در حسینیه امام خمینی، همه مسئولان و دست‌اندرکاران آمده بودند از هر سلیقه و جریان و جناح و حزب و گروه و این اقتدار امامت را همراه منطق و استدلال قوی در امور داخلی و منطقه‌ای و جهانی در دنیای پر از تفرقه و تشتت و بحران نشان داد. سفره افطار ساده و کاملاً متفاوت با سفرهای تجملی و تشریفاتی و شاهانه، دیگر سران و نشستن همه در کنار هم بیانگر تفاوت نظام و حکومت اسلامی با حکومت های طاغوتی و سران شهوت‌ران و شکمباره است. ولی امر مسلمین خودمانی صحبت کردند، ترامپ و سران دولت استکباری آمریکا را با بیان و استدلال منطقی همه کس فهم معرفی کردند که تا چه اندازه در گیجی و سیاستهای غلط و شکست های مفتضح، افتاده‌اند. عجز آنها را مانند سایر سران آمریکای سلطه‌گر، نشان دادند.
کوشیدند آنها که اعتماد به این بدعهدان طول تاریخ خودشان می‌کنند بیدار سازند و آنها که آمریکا برای آنان به عنوان یک قدرت برتر مطرح است متوجه کنند که عزت و اقتدار متعلق به خدا و مومنان واقعی است و آن شخص یا ملت یا کشور که دین خدا را یاری دهد به عنایتی خداوندی بر دشمنانشان ولو ابرقدرت باشند پیروز خواهند شد.
رهبر معظم انقلاب، واقعیت سه دولت اروپایی را ترسیم کردند و به دولتمردان ایران و آنها که استقلال محورند،توجه دادند که نظام جمهوری اسلامی، منطقی و عقلایی و مستقل وعزتمند عمل می‌کنند و به آنها به علت سوابقشان اعتمادی ندارد و اگر آنها نمی‌خواهند منافع اروپا را در ایران و منطقه در پای منافع آمریکا بریزند باید تضمین بدهند و در برابر سیاستهای غیرعقلایی آمریکا استقلال و منافع و مصالح مردم اروپا را رعایت کنند. مقام معظم رهبری در مورد سازمان ملل، خواستند که به وظایف مندرج در منشور و اساسنامه سازمان ملل عمل کند و از آمریکا بازخواست کند که چرا 82 زن مرد و کودک و پیر و جوان را در آتش می‌سوزاند و باز سازمان ملل ابزار دولت آمریکا می‌فهمد حقوق بشر و زورگوی بناحق باقی می‌ماند. چرا زندانهای وحشتناک گوانتامو، وابوغریب و زندان های در افغانستان و در رژیم صهیونیستی و در بحرین و سعودی و.. را ندیده می‌گیرد و چرا شرکت آمریکا در جنایات مهیب داعش و القاعده و امثال آنها را که اکنون به اروپا هم رسیده‌‌اند، محکوم نمی‌کند؟ رهبر معظم مشکلات هر کشور و از جمله ایران را به علت این دانستند که دولتمردان نگاهشان در حل مشکلات بجای استمداد از خدای قادر متعال، و اتکا به ملت و ظرفیت‌ها به بیگانگان و زد و بست‌های سیاسی مرسوم در بین بی‌خدایان است به ویژه غربزده‌ها که در نظام جمهوری اسلامی همه مشکلات به گردن این طرز تفکر و عدم اتکاء به ملت است.
این 58 خرداد؟
در فضای معنوی ماه رمضان، در محضر نایب امام زمان که امام خداپرستان و قائم به عدل و قسط است و در میان عشق و عطر دلبستگی متعهدانه رهبر و امت، می‌اندیشیدم که خرداد در این انقلاب اسلامی چه ماه شگفتی است.
و این 58 خرداد گذشته، هر کدام چه دنیایی عجیب و عبرت‌آموز می‌باشد.
***
خرداد 1341
در 57 خرداد قبل همه متدینین، غم رحلت مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی را داشتند و نگران اقدامات دشمنان اسلام بودند. آمریکایی‌ها با خیال خام تصور کردند که زمان برای براندازی اسلام از ایران فرا رسیده است. و مزدورشان شاه را به آمریکا خواندند و توطئه‌های جدید که در پوشش انقلاب شاه و مردم و احقاق حقوق بانوان و سهیم کردن کارگران و اصلاحات اراضی باید اجرا می‌شد به او دیکته کردند تا مردم را از اسلام و روحانیت جدا کنند و اسلام و تشیع عاشورایی و مهدوی را از کشور امام زمان براندازند و یک نظام باصطلاح ملی و غیردینی(که حالا غیرایدئولوژیک می‌گویند) بر ایران حاکم سازند که غارتگری آمریکا و همدستانش را با آرامش تکمیل کنند. امام بپا خاست، مراجع و روحانیت و ملت مسلمان ایران با رهبری امام، خواب و خوش‌خیایل آمریکا را آشفته کردند. با قیام خویش و روشنگریها و اعلامیه‌ها، اهداف شوم آمریکا را در براندازی اسلام برای ملت شرح دادند و فریب شاه و آمریکا و انگلیس و فرانسه و سایر غربی‌ها آشکار شد و تا خرداد 1342 ایران یکپارچه در حفظ اسلام و شکست آمریکا بپاخاسته بود.
خرداد خونین و 42
کمتر از یک سال از توطئه و حیله‌های آمریکا و انگلیس و صهیونیسم در خرداد 42 که مصادف با محرم بود ملت فریاد برآورد خمینی خدا نگهدار تو بمیرد دشمن جبار تو.
امام خمینی در فیضیه بخون طپیده در عصر عاشورا در 12 خرداد به مزدور آمریکا یعنی محمدرضا شاه گفت بیچاره مردک من نمی‌خواهم تو مثل پدرت بشوی و ملت تو را بیرون کند.
و ملت در راهپیمایی مسالمت‌آمیز عاشورای آن سال، پیوندش را با حسین(ع) نشان داد و در 15 تا 18 خرداد که رژیم با طرح آمریکایی – انگلیسی امام و روحانیت را به زندان برد و مردم را قتل عام کرد با استراتژی عاشورایی چون عاشورای 61 هجری پیروزی‌های همه جانبه را به ارمغان آورد. و حسین زمانه بر یزید روزگار و شمر و عمرسعدهایش پیروز گشت.
و خدا خواست ملت را اجابت کرد و خمینی را از هر توطئه نگهدار شد.
خرداد 43
9ماه بعد رژیم آمریکایی – انگلیسی – صهیونیستی شاه امام را بناچار با احترام به قم برد و امام در مسجد اعظم فرمود ملت اسلام زنده شده است. زندگی از سرگرفته است. خمینی هم بسازد ملت دیگر نخواهد ساخت. بارک الله فیکم.
خرداد43 دوباره راهپیمایی عاشورا، رژیم شاه را بیچاره کرد. شاه راهپیمایی را در ظهر روز عاشورا بشدت سرکوب کرد اما اوضاع برای اربابانش وخیم‌تر شد. حالا ایران یکپارچه اسلام را می‌خواست و حکومت اسلامی، با رهبری خمینی را می‌طلبید و همه توطئه آمریکا در خرداد 41 در ظرف دو سال در هم ریخته بود.
آن روزها لیبرال‌ها، نهضت آزادی‌ها، جبهه ملی‌ها، محافظه کارها، متحجر‌ها، روشنفکرمآبها می‌گفتند امام اینطور با آمریکا برخورد نکند، این برخورد خشونتی صحیح نیست. حالا که آمریکایی‌ها فهمیده‌اند اسلام را از ایران نمی‌شود برانداخت امام و مجاهدان او با آمریکا و اروپا مدارا کنند و سیاستی دیگر در پیش بگیرند.
آن ساده دل‌ها یا خود باخته‌های به فرهنگ غرب، خبر نداشتند که در نهان آمریکایی‌ها دارند طرح کاپیتولاسیون مستشاران نظامی آمریکا را در ایران به رسمیت می‌رسانند تا طوفانی از جنایت و خیانت و کشتار مردم و مراجع و هتک حرمت از نوامیس مبارزان و مردم ایران و غارتگری ثروت‌های ملی، توسط مزدوران آمریکایی به راه اندازند که حتی در ایران نشود جلوی آنها را بگیرند.
اول بهمن 43
در اول بهمن 43 در عملیات بدر، در ماه مبارک رمضان، با گلوله مزین به حکم شرعی مرجع تقلید آیت اله میلانی بدست فرزند توانای اسلام محمد بخارایی، طومار توطئه کاپیتولاسیون آمریکا و صهیونیسم در هم پیچیده شد و کاپیتولاسیون بباد رفت. و این بار آمریکای مستکبر و همدستان و مزدورانش، جهاد مسلحانه فزرندان اسلام را شناختند و فریب‌های حقوق بشر و دموکراسی و... باطل شد.
خرداد 44
در 26 خرداد 44، 4 فرزند رشید اسلام با تکبیرگویان به مقام قرب عند رب رفتند و خون پاک آنها خرداد خونین خدایی را استمرار بخشید.
استمرار خردادها
سپس خردادها استمرار یافتند. آمریکایی‌ها با نفوذ منافقین و تقویت کمونیستها کوشیدند خط خالص خردادی‌های محرم شعار را دچار التقاط و انحراف کنند و در سال 1354 این التقاط و انحراف در صفوف مبارزه با جنایت منافقین و کمونیستها به یکدیگر و به خط اصیل انقلاب،رژیم طاغوت و آمریکا و غرب را امیدوار کرد که دیگر تا سال های طولانی ایران جزیره ثبات آنها خواهد بود که نفتش را غارت کنند و ایران را با 80 هزار مستشار آمریکایی و اروپایی در اشغال خود نگه دارند.
خرداد 1355
در این خرداد رژیم بی خبر از اراده الهی، سران روحانیت و خط اصیل انقلاب اسلامی را در اوین جمع کرد تا آنها را دچار درگیری داخلی (بین متعهدان به شریعت اسلام با منافقین و کمونیستها) نماید و از درگیری‌های داخلی، و آب آلوده آن ماهی بگیرد.
در خرداد 55 نقل فتوای روحانیت با تلاش صادقانه موتلفه اسلامی خط انقلاب اسلامی را با یاران مخلص، پالایش کرد. خطوط التقاطی، انحرافی، محافظه کاری، لیبرالی، افراطی‌گری از فتوای روحانیت همراه امام خمینی تبعیت نکردند. مایوس و ناامید و دلسرد، هر کدام راه خود را می‌رفتند و در وادی ضلالت سرگردان بودند.
خرداد 56
پیام امام خمینی توسط شهید آیت الله مطهری رسید (به برادران بگویید ریشه شجره خبیثه پهلوی در ایران از خاک بیرون است. جمع شوید همت کنید و برای همیشه آن را از خاک میهن اسلامی‌تان بدور اندازید).
پنجاه و هشتمین خرداد
دوباره یاران خط فقاهت و روحانیت و صداقت و خلوص و جهاد جمع شدند و بدون درگیری با خطوط دیگر به اتکاء ملت و با رهبری و امامت خمینی و مدیریت روحانیت و یاران در خط امام خمینی،در یک استراتژی بی‌نظیر ظرف دو سال نومیدی‌ها را تبدیل به امید، ناکامی‌ها را تبدیل به موفقیت و جنگ مسلحانه را به حرکت جهادی مردمی سراسری تبدیل کردند.
محرم و عاشورای سال 57
امام فرمود محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر است.
عاشورای آن سال سخنان شور حضور مردمی حسینی، در سراسر کشور و حتی روستاها عظیم بود که شاه مفلوک در بالگرد با خشم تمام از ملکه فاسدش پرسید پس یاران من کجا هستند؟ و او بی اختیار گفت در پاریس و لندن و آمریکا! همه در رفتند و ژنرال هایزر آمریکایی و هیئت مستشاری نظامی آمریکا به سرپرستی ژنرال کاست آمریکایی 80 هزار مستشار آمریکایی و انگلیسی نتوانستند جلوی سقوط رژیم شاهنشاهی و شاه و دربار را بگیرند.
آنها هم با رسوایی گریختند و اسلام پیروز شد و خمینی بت‌شکن، بت‌های طاغوتی و بت‌های غربگرایی و چپ‌‌زدگی را شکست.
خرداد 58
خرداد بی شاه و شاهنشاهی و بی آمریکا و انگلیسو بی مزدوران صهیونیسم بود. امام در
15 خرداد 58 در فیضیه در بزرگداشت خرداد 18 محور برای شناسایی 15 خرداد و یاران 15 خرداد و اهداف آن و دشمنان 15 خرداد در گذشته و حال و آینده را بیان کرد.
چهل خرداد در نظام جمهوری اسلامی
خردادها در نظام جمهوری اسلامی نیز هر کدام جایگاهی شگفت دارند. اما در خرداد 68 دو حادثه عظیم و سرنوشت‌ساز رخ داد.
خرداد 68
امام در 14 خرداد 68 ندای یا ایتها النفس المطمئنه را لبیک گفت: در حالی که در وصیتنامه‌اش نوشته بود: « با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا ازخدمت خواهران و برادران مرخص ، و به سوی جایگاه ابدی سفر می کنم ....»وداع امت در رحلت امام، چنان عظمتی برای اسلام و ایران و مسلمانان جهان به همراه آورد که دشمنان اسلام و استکبار جهانی را مضطر و نگران ساخت ولی از طرف دیگر آنها امیدوار شدند که در ایران اصل ولایت فقیه و رهبری ولی امر مسلمین دچار تزلزل شده است. مخالفان در پی بازگشت به مقامات قبلی استعماری و طاغوتی شدند. لکن خداوند تقدیری شگفت را تدبیر کرد.
خرداد امامت امام خامنه‌ای
خبرگان ملت - که غربگرایان می‌خواستند بجای مجلس خبرگان، مجلس موسسان بنامند و با پیش‌نویس قانون اساسی غربی شکل بگیرد و بازرگان می‌خواست پس از طرح اصل ولایت فقیه آن مجلس را منحل کند و التقاطی‌ها در پی نفوذ در آن بودند و همه این توطئه‌ها بباد رفته بود- در امری الهی روز 14 خرداد 68 ، امام خامنه‌ای را به امامت معرفی کردند و ملت فریاد زدند خامنه‌ای خمینی دیگر است و ما همه سرباز توایم خامنه‌ای گوش به فرمان توایم خامنه‌ای.
29 خرداد امامت خامنه‌ای
اکنون 29 سال از امامت ولی امر مسلمین می‌گذرد. توطئه‌های عجیب و عمیقی در این سالها اجرا شده است. دنیای استکباری غرب به سرکردگی آمریکا و کارگردانی صهیونیسم جهانی هر چه از توطئه و مکر و حیله‌های شیطانی توانسته‌اند انجام داده‌اند تا شاید ریشه ملت ایران و اسلام را بخشکانند و ازخاک بیرون بیاندازند. در دوم خرداد 76، کوشیدند خط ایدئولوژیک غربزده را جایگزین خط عقیدتی اسلامی نمایند و در 92 بقول خودشان انقلاب رنگی راه بیاندازند. کوشیدند که ایران گورباچفی بر سر کار آید که بعد یلتیسنی را در سایه این گورباچف مسلط سازند و انقلاب را براندازند. تحریم‌های بین‌المللی و فشارهای بی نهایت و طراحی‌های استحاله فکری و ایجاد فرهنگ غربزده بجای فرهنگ اصیل و شادی‌بخش اسلامی را همه علیه اسلام بود. و روی کارآوردن عناصر ناکارآمد،تا نکارآمدی آنان را ناکارآمدی نظام اسلامی قلمداد کنند و صدها توطئه دیگر را انجام دادند اما بجایی نرسیدند و این خرداد 97 حضور همگانی در خدمت امامت و رهبری، یک نمونه و جلوه زیبایی آن ناکارایی و شکست دشمنان اسلام و پیروزی امامت ولی امر مسلمین بود. در سایه‌سار امامت خامنه‌ایی، استقلال ایران اسلامی حفظ و نهادینه شده است. همه ترفندهای خارجی و داخلی برای کمرنگ کردن استقلال ایران،از 5 نامه اوباما تا پیشنهادهای برجامی، با درایت و قاطعیت و انعطاف عقلایی، به ناکامی آنها انجامیده و در نهایت این آمریکای ترامپ است که توافق برجامی را زیر پا گذاشته است.
و حالا سه کشور اروپایی بر سر دو راهی مانده:
آنها هم از برجام خارج شوند
در اینصورت هیچ راهی دیگر برای آنها نخواهد ماند و ایران راه خود را مقتدرانه با وجهه‌ای معتبر در سطح بین‌المللی ادامه خواهد داد.
در برجام بمانند،و آمریکا را یاری ندهند.
این هم برای آنها سخت و غیر قابل قبول است.
قطعاً آمریکا و انگلیس و فرانسه در برجام در پی برد خودشان بودند و برای ایران اسلامی شکست و تحمیل نظرات خودشان را می‌خواستند.
اما تدبیر و درایت امام خامنه‌ای، آنها را به بن‌بست رسانده است که هر راه را بروند این ایران اسلامی است که یروز است.
وَ أَرادُوا بِهِ کَیْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَخْسَرِینَ
***
حدیث امامت 29 ساله امام خامنه‌ای، کتابی بزرگ لازم دارد. این برداشتی در خور یک مقاله از آن بحر بیکرانه است.
الحمد لله علی جمیع نعمه و عنایاته
راه خدایی ولایت و امامت، پر رهروتر از همیشه باشد