واژگان با خود بار مفهومی را حمل میکنند و یکی از وجوه قدرت نرم امام خمینی (ره) که منتهی به پیروزی در برابر تفکر لیبرال گردید، استفاده از واژگان بومی و دارای مفهوم غنی برای انتقال نظام فکری خویش بود.
واژه شناسی (Terminology ) ادبیات بنیانگذار انقلاب اسلامی از جمله غفلتهای ماست. اساسی ترین لغات در دکترین ولایت فقیه امام خمینی (ره) ، کلید واژههای «امام» و «امت» است. نظام «امامت و امت» که در قانون اساسی ما نیز مورد تصریح قرار گرفته است.
معمار قانون اساسی شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی پس از رد عناوین عاریهای با مرور تجربه مشروطه چنین گفته است: «ما فکر میکنیم، عنوان نظام، باید نظام امت و امامت باشد. منتها در اثنای انقلاب، چون این عنوان هنوز برای توده مردم روشن نبود، به عنوان شعار اول «حکومت اسلامی» انتخاب شد که بسیار هم خوب و گویا بود و سپس وقتی معلوم شد، این نظام حکومتی رییسجمهور هم دارد، آن وقت گفته شد، «جمهوری اسلامی» ولی نام راستین و کامل این نظام، نظام امت و امامت است.» 1
امام به معنای پیشوا، مقتدا، الگو و نمونه است، همچنین در معنای رهبر مسایل اجتماعی هم به کار میرود. اگر مقصود از رهبری، رهبری در فتوا باشد، در این صورت به آن «مرجع» گفته میشود و اگر مقصود، رهبری در مسایل اجتماعی باشد، به آن «امام» میگویند. 2
شهید بهشتی واژه امت را به مردمی دارای هدف و مقصد و پیوستگی بر اساس آن هدف و مقصد، معنا میکند. 3 «امت غیراز ناس است. اسلام در خدمت همه ناس است، صلاح همه را میخواهد نه فقط صلاح مسلمانان را. نظام اسلامی به سعادت کل بشر میاندیشد؛ ولی در میان ناس و کل بشر آنها که بر پایه اعتقاد به اسلام و التزام به اسلام یک مجموعه به وجود میآورند، میشوند امت.» 4
از این رو شهید بهشتی متذکر میگردد که «وقتی مردمی بخواهند امت شوند؛ یعنی جمعی به هم پیوسته در راه یک مقصد و بر اساس آنچه رسیدن به آن مقصد ایجاب میکند، اینها نمیتوانند بدون امامت و پیشوایی و رهبری اصلا کاری انجام بدهند. اصلا مردم امت نمیشوند تا امامتی در کار نباشد و امامتی تحقق پیدا نمیکند تا امتی در کار نباشد.» 5
توجه به این امر بسیار ضروری است که مقصود از امام در این مرحله نه امام معصوم، بلکه امامی رهروی راه معصومین است. این امر شرایطی را ایجاب میکند که در چهارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی در انتخاب رهبری توسط خبرگان منتخب مردم دیده شده است. «ولی امروز، در این عصر غیبت امام معصوم منصوب منصوص ... شناختی و پذیرفتنی یا انتخابی است؛ بنابراین، رابطه امت و امامت در عصر ما یک رابطه مشخص است. دقت بفرمایید! شناختن آگاهانه و پذیرفتن، نه تعیین و تحمیل، شما در طول این قرنهای متمادی هیچجا خواندهاید یا از هیچ کس شنیدهاید که مرجع تقلید و رهبر دینی را به مردم تحمیل کرده باشند و بگویند مجبورید از او تقلید کنید؟ آیا شما تا به حال شنیده یا خواندهاید؟» 6
این مقدمه طولانی برای یادآوری این بود که یکی از واژگان کلیدی در تفکر اسلام ناب، واژه امام است. واژهای که ما بعد از رحلت حکیم بزرگ حضرت امام خمینی آن را بدو منحصر کردیم تا بدین شکل پویایی اندیشه امام را گرفته، و در او متوقف نماییم و به اسم اعزاز امام خمینی اندیشهای که امام از نجف در پی تثبیت آن بود را مورد هجمه قرار دادیم.
برخی گاه آن را نشان از تلاش ما برای معصوم انگاری رهبری نظام تلقی میکنند و هشدار دیکتاتوری و حتی فاشیسم سر میدهند. بدون آنکه ابعاد گسترده نظام امامت امت را بررسی نمایند و بخوانند که از حقوق مسلم امام بر امت نصیحت او است و در چنین نظامی که نصیحت به ائمه مسلمین یکی از فرائض باشد، دیکتاتوری را در آن راهی نیست.
اگر باور داریم که به کارگیری واژگان بخشی از جنگ خاموش دشمن است، اگر امامت امت را پذیرفتهایم و امت امام هستیم ، نباید از عدم استقبال و شماتت ها با انگیزه های مختلف بترسیم.
پی نوشت:
1- سیدمحمدحسین حسینیبهشتی، مبانی نظری قانون اساسی، ص 15
2- عروهالوثقی (نشریه حزب جمهوری اسلامی)، ش 98، ص 33
3- همان، ش 91، ص 19. در اصل یازدهم قانون اساسی آمده است: «به حکم آیه کریمه (ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم واعبدون) همه مسلمان یک امتند...[انبیأ آیه 92].»
4- سیدمحمدحسین حسینیبهشتی، مبانی نظری قانون اساسی، ص 17
5- عروهالوثقی، ش 91، ص 19
6- سیدمحمدحسین حسینیبهشتی، مبانی نظری قانون اساسی، ص 17