نگاه

پیش بینی امام برای عسکراولادی از راه پر پیچ و خم

حضرت امام رو کردند به ما و با عزم راسخی فرمودند: به برادران و دوستانتان بگوئید که ما راه سخت و پرپیچ و خمی پیش رو داریم اگر بنا باشد مأموری به شما حمله کند و وحشت کنید، کار پیش نخواهد رفت. تلقی ما از این بیان امام این بود که تا سر حد شهادت پیش برویم.
ابوالفضل توکلی بینا- ابتدای نهضت ما تکیهمان به امام بود. او برای ما جاذبه داشت و همه دور امام مثل پروانه جمع بودند. در ابتدا واقعاً خیلی بعید به نظر میرسید که ما یک روزی به پیروزی برسیم. اما این جوانها که مثل پروانه دور حضرت امام جمع بودند و ایشان را قبول داشتند، قیام امام برایشان حق بود. قطعی بود که یک قیام به حقی است. حرکت، حرکت به حقی است.

ما قدم به قدم میدیدیم که امام مثل یک معمار زبردست یک ساختمان عظیمی را طراحی میکند. در قضیه انجمنهای ایالتی و ولایتی یک شب به همراه آقای عسکراولادی و یکی از دوستان به نزد امام درمحله یخچال قاضی قم رفتیم؛ مأمورین اطلاعات شهربانی هم این کوچههایی که منتهی به منزل امام میشد را با دوچرخه زیر نظر داشتند. مأمورین وقتی ما سه نفر را دیدند که به طرف منزل امام در حرکت هستیم، به دنبال ما آمدند. ما هم فرار کردیم به طرف منزل امام، وقتی وارد خانه شدیم یکی از دوستان که همراه ما بود حالش به هم خورد و زبان او بند آمد. وارد اتاق که شدیم حضرت امام تشریف آوردند، جریان دنبال کردن مأموران اطلاعات شهربانی را تعریف کردیم. ایشان دستور دادند چای آوردند آن برادر هم که زبانش بند آمده بود از آن چایی خورد تا کم کم حال او بهتر شد و لکنت زبان او برطرف گردید. حضرت امام رو کردند به ما و با عزم راسخی فرمودند: به برادران و دوستانتان بگوئید که ما راه سخت و پرپیچ و خمی پیش رو داریم اگر بنا باشد مأموری به شما حمله کند و وحشت کنید، کار پیش نخواهد رفت. تلقی ما از این بیان امام این بود که تا سر حد شهادت پیش برویم.

من هنوز کلمات امام مثل زنگ توی گوشم صدا میکند. این شوخی نیست شما ببینید قدم به قدم این مراحل طی میشود.

پس از واقعه مدرسه فیضیه، امام خمینی(ره) از ما دعوت کرد که خدمتشان برسیم. از این رو، بنده به اتفاق آقای عسکراولادی و شهید عراقی به قم رفتیم. وقتی به قم رسیدیم، هوا تاریک شده بود و شب هنگام وارد منزل امام شدیم. به جز ما افراد دو گروه دیگر نیز حضور داشتند که عبارت بودند از: گروه مسجد شیخ علی و گروه پل سیمان (گروه اصفهانیها). امام پس ازاظهار لطف و محبت، مطالبی به این مضمون خطاب به حضار فرمودند: آیا درست است سه گروه مسلمان که یک هدف مشترک دارند، این گونه و جدا ازهم فعالیت کنند؟ شما که مؤمن و متدین هستید، بروید و یکی بشوید و با هم فعالیت کنید.

بر اساس رهنمود امام، سران سه گروه گرد هم آمدند و در مدت یک ماه، چهار جلسه مشترک برقرار کردند. پس از بحث و گفتگو در آن جلسات، سرانجام به این نتیجه رسیدیم که از هر گروه، چهار نفر انتخاب شوند و به اتفاق، شورایی دوازده نفره تشکیل دهند.

بدین شیوه اعضای شورای مزبور انتخاب شدند و در ائتلافی که به فرمان امام تکوین یافته بود، به فعالیت مشغول شدند. اعضای شورای دوازده نفره عبارت بودند از گروه آقای عسکراولادی: آقایان شهید عراقی، شفیق، بنده و آقای عسکراولادی؛ گروه پل سیمان: حاج مهدی بهادران، عزت الله خلیلی، سید محمود میرفندرسکی و علی حبیب اللهیان؛ گروه مسجد شیخ علی: شهید محمد صادق اسلامی، شهید سیداسدالله لاجوردی، شهید محمد صادق امانی و عباس مدرسی فر.

به این ترتیب، موتلفه و شورای مرکزی آن تشکیل گردید. پس از ختم نخستین جلسه، شورا برای ارائه گزارش به امام عازم قم شدند.

در قم به امام عرض کردیم که حسبالامر حضرت عالی، ما سه گروه ائتلاف کردیم و نام هیئتهای موتلفه اسلامی را بر خودنهادیم. امام خشنودی خود را ابراز کردند و ما را دعا نمودند.

https://shoma-weekly.ir/PaB4Zq