* در هر حزب، 3 محور اصلی ضروری است که باید هماهنگ و با نظم مناسب و انضباط و برنامه و قاطعیت، فعالیت های حزب را به سامان برسانند. هر گونه ناهماهنگی، بی‌برنامه‌ایی، بی نظمی، بی‌انضباطی ولو توسط یک عضو، یا مسئول در این دستگاه، کل دستگاه را دچار مشکلات می‌کند.
* حزب با «عملکرد» شناخته می‌شود. اگر «بازده‌های» حزب مفید و کارآمد و در جهت نفع همه مردم (ما ینفع الناس) نباشد حزب به جای «مطلوبیت» دچار انزوا می‌گردد و گاه کارش به «منفوریت» می‌کشد.
* حزب مجموعه ای «از بالا به پایین» نیست که فرماندهی حرف اول را بزند وهمه اطاعت کنند و هماهنگی از طریق صدور فرمان فرماندهی برقرار گردد.
* حزب مجموعه‌ای «از پایین به بالا» هم نیست که رأس آن، تابع بدون اختیار بدنه باشد. بلکه بدنه، مسئولان و مرکزیت حزب را انتخاب می‌نماید تا با در نظر گرفتن خواست‌های بدنه، حزب را در چارچوب اساسنامه و مرامنامه و خط مشی سه ساله اداره نماید و به پیش ببرد.
بنابر این حزب مجموعه‌ای از بالا به پایین و از پایین به بالاست که حقوق و وظایف متقابل دارند
* حزب نهادی مسئول ومسئولیت‌مدار است.
مسئولان حزبی در برابر اعضاء مسئولند و اعضاء نیز در برابر مسئولان حزب، تعهداتی دارند که برای انجام آن تعهدات باید احساس مسئولیت داشته باشند و همه با هم در برابر خداوند، انبیا و امامان، ولایت امر، و ملت اسلام مسئولند و پاسخگو می‌باشند. «کلّکم راع و کلّکم مسئول عن رعیته»
* شناخت مسئولیت‌های متقابل و شناخت وظیفه هر یک از ارکان(عضو، حوزه، رابط، مسئولان، حیات اجرایی، شورای مرکزی، هیئت نظارت، کارگروه‌ها و...)
و اجرای سیاستگذاری، برنامه‌ریزی، برقراری هماهنگی، رعایت نظم و انضباط حزبی است که حزب را در اهداف و مقاصدش به توفیق و پیروزی می‌رساند.
* در احزاب و تشکلهای عقیدتی و دینی مانند حزب اسلامی، تعهدات بر پایه ایمان و تکالیف الهی است و ثواب کارهای غیرحزبی بیشتر از کارهای نیک فردی است. زیرا همه از ثمرات آن بهره‌مند می‌شوند.
همانطور که عمل نکردن به تعهدات حزبی یا سستی وکاهلی یا بی اعتنا بودن، عواقب و عذاب سخت‌تر ازعدم انجام تکالیف فردی دارد.
« ان الانسان لفى خسر الا الذین امنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر »
* در حزب خدا محور اسلامی عمل به اسلام ناب نبوی و علوی و حسینی و زینبی موجب فلاح و خوشبختی است.
عقاید التقاطی و انحرافی و به‌کارگیری سلیقه‌های شخصی و اقدام بدون مبنای شرعی و عقلی و عملی، گرچه بنام و به تصور اسلام انقلابی باشد موجب ضلالت و انحراف از صراط مستقیم هستند و حزب را از خدامحوری به شخص محوری و انحراف محوری می‌کشانند که نمونه‌هایی مانند فرقان و منافقین، عبرتی بسزا هستند.
* ضمانت باقی ماندن در صراط مستقیم، تعهد به ولایت فقیه عادل و مبانی فقه مترقی اسلام و تایید روحانیت اصیل می‌باشد. حزب محوری، خود محوری، خودپسندی، خودباوری قطعا در هر مورد باشد از تفکر یا رفتار و گفتار، خسران را به همراه خواهد داشت.
* حزب فقاهت‌مدار ولایی اسلامی با سایر احزاب و تشکلهای غیراسلامی کاملا متفاوت است و نمی‌توان مدل احزاب و تشکلهای دیگر غربی و چپی و ملی را در حزب اسلامی ولایی به‌کار برد و شبیه آنها فعالیت نمود، ضمن آنکه از همه تجربیات تحزب در جهان به شرط عدم مغایرت با موازین اسلام، می‌توان استفاده کرد.
***
* حزب یک پدیده جمعی است که نیاز به رهبری، مدیریت و اجرا دارد.
* رهبر اصلی احزاب ولایی، ولی امر مسلمین است که اولی‌الامر می‌باشد.
* رهبری حزب در احزاب ولایی در سایه‌سار ولایت، به عهده شورای مرکزی است که وظیفه راهبردی حرکت حزب را در جهت اهداف، اساسنامه، مرامنامه، برنامه‌های کلان و جهت‌گیری‌های اصولی به‌عهده دارد. و این رهبری حزبی را توسط رئیس شورای مرکزی و معاون و دبیران شورا و دبیر کل اعمال می‌نماید.
شورای مرکزی و اعضای آن با شناخت کامل این نوع رهبری و چگونگی آن است که با تقسیم وظایف بین خود، می‌توانند در رهبری حزب موفق باشند.
* در هر حزب به ویژه در شورای مرکزی آن، اختلاف آراء و دیدگاه‌ها و نظریه‌ها، وجود دارد. عقلاء برای حل این موضوع، رای اکثریت را مناط دانسته‌اند، از نگاه شهید آیت‌الله دکتر بهشتی رای اکثریت یک «مُرجّح عقلایی» است که عقلا به آن عمل می‌کنند.
امام خمینی(رحمه) به مرحوم عسکراولادی فرمودند: «حزب اکثریت و اقلیت دارد» و فرمودند: اکثریت بکوشد اقلیت را اقناع نماید نه اسکات کند، اقلیت هم بداند که ممکن است در موارد دیگری اکثریت شود.
***
تحقق شعار این دوره نیاز به جهاد و مجاهدتی بسزا دارد. همه اعضای شورای مرکزی، هیئت نظارت، هیئت اجرایی و تک تک اعضا، باید مشارکت نمایند تا ان‌شاءالله با تاییدات خدای متعال و امام زمان (عج) و هماهنگی و همراهی همه مجموعه حزب تحقق اهداف میسر گردد.