نگاه

وحدت اصولگرایان بر اساس سهم یا شایستگی؟

به نظر می رسد طرح برخی مدل های وحدت جدید مانند 1+2 و امثال این طرح ها بیشتر در راستای مطرح شدن کاندیداهای وابسته با یک جریان سیاسی و به نوعی بیانگر تلاش برای برخوردای از سهم مناسب در قدرت آینده است و چنین اقداماتی زیبنده نظام اسلامی نبوده و شایسته است از طرح های وحدت سهم خواه به سوی جبهه متحد اصولگرایان روی گردانیم. راهی، که اگرچه تیم برای رییس جمهور معرفی می کند، اما تنظیم آن بر اساس شایستگی ها باشد و نه سهم خواهی!
احمد جان نثاری –  وحدت اصولگرایان از دوران انتخابات ریاست جمهوری نهم مطرح بود، در آن مقطع بنا بود از بین جمعی از کاندیداهای اصولگرا یک نفر که طبق آمارها بیش از همه صاحب آرا است وارد عرصه شود و بقیه از او حمایت کنند اما کمی بعد علی لاریجانی، محمد باقر قالیباف و محمود احمدی نژاد هر سه وارد عرصه رقابتهای انتخاباتی شدند و جدای از رقابت با اصلاح طلبان و هاشمی رفسنجانی به رقابت تنگاتنگ با یکدیگر پرداختند.
امروز و در این دوران حساس قصد طرح اختلافات و معضلات گذشته وجود ندارد، بلکه تنها لازم است با نیم نگاهی به گذشته قدم در راه آینده بگذاریم، این که مدل وحدت اصولگرایان پیش از این چه بوده است و چه مقدار موفق بوده و با توجه به سوابق این گونه وحدت بین اصولگرایان چه مدلی می تواند در انتخابات 92 این جریان را به پیروزی برساند، باید از اهمیت بالایی برخوردار باشد.
وحدت اصولگرایان در انتخابات 84 اگرچه به صورت صحیح شکل نگرفت، اما محمود احمدی نژاد رییس جمهور اسلامی ایران شد و توانست رقبای اصولگرا و اصلاح طلب خود را کنار زده و اصلاح طلبان و حامیان آنها شکست سختی از اصولگرایان خوردند.
بعد از گذشت مدتی از آغاز دوره ریاست جمهوری نهم و پس از تشکیل رایحه خوش خدمت (حامیان دولت) و اعلام نتایج انتخابات سومین دوره شوراهای شهر و روستا و تداوم اختلاف نظرها در عرصه‌های مختلف، میان اصولگرایان (به ویژه، میان دولت و مجلس)، چگونگی حصول به انسجام و همفکری، در میان اصولگرایان، به اولویت اصلی، تبدیل گردید.
آغاز توافقات، به تشکیل نشستی با دعوت رئیس جمهور، متشکل از آقایان محمود احمدی نژاد، غلامعلی حداد عادل، علی لاریجانی، احمد توکلی، علی اکبر ولایتی، حسین فدایی، علیرضا زاکانی، محمدرضا باهنر، صادق محصولی، حیدر مصلحی، علی کردان، مهدی چمران، محمدرضا رحیمی، محسن کوهکن و حبیب الله عسگراولادی باز می‌گردد که پس از نشست‌های این ۱۵ نفر، کارگروهی ۹ نفره، متشکل از چمران، باهنر، مصلحی، محصولی، کوهکن، فدایی، زاکانی و... ماموریت تدوین منشور اصولگرایی و توافق برای حصول به وحدت را برعهده گرفت که در نهایت، سه طیف از جریان اصولگرا، شورایی را تشکیل دادند که جبهه متحد اصولگرایان نام گرفت.
جبهه متحد اصولگرایان، متشکل از سه ضلع جبهه پیروان خط امام و رهبری، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و ائتلاف رایحه خوش خدمت بود که منتقدین جبهه متحد اصولگرایان، همواره از دولتی بودن و انحصارطلبی آن انتقاد کرده‌اند. شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان، شامل ۱۱ نفر بود که سید شهاب الدین صدر و اسدالله بادامچیان به نمایندگی از ۱۴ تشکل و حزب عضو «جبهه پیروان خط امام و رهبری» در این جمع حضور داشتند. «محمدصادق محصولی» و«حیدر مصلحی» نیز به نمایندگی از «رایحه خوش خدمت» که به طرفداران دولت مشهور هستند، در این شورا حضور دارند. «حسین فدایی» و «علیرضا زاکانی» نیز نمایندگی «اصولگرایان تحول خواه» و «جمعیت ایثارگران» درشورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان را برعهده داشتند. درکنار این شش نفر که به گفته «صدر»، وظایف اجرایی اصلی بردوش آنهاست، یک جمع پنج نفره مرضی الاطراف در این شورا حضور دارد که به طور رسمی نام آنها اعلام نشده‌است. این جمع مرضی الاطراف که نام دیگر آن «شورای حکمیت اصولگرایان» است، وظیفه حل و فصل اختلافات احتمالی میان گروههای اصولگرا را برعهده داشتند. نفر دیگر افراد مرضی الاطراف هستند که نقش اصلی آنها در زمانی که اختلافی بروز می‌کند و بین گروه‌های اصولگرا به لحاظ حقوقی توافق حاصل نمی‌شود، آغاز می‌شود.
یک سال پیش از انتخابات مجلس نهم، اقداماتی توسط جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برای تعیین ساز و کاری برای ایجاد وحدت رویه در بین اصولگرایان در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی صورت پذیرفت. نتیجه این اقدامات با محوریت آیت الله مهدوی کنی دبیر کل جامعه روحانیت، منجر به شکل گیری جبهه متحد با فرمول ۷+۸ شد که در آن ۷ نفر به عنوان کمیته داوری و ۸ نفر به عنوان نمایندگان گروههای مختلف سیاسی در آن حضور داشتند تا از طریق جلسات این کمیته، فهرست انتخاباتی اصولگرایان در شهرستانهای مختلف کشور تعیین شود.
آنچه در نتیجه مقایسه دو مدل وحدت مذکور آشکار است، موفقیت نسبی این مدلها در انتخابات مجلس هشتم و نهم است و جریانات اصولگرا که این روزها یکی پس از دیگری اعلام حضور کرده و حتی کاندیدای فرضی برای خود در نظر می گیرند، با بهره گیری از همین مدل ها بود که توانستند به صورت نسبی در انتخابات موفق شوند حال آنکه بکارگیری مدل جبهه متحد اصولگرایان با توجه به رقابت چند کاندیدای محدود نه جمعی از آنها برای انتخابات 92 باید مورد بررسی قرار گیرد.
حضور تیمی اگرچه می تواند یک نقطه قوت باشد اما به نظر می رسد طرح برخی مدل های وحدت جدید مانند 1+2  و امثال این طرح ها بیشتر در راستای مطرح شدن کاندیداهای وابسته با یک جریان سیاسی و به نوعی بیانگر تلاش برای برخوردای از سهم مناسب در قدرت آینده است و چنین اقداماتی زیبنده نظام اسلامی نبوده و شایسته است از طرح های وحدت سهم خواه به سوی جبهه متحد اصولگرایان روی گردانیم. راهی، که اگرچه تیم برای رییس جمهور معرفی می کند، اما تنظیم آن بر اساس شایستگی ها باشد و نه سهم خواهی!

https://shoma-weekly.ir/4IvY57