ندارد.
همکاران این شخص نیز چون قبلاً در تشکل با هم هماهنگ نشدهاند و هر کدام افکار و سلیقه خود را دارند لذا دچار چندگانگی میشوند و استعفاها و برکناریهای متعدد، ثبات دولت را آسیب میزند.
اینگونه نامزدها در صورت موفقیت به زودی در دایره محدودیتهای ضروری اداری و حکومتی و وزراء خود محدود میشوند و از نظرات مردم محروم میمانند در حالی که فردی که متکی به تحزب اسلامی است هم از مردم، نظر میگیرد و هم مردم متوجه میشوند که او چه مشکلاتی دارد و به او کمک میکنند.
از اینروست که حزب موتلفه اسلامی به عنوان یک تشکل اسلامی که امام آن را پایهگذاری فرموده و نیم قرن سابقه درخشان خدمت دارد وظیفه یافته است که مستقلاً نامزد معرفی کند آن هم یک موتلفهای.