نگاه

چرایی «حصر» سران فتنه؟

فتنه گران وعقبه خارجی آنان خوب می دانند که بزرگترین «نظام سیاسی مردمی»و«تنها نظام اسلامی»در جهان امروز ،جمهوری اسلامی ایران است وهیچ نفعی وامتیازی بالاتر از رای وحمایت ملت ،متوجه اونیست وآنان (دشمنان) که در فتنه 88اراده کرده بودند ،آنرا تخریب نمایند ، ناگهان با دژ فولادین9 دی برخورد کردند ومتلاشی شدند.

میثم معافی- اخیرا مطالبی در سایتها و روزنامه ها منتشر شده بود تحت این عنوان که یکی از «رجال سیاسی» مطرح، در دیدار با برخی از فرزندان «سران فتنه 88» گفته بود که: اینها (سران فتنه) نباید در «حصر» بمانند و این به ضرر نظام خواهد شد و...

-فارغ از صحت این خبر ،که تقریبا ،»تکذیب» بخشی از عادات سایت رسمی این رجال سیاسی در این روزها است، لیکن از حیث اینکه این خبر و تحلیل های متفاوت، استعداد ایجاد «شبهه»در این خصوص داشته باشند، خوب است که مبانی منطقی و قانونی «حصر» گفته شود.

-فتنه 88 به تعبیر کارشناسان و مهندسان سیاسی و امنیتی کشور و آنچه که به وضوح در زمان وقوع  هم دیده شد، بزرگترین «تهدید امنیتی» بعد ازانقلاب برای نظام اسلامی ایران بوده است، این بدین معناست که حتی جنگ 8 ساله به اندازه این فتنه 8 ماهه، «استعدادضدامنیتی» نداشت. چرا که در 8سال دفاع مقدس ،صرفا مرزهای جغرافیایی کشور تهدید نظامی شده بود، لیکن در فتنه88دشمن دقیقا ،عنصر»ضربه»را در ارکان نظام مانند:اصل ولایت فقیه و شخص ولی فقیه ،و»مشروعیت زدایی»از قانون اساسی ونهادهای اساسی آن مثل شورای نگهبان و..متمرکز کرده بود.

-مَثَل «فتنه 8ساله»مانند زخمی شدن دست وپای یک انسان است که قابل ترمیم بود چراکه خرمشهر ومرزهای دیگرکشورتهدید واشغال نظامی شد ولیکن به وضعیت سابق اعاده گردید وآزادشد، اماّ اگر «ضربه به مغز وارد شود، یعنی اگر ضربه مغزی اتفاق افتد، هر چند دست وپا وجوارح دیگر هم سالم باشند ،معادل «مرگ»است، که فتنه 8ماهه سال88مصداق این مثال می باشد.بنابراین جرم سران فتنه ،تهدید واستعداد براندازی اش حتی از جرم صدام هم بالاتر بود،چرا که خطر صدام ،«مرزی»بود ولی خطرفتنه،«مغزی».

-جرم بزرگ فتنه گران ،بویژه سران وکارگزاران آنان،طبق قانون وشرع انور،«افساد فی الارض» است ومجازات مصرح قانونی وشرعی فساد فی الارض هم «اعدام»می باشد،لیکن امروز ،«سران فتنه»با 99درصد تخفیف با ملاحظات جهات  مخففه حداکثری ،نه در «حبس بدل از اعدام» بلکه در «حصر»بدل از اعدام  ،با بالاترین امکانات رفاهی  هستند واین یعنی مجازاتی که درحال تحمل ان هستند ،تنها 1درصد  از اصل جرم ارتکابی شان می باشد، که امروز برخی ها برای این 1درصدهم «جیغ بنفش»می کشند.

-کلید واژه «تقلب»که به تعبیر یکی ازکارگزاران فتنه ،»رمز شورش» بود، کلید واژه ایست که موسساتی مانند :سوروس-ویلسون-ایکس چنچ و...وسرویسهای سیاسی وامنیتی وابسته به سازمان های جاسوسی غربی مثل «سیا-ام آی سیکس-موساد»با آن توانسته اند بسیاری ازکشورهای آسیایی در شرق وغرب وشمال وجنوب ،از گرجستان  واوکراین تا مصر را از پای درآورند.

«موسسه کمیته خطر جاری «یکی از بزرگترین سازمانهای پی گیرنده براندازی «مخملین»در جهان که در فتنه88هم فعال درصحنه بود ،توانست با200میلیون دلار ،امپراطوری شوروی وبلوک شرق را از پای دربیاورد و تجزیه نماید.

 

یکی از مختصات عملیاتی»انقلاب های رنگی»در حوزه عملیات روانی که توسط این موسسات غربی پیگیری می شد، این بود که  از شرایط «جریان وکاندیدای طرف شکست خورده»در بسترانتخابات که «توهم پیروزی»در آن ،حین انتخابات بوجود آورده شده بود،با «کلید واژه تقلب»بهره بردای گردد،چراکه در انتهای ذهن هر کاندید وحتی جریان طرفدار آن  ،«توهم پیروزی»در حین تبلیغات ومتاثرازآن،»توهم تقلب»  ،بعداز «شکست انتخاباتی ،نقش می بندد وخلاء بزرک وشکاف عمیقی ایجادمی کند که»تردید» کمترین آثارآن خواهدبود، که این «خلاء» ،نقطه شروع حرکت وعملیات در« انقلاب های نرم»از ناحیه طراحان وتئوری پردازان «مخملین»غربی است و در فتنه88این بستر از ناحیه دشمن آماده بود. البته شایان ذکر است ،به تعبیر (بخوانید،اعتراف)»جورج سوروس»مدیر موسسه «سوروس»،این بستر، 5سال قبل از حادثه 18تیر78(کوی دانشگاه)طراحی  و درسال88(15سال بعد) ،مختصات آن دیده شد.

-»تردید»نقطه شروع یک «کلاهبردای سیاسی» است، که متاثر ازآن در صورت عدم تمکین از سازوکار قانونی ،نپذیرفتن»نتیجه»در انتخابات، تبدیل به یک «فرهنگ»
می
شود و»انتقال قدرت»در کشور دچار چالش می گردد .همانطوری که دشمن در فتنه 88 بدنبال این بود که نپذیرفتن نتیجه یک «مد لینگ سیاسی»در جمهوری اسلامی ایران شود تا «انتقال قدرت»،مثل کشورهای عقب افتاده غیردموکراتیک آفریقایی وکشورهای دیکتاتوریک پادشاهی  ،جنس»باروتی» پیدانماید وازدرون «لوله تفنگ»خارج شود وبه صورت «نرم «با ژست دموکراتیک نباشد.که این بزرگترین ضربه به نظام اسلامی می توانست باشد.

-کمترین آثار»تردید»در سلامت انتخابات اینست که «مشروعیت سیاسی»جمهوری اسلامی در دنیا زیر تیغ چالش بود،چراکه یک قاعده پذیرفته در دنیای سیاست وجود دارد وآن اینست که:کشوری در عالم دارای پشتوانه قوی سیاسی ودیپلماتیک خواهد بود که «مشروعیت «داشته باشد ومبنای مشروعیت هم ،مشارکت وپشتوانه مردمی است و»تجلی «حضور ومشارکت مردم هم درهر کشور دموکراتیک،نظام انتخاباتی آن است که بواسطه «تردید»آن ضایع می گردد ودشمن در فتنه،به دنبال آن بود

-«اصل باور»به واقعیات در شرایط»تردید»یک واژه گم  گشته است،چرا که در جغرافیای هر انتخاباتی که سایه «تردید»در آن افکنده شده است،همیشه 2طرف وجود دارد که هیچکدامشان ، بی طرف محسوب نمی شوند وحتی «داور»قانونی ،همیشه از منظر جریان شکست ،طرفدار جریان پیروز قلمدادمیشود و«قانون»هم رقیب ،وهمین «پارادوکس»وتضادشرایط ،امروز حلقوم سران فتنه راگرفته وآنها را در یک «برزخ بدخیم» نگه داشته است.

-منشا تمام انحرافات وبدعت های کج در تاریخ اسلام که عددشان کم هم نیست ،«خواص»بودند که انحراف آنان با اراده یا خارج از اراده آنان ،در اطرافیا ن،طرفداران وشاید» پیروان سیاسی» شان اثر گذاشته وتسری پیدا نموده است .

-فتنه گران وعقبه خارجی آنان خوب می دانند که بزرگترین «نظام سیاسی مردمی»و«تنها نظام اسلامی»در جهان امروز ،جمهوری اسلامی ایران است وهیچ نفعی وامتیازی  بالاتر از رای وحمایت ملت ،متوجه اونیست وآنان (دشمنان) که در فتنه 88اراده کرده بودند ،آنرا تخریب نمایند ، ناگهان  با دژ فولادین9 دی برخورد کردند ومتلاشی شدند.

-حال هنوزهم باید گفت:»چراحصر...»؟؟؟

https://shoma-weekly.ir/OlLBIv