می رسیدیم؟
- آیا رهبری در سکانداری انقلاب ، پس از مرحوم امام ، و در ادامۀ آن راه از چیزی فروگذارکرده است؟ ما چگونه او را یاری دادهایم تا به تحقق آرمان هایمان نزدیک شویم؟
- آیا در شناساندن فرصتهایی که خدای متعال به ما عطا فرموده و بهره گیری شایسته از آنها برای اعتلای انقلاب و نظام و حتی پیشرفت خودمان ، رهبری کوتاهی داشته یا راهنمایی لازم را به مناسبت انجام داده ولی ما غفلت کرده ایم؟
- آیا در هشدار دادن نسبت به تهدیدهای مختلفی که ما را احاطه نموده لحظه به لحظه و خیرخواهانه اقدام کرده و ما اعتنای لازم را به آن هشدارها نموده ایم یا خودسرانه راه دیگری را رفته ایم؟
- آیا در زمینۀ استقلال فرهنگی که پایه و اساس آزادی و استقلال کشور است رهنمود دقیق به ما داده شده و نسبت به شبیخون فرهنگی آگاهی رسانی انجام گرفته است و آیا ما متنبه شده ایم و با تبعیت از رهبری به مقابله با آن یورش بی امان مبادرت ورزیده ایم؟
- آیا در فعالیتهای اقتصادی خط سلامت و اعتدال و قناعت را طی کردهایم یا در حرص زدن برای پول پرستی و رحم نکردن به صغیر و کبیر و ایجاد شکاف طبقاتی روی قارون را سفید کرده و قدم به قدم کمک به نضج گرفتن مفاسد اقتصادی نمودهایم و حتی اگر در دوران جنگ احساس کردیم از قافلۀ آباد کردن دنیایمان عقب افتاده ایم به سرعت به جبران آن پرداخته و حتی در طمع ورزی گوی سبقت را ربوده ایم؟
- آیا در منجلاب سیاسی که به نام آزادی شکل گرفت غرق نشدیم ؟ آیا رهبری را اجابت کردیم یا هیچ همتی که درخور ارزش های انقلاب باشد برای جلوگیری از رواج رفتارهای تجدید نظر طلبانه از خود نشان ندادیم و اجازه دادیم فتنۀ سیاسی جوانه زند؟
- آیا در بد فهمیدن جایگاه عدالت و در مفتون شدن نسبت به جلوه هایی عوام فریب برای وجیه المله شدن، خود را از انحراف مصون نگهداشتیم یا در زمینه ای که برای افشاگری های خلاف شرع و خلاف عرف
بدعت گذاری شد، سرگرم شدیم؟
- آیا در خودسازی برای خروج از تباهی ها و اصلاح مفاسد، دستور رهبری را اطاعت کردیم یا نه تنها آن ابلاغیه ها را مسکوت گذاردیم، منافع و مصالح خود و نزدیکانمان را محبوب تر دیدیم و برخلاف نظر رهبری به تباهی های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی دامن زدیم؟
- آیا در فهم شرائط سیاسی خود به لحاظ بین المللی و مخاطرات عمده ای که محاصرۀ ما را شروع کرد تا ما را به زانو درآورد، به تدبیرهای 18 سال گذشتۀ رهبری که در نهایت منجر به ابلاغ سیاستهای اصل 44 و اقتصاد مقاومتی شد ، اهتمام نمودیم یا ناباورانه فرصتهای طلایی عمل را از دست دادیم و خود را مشغول
بحث های نظری و ظاهرفریب کردیم و سرمایه های مادی و معنوی خود را برباد دادیم و جوانان را در بیکاری به یأس کشاندیم؟
- آیا می خواهیم در اجرای دستور رهبری، جلو قاچاق رسمی را بگیریم یا ترجیح می دهیم در کنار هیئت وزیران ، چند دولت مخفی دیگر هم داشته باشیم که هرکدام با استفاده از درآمدهای قاچاق، با به فلاکت کشاندن نظام و مردم ، به اجرای برنامه های خود ادامه دهند و بنیۀ کشور را بخشکانند؟
- آیا در مبارزۀ بی امانی که باید به تأسی از رهبری علیه دشمنان خارجی و داخلی خود آغاز می کردیم گام برداشتیم یا راه نجات خود را در سازش با زور گویان و مستکبران جستجو کردیم و واقعا فقط برای رهبری شعار داده ایم؟
اینها شمه ای است که نشان می دهد ما چگونه رهبری را تنها گذارده ایم و اگر شرط لازم برای نجات ما برخورداری از رهبری دانا و متقی و زاهد است ، شرط کافی آن بپاخاستن ما در مبارزۀ انقلابی با عدم شایسته سالاری و دربرچیدن شیوه های ناقص و غلط ادارۀ کشور و در جنگیدن جانانه برای ریشه کنی مفاسد با اعتنا به وصیت امام راحل و با تبعیت واقعی و نه لفظی، از رهبری است. از خدا می خواهم ما را قدرشناس نعمت های فراوانی که به ما عطا فرموده است و شاکر آنها، قراردهد.