ادب و هنر

پدرانه‌های یک مادرانه/ نگاهی به سریال مادرانه

ادبیات اردلان مخاطب را یاد دوره های گذشته و شاید دهه چهل بیندازد. دوره ای که دستمال یزدی و قداره هم همراه مرد بوده است. اگر دستمال یزدی را به کت روی دوش اردلان اضافه کنیم، با همان ادبیاتی که در مقابل همه صحبت می کند بسیار به شخصیت حشمت فردوس در سریال ستایش شبیه است. فیلمی که مربوط به همان دوران بوده است و با بازی استاد ارجمند به خوبی در آمد اما در مادرانه این پدر در دهه 90 زندگی می کند که این نوع از ادبیات و دیالوگ و به تعبیری قلدری پدرانه در عصر فرزند سالاری کمی از واقعیت دور است.
سیدمجتبی‌مومنی

سفره افطار

موضوع و پدیده ای به اسم سریال های دنباله دار در ماه رمضان موضوعی است که در سال های اخیر به یکی از جزئیات و موضوعات اصلی ماه رمضان تبدیل شده است. عنصری اثرگذار که شاید اغراق نباشد که بگوییم که عنصر و عضوی مانند افطار است. این موضوع در سال های اخیر رونق بیشتری گرفته است، به طوری که تقریبا 5 شبکه اصلی تلویزیون برای این ماه سریال می‌سازند و تقریبا همه شان هم تکرار و باز پخش دارند.

این باز پخش ها به مدد شبکه های آی فیلم و تماشا تا سه نوبت هم تکرار می‌ شوند. امسال یکی از این سریال ها که با اقبال خحوبی هم از سوی مخاطبان مواجه شد سریال مادرانه بود. مادرانه جز سریال های پخش شده امسال است که تا امروز مورد توجه بسیاری از مخاطبان رسانه ملی قرار گرفته است. مادرانه، ما را به دنیای درونی دخترها و پسرهای جوانی می‌برد که هر کدام به چیزی که ندارند چشم دارند. رها، در خانه ای بوده که از پول بی‌نیاز است. خانه و زندگی‌اش، تمثیلی رویایی از زندگی افسانه‌ای است اما آنچه در خیابان به‌دنبالش می‌گردد، عشق و تعلق به شخص است؛ حتی اگر آن کمبود خود را گدایی کند یا فقط به زبان بیاورد. فرزاد جوان دیگری است  بر عکس رها که در خانه ‌ای پر از عاطفه زندگی می‌کند. این دو شخصیت در داستان مادرانه تقابل زیادی دارند؛ اگر سایه مادر از سر رها کوتاه شده، مادر فرزاد او و خواهرش را زیر پر‌و‌بال مهربانی دارد.

 

مادرانه

در خلاصه داستان این سریال آمده است: اردلان تمجید (سلطانی) ۲۰ سال پیش، پس از رها کردن نامزد سابقش مریم (فراهانی)، با زنی متمول به نام رعنا (زنگنه) ازدواج می کند. حالا این ازدواج به جدایی رسیده و زن، بچه هایش را می خواهد، ولی مرد امتناع می کند. از دیگر عوامل این فیلم می توان به: مدیر تصویر برداری: خسرو دادگر مرام/ مدیر صدابرداری: هادی افشار/ طراح صحنه و لباس: شیرین بوریایی/ طراح چهره پردازی: مهدی شیرازی/ مدیر تولید: فرشید رئوفی/ دستیار تهیه کننده: سعید پروینی/ دستیار اول کارگردان: داوود باقری/ مدیر برنامه ریزی: حبیب قلی زاده/ مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری وصف صبا اشاره کرد.

داستان این فیلم و بازی های خوب بازیگران آن از جمله نکاتی است که به عنوان امتیازهای مثبت این فیلم قابل توجه است. بازی های که در نگاه مخاطب و واقعی تر نشان دادن ماجرای فیلم موثر است. سعید نعمت ا... هم عنصری اثرگذار در این امتیاز مثبت برای مادرانه است. سعید نعمت‌ا... کارنامه نسبتا خوبی دارد، داستان‌هایی مانند رستگاران، جراحت، زیرهشت، شیدایی و مادرانه از جمله آثار اوست. نعمت ا... که تقریبا همه ان‌ ها مخاطب پسند و خوب بوده است. موضوعاتی که تقریبا همه شان اجتماعی است. به نظر می رسد از جمله مواردی که به نعمت الله و آثارش امتیاز مثبت می‌بخشد و آن را مخاطب پسند تر می کند. اجتماعی و واقعی بودن آن هاست و نعمت الله سعی نمی کند که در کارش از مواردی غیر از واقعیت استفاده کند و لایه های اجتماعی را بیش یا کمتر از آن چه هستند نشان دهد. نعمت الله استعداد خود برای خلق فیلمنامه های موفق را بار ها به رخ کشیده است. عوامل و تهیه کننده مجموعه مادرانه این امر را تایید کرده و حتی گفته اند که او در مورد فیلمنامه سریال «مادرانه» وقت زیادی را صرف نگارش و تحقیق کرده و در بیشتر موارد در صحنه های تصویر برداری حاضر بوده است.

مادرهای مادرانه

در این فیلم نقش مادر به عنوان شخصیت مکمل در مورد همسر اردلان، رعنا، (زنگنه) وجود دارد که آن هم نقش مادری که در انجام وظایف مادری اش کوتاهی کرده است و خودخواهی خود را به وظیفه مادری اش ترجبح داده است. مادر دیگر این سریال مادر مریم(فراهانی) است. مادری که با این که منطق اش برای رابطه های خاص مریم نگران است اما برای احساسات دخترش ارزش قائل است و با ذاتی مادرانه با دخترش برخورد می کند. اما مخاطب در این بین هیچ الگو و نمونه ای از یک مادر و تعامل اش با فرزندانش نشان نمی دهد. بر عکس اسمی که برای این فیلم انتخاب شده همه موضوع و محور اصلی این فیلم برمبنای زندگی پدر و تعاملات او به عنوان پدر با فرزندش برخورد می کند.

پدرهای مادرانه

با توجه به جریان داستان فیلم مادرانه تاکنون(بیش از بیست و چند قسمت از سریال پخش شده) این فیلم بیشتر پدرانه بوده تا مادرانه. یعنی رفتارهای پدر و پدرانه ی شخصیت اصلی فیلم، اردلان، (سلطانی) را نشان می دهد و فراز و نشیب هایی که دارد. پهلوان جلیل یکی از پدرهای مادرانه است. مردی که با گذشته ای درخشان و پهلوانی آبروی یک محله است و به عنوان فردی امین و با تجربه برای همه مورد پسند است. این پدر به طرز قابل قبولی با دخترش ارتباط دارد، او همه مقتضیاتی که در مورد دختر و پسرهایش وجود داشته است را مورد توجه قرار می داده و با توجه به آن با فرزندانش تعامل برقرا می کرده است. اردلان پدری است که در تمام مراحل زندگی اش الویتی جز در آمد نداشته و همه توجه اش به فرزندانش با پول بوده و حتی اگر می خواست برای فرزندانش کار خوب و خوشایندی انجام بدهد از این ابزار استفاده می کرده است.

نکته دیگری که به عنوان سوال مطرح می شود، ادبیات و مشی و منش اردلان است. استفاده از ادبیاتی که مخاطب را یاد دوره های گذشته و شاید دهه چهل بیندازد. دوره ای که دستمال یزدی و قداره هم همراه مرد بوده است. اگر دستمال یزدی را به کت روی دوش اردلان اضافه کنیم، با همان ادبیاتی که در مقابل همه صحبت می کند بسیار به شخصیت حشمت فردوس در سریال ستایش شبیه است. فیلمی که مربوط به همان دوران بوده است و با بازی استاد ارجمند به خوبی در آمد اما در مادرانه این پدر در دهه 90 زندگی می کند که این نوع از ادبیات و دیالوگ و به تعبیری قلدری پدرانه در عصر فرزند سالاری کمی از واقعیت دور است.  

 

https://shoma-weekly.ir/HhXQoQ