نگاه

هنر دیپلماسی ما

آ‌مریکایی‌ها تا موقعی که با سپر نیرنگ، دروغ، فریب و خشونت با ما برخورد می‌کنند، نشان می‌دهند که غیر قابل اعتمادند ، صادق نیستند و اساسا با منطق زور و تجاوز در گفتگوها سخن می‌گویند قهر آنها با ما ادامه دارد و افق روشنی برای آشتی دیده نمی‌شود. مگر اینکه به قول امام خمینی (ره) ادم شوند. آن هم تا امروز عملی نشده است. شاید دولت اعتدال ، تدبیر، امید آنها را سر عقل بیاورد و آدم بشوند. در این صورت آمریکایی‌ها را باید مذمت کنند نه ملت ایران را!

محمد کاظم انبارلویی- خبر به تعویق افتادن لایحه تحریم‌های جدید علیه ایران از سوی کنگره به کاخ سفید، برخی را ذوق‌زده کرد. (1)

غرب و بویژه آمریکایی‌ها درست ده روز پس از انتخابات ایران، تحریم‌های جدیدی را عملیاتی کردند. آنچه که در خصوص به تعویق افتادن لایحه تحریم‌ها از سوی کنگره به کاخ سفید مطرح است، تحریم‌های یک جانبه و به قول خودشان فلج‌کننده است که توسط لابی صهیونیستی در دستور کار قرار گرفته بود. چند روز قبل از این هم نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی با اهانت به رئیس‌جمهور منتخب ایران گفته بود اگر آ‌مریکایی‌ها در تحریم‌های یک جانبه و فلج‌کننده، تعلل کنند، اسرائیل معطل آنها نمی‌شود و به ایران حمله نظامی می‌کند! (2)

واقعیت این است که جریان مسلط در آمریکا چه در حزب دموکرات و چه در حزب جمهوری‌خواه، خصومت‌ورزی با ملت ایران و به رسمیت نشناختن انقلاب اسلامی است که بیش از سه دهه منطقه و جهان را تحت تاثیر قرار داده است.

آمریکایی‌ها با ملت و انقلاب ایران قهر هستند. راهبرد آنها طی سه دهه گذشته این بوده که یک جریان مستبد وابسته به استعمار در ایران روی کار آورده و بعد با آن ایران به قول خودشان آشتی کنند.

آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در ملاقات با جمعی از استادان دانشگاه‌ها گفت: نمی‌توانیم با جهان قهر باشیم، این اندیشه افراطی مخل شعار استقلال‌خواهی مردم است. (3)

نمی‌دانم مخاطب این سخن آقای هاشمی‌رفسنجانی کیست. انقلاب اسلامی طی سه دهه گذشته در هیچ دولتی با جهان قهر نبوده است. ایران اکنون در تمام کشورهای دنیا سفارت‌خانه دارد و سفیر مبادله می‌کند. تنها دو کشور وجود دارد که با ایران قهر هستند؛ یکی آمریکا که خود به بستن سفارتخانه در تهران در جریان تسخیر لانه جاسوسی اقدام کرد و علی‌رغم قرارداد الجزایر، هیچ‌گاه حاضر به عادی‌سازی روابط با تهران نشد. یکی هم رژیم صهیونیستی است که از اساس، دولت و ملت ما مشروعیت او را قبول ندارند.

اگر منظور آیت‌الله هاشمی از قهر با جهان، قهر با آمریکاست آمریکا که معادل کل جهان نیست! اولا: ما که با آمریکا قهر نیستیم، آنها با ملت ما قهر هستند و هر روز یک توطئه و دسیسه علیه ملت تدارک می‌کنند. خود آنها بارها گفته‌اند ما تحریم‌ها را برای فلج‌کردن ملت ایران اعمال می‌کنیم. خود آنها بارها گفته‌اند گزینه نظامی را روی میز دارند. حالا با کشوری که درجه خصومت ورزی با ایران را آن‌قدر بالا برده که به فکر نابودی ملت ماست چگونه باید برخورد کرد؟ آنها می‌گویند ما با شما قهر هستیم. شما چگونه می‌توانید به آنها بگویید ما با شما آشتی هستیم؟!

ثانیا: این اتهام را که ما با جهان قهر هستیم، آمریکایی‌ها به ما می‌زنند. آنها اسم خود و 5 کشور جهان را که در محور شرارت جهانی قرار دارند گذاشته‌اند "جامعه جهانی" و بعد فشارهایی را علیه ملت ما اعمال می‌کنند. این اتهام نباید از زبان یک سیاستمدار پخته و با تجربه در داخل صادر شود.

ثالثا: آمریکایی‌ها یکی از ده‌ها شرطشان برای خروج از قهر با ملت ایران را به رسمیت شناختن یک رژیم جعلی در منطقه به نام اسرائیل می‌دانند. ما چگونه می‌توانیم این شرط را بپذیریم و پای ورقه نیم قرن جنایت، خیانت و غصب یک سرزمین و آواره کردن میلیون‌ها مسلمان ، امضا بگذاریم؟

رابعا: اگر هنر آشتی با آمریکا و اسرائیل در دیپلماسی خارجی ایران وجود داشت، در دولت‌های سازندگی و اصلاحات ازآن رونمایی می‌شد. چگونه است ایشان چنین نسخه غیر منطقی و غیر عقلانی را اکنون که قرار است عقلانیتی در رابطه خارجی اعمال کنیم، تجویز می‌کنند؟

آقای هاشمی در ادامه سخنان خود می‌گویند: "کسانی که کشور را به این روز انداخته‌اند با تجدیدنظر در افکار، گفتار و رفتار خود در فضای رقابتی به بهتر شدن امور کمک کنند."

بنده نمی‌دانم آقای هاشمی از چه کشوری سخن می‌گویند؟ اگر منظورشان ایران است،‌ایران امروز مقتدرترین کشور منطقه است که حتی همان‌هایی که با ما قهر هستند نمی‌توانند اقتدار ایران را انکار کنند.

ایران امروز از نظر اقتصادی ، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... به مراتب قدرتمندتر از دوران دولت‌های اصلاحات و سازندگی است.

اگر نبود فتنه سال 88 و فرصت‌سوزی‌هایی که توسط سران فتنه پدید آمد، ایران اکنون در جایگاه بالاتری قرار داشت. ایران امروز از جنگ سخت و نرم دشمن علیه ملت عبور کرده و در اوج قدرت ، وحدت و همگرایی است. روزگاری که امروز داریم به شهادت همه نخبگان جهان، ویژه، استثنایی و منحصر به فرد است. اگر برخی نمی‌خواهند این واقعیت را ببینند مقصر خودشان هستند. موضوع مناسبات ایران و آ‌مریکا موضوع قهر و آشتی نیست. مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولین نظام فرمودند: "ما معتقد به تعامل با دنیا هستیم،‌منتها در این تعامل باید طرف مقابل را بشناسیم وا گر نشناسیم پشت پا می‌خوریم."

هنر تعامل با دنیا این نیست که با آنها توافق کنیم از راهی که آمده‌ایم برگردیم و دوباره کشور را به آمریکا تسلیم کنیم و آنها هم با استقرار یک نظام استبدادی که منافع آنها را تامین کند با ما آشتی کنند. این یعنی به باد دادن همه دستاوردهای انقلاب و خیانت به خون شهدا و آرمان‌های نجات‌بخش امام خمینی (ره)! قطعا آقای هاشمی هم به این راه رضایت نمی‌دهند. بهتر است که واقعیت را بگویند. واقعیت این است که آمریکا با ایران قهر است و این قهر را هم در رفتار و سیاست‌های خود اعمال می‌کند.

هنر دیپلماسی ما در این است که از این قهر عبور نموده و آمریکا را در جهان منزوی کنیم. خوشبختانه این توفیق را هم داریم. ایران هر روز قدرتمندتر از گذشته در منطقه و جهان ظاهر می‌شود. شاهد آن هم تحولات جهان اسلام، منطقه و جهان است. اگر این واقعیت‌ها را انکار کنیم به انکار خورشید انقلاب و نورافشانی آن در جهان می‌رسیم. این انکار، هیچ‌چیز را عوض نمی‌کند. بحث آشتی با آمریکا، مذاکره با آمریکا، گفتگو با آمریکا، هم در دوره امام (ره) و هم در دوران مقام معظم رهبری یک سراب بوده است.

آ‌مریکایی‌ها تا موقعی که با سپر نیرنگ، دروغ، فریب و خشونت با ما برخورد می‌کنند، نشان می‌دهند که غیر قابل اعتمادند ، صادق نیستند و اساسا با منطق زور و تجاوز در گفتگوها سخن می‌گویند قهر آنها با ما ادامه دارد و افق روشنی برای آشتی دیده نمی‌شود. مگر اینکه به قول امام خمینی (ره) ادم شوند. آن هم تا امروز عملی نشده است. شاید دولت اعتدال ، تدبیر، امید آنها را سر عقل بیاورد و آدم بشوند. در این صورت آمریکایی‌ها را باید مذمت کنند نه ملت ایران را!

پی نوشتها:

1- جراید 30/4/92

2- بی بی سی و رادیو آمریکا 24/4/92

3- روزنامه‌های دوم خرداد 31/4/92

https://shoma-weekly.ir/54RgSV