ادب و هنر

هنرمند باید به مضمون اثرش ایمان داشته باشد



*گفتگو: محمد دیندار- مرتضی شعبانی متولد 1343 در تهران می باشد. از سال 1365 با کار دستیاری فیلمبردار در گروه روایت فتح  و در کنار شهید سید مرتضی آوینی مشغول به کار شد و تا به امروز  چندین فیلم کوتاه و مجموعه  مستند را  کارگردانی نموده است. از جمله فیلم هایی که توسط این مستندساز ساخته شده، می توان به آثاری همچون:«دلباخته»، «شهید عاملی»، «تنگه ابوقری»، «شهید الماس» و «نسیم حیات»  اشاره نمود.
مرتضی شعبانی همچنین برای مدتها مدیرعامل بنیاد روایت فتح بوده و با توجه به سوابق  فیلمسازی و اجرایی در عرصه مستند سازی، شناخت بسیار خوبی از این مقوله دارد. به مناسبت بیستم فروردین ماه سالروز شهادت شهید سید مرتضی آوینی این گفت و گو تقدیم خوانندگان می‌گردد.
لازم به ذکر است در این گفت و گو سوالات حذف گردیده و تنها متن پاسخ ها آورده شده است.
* چه کسانی بهتر فیلم دفاع مقدس می سازند؟!
اگر می خواهیم به آثار با ارزشی در زمینه دفاع مقدس به شکل داستانی یا مستند دست پیداکنیم، ناگزیر باید ساخت این آثار به کسانی  سپرده شود که توانایی و شایستگی چنین کارهایی را داشته باشند. اما چه کسانی بهتر می توانند در باره  هشت سال دفاع مقدس و مقاومت جانانه ملت ایران و رزمندگان اسلام فیلم ها و مجموعه هایی بسازند که تأثیر گذار و ماندگار باشد؟ اجازه دهید پاسخ به این پرسش مهم و کلیدی را از زبان بهترین مستندسازدفاع مقدس یعنی سید اهل قلم، شهید سید مرتضی آوینی بشنویم. این هنرمند و اندیشمند شهید به صراحت در این باره می گوید:"تنها کسانی می توانند در رابطه با جنگ و دفاع مقدس فیلم بسازند که با مبانی اعتقادی این جنگ پیوند حقیقی داشته باشد." خب! این یعنی چه؟ یعنی اگر می خواهید در باره دفاع مقدس فیلم بسازید باید در وهله اول به این مسیر اعتقاد و باور داشته باشید.کسی که اعتقادی به این مبانی و فرهنگ دفاع مقدس نداشته باشد و صرفأ بخواهد براساس تخصص در زمینه فیلم سازی کاری در این مورد انجام دهد، قطعأ کار موفقی انجام نخواهد داد. در عالم هنر شما تا به کاری که انجام می دهید ومضمونی که به آن می‌پردازید، باور و اعتقاد و ایمان نداشته باشید، در نتیجه نمی توانید آن را به تماشاگر و بیننده به باورانید و یا او را به این موضوع معتقد و با ایمان سازید. نخست این باور و اعتقاد باید در پدید آورنده رسوخ کرده باشد تا بعد بتواند با تمام وجود آن را منتقل کند. فرقی هم نمی کند که در چه رشته ای باشد، فیلم باشد، شعر باشد، نقاشی باشد. در همه هنرها این اصل صدق می کند.
بنابراین آن دستگاه یا نهاد یا شبکه ای که قصد تولید یک فیلم یا سریال دفاع مقدس را دارد، نباید به تخصص یا تحصیلات پدیدآورنده اکتفا نموده و بر این اساس سفارش تولید کار دفاع مقدسی به او بدهد. بلکه باید ببیند که آن هنرمند چقدر با مقوله دفاع مقدس همدلی و آشنایی دارد ؟!
به نظر من کلام و مشخصه ای که شهید آوینی در این باره بیان می کند، یک منشور مهم برای تمام کسانی است که خود را متولی فرهنگ وهنر دفاع مقدس می دانند.  آنان با عمل به این منشور می توانند باعث و بانی شکل گیری آثاری ماندگاردر حوزه دفاع مقدس گردند و گرنه معکوس عمل کردن به این منشور باعث تولید آثاری فاقد اثرگذاری لازم، بلکه به ضد ارزش منجر خواهد شد. البته این ایمان و اعتقاد به دفاع مقدس ربطی به این ندارد که این فرد فیلمساز و مستندساز حتمأ باید سابقه حضور در جبهه  را داشته باشد و در زمان جنگ زندگی کرده باشد. مگر ما که مسلمانیم و پیرو پیامبراکرم (ص) هستیم، در زمان آن حضرت زندگی نموده و ایشان را از نزدیک زیارت کرده ایم؟ خیر! در باره دفاع مقدس هم اصل بر این است که ما به حقانیت دفاع مردم و رزمندگان در طول هشت سال دفاع مقدس ایمان و باور داشته باشیم. حالا اگر کسی در جنگ هم حضور داشته و با پوست و گوشت و استخوان خود جبهه های حق علیه باطل را لمس و حس کرده باشد، بی شک از یک امتیاز و شناخت بهتر و بالاتری در این زمینه برخوردار است، زیرا آن حضور و مشاهده عینی، بر درک و ایمان او نسبت به حقیقت دفاع مقدس افزوده است و چنین هنرمندی یک مرحله اساسی پژوهشی و تحقیقاتی را از سر گذرانده و طی کرده است. اما در این میان اگر هنرمندانی که در آن زمان نبوده، اما به آن حقانیت و ابعاد مختلف دفاع مقدس آشنایی و ایمان داشته باشد، نیز می توانند آثار خوبی را بسازند که بر مخاطبان اثر تأثیرگذار باشد.

 * ضرورت پرداختن به دفاع مقدس در برنامه های تلویزیونی
با توجه به اینکه گاهی در باره ضرورت پرداختن به دفاع مقدس در شرایط فعلی تشکیک می شود، برای تأکید بر چنین ضرورتی به سخن روشن و مستدل مقام معظم رهبری در این خصوص اشاره می کنم. ایشان می فرماید همانطور که واقعه کربلا از یک صبح تا ظهر به طول انجامید و ما داریم 1400سال در باره آن سخن می گوییم و وعاظ ما همچنان در باره آن حرف دارند و در بین مردم ما این واقعه کماکان زنده می باشد، پس دفاع مقدس که ملهم از حماسه و فرهنگ عاشورا است و هشت سال نیز به طول انجامید، قطعأ برای سالها و سالها همچنان حرفهای بسیاری برای گفتن دارد(نقل به مضمون) بنابراین از دید یک فیلمساز مستند دفاع مقدس و بدون هیچ اغراقی تأکید می کنم که آن چنان دستمایه ها و مضامینی در حیطه دفاع مقدس و سالهای پایداری وجود دارد که ما هنوز نتوانسته ایم یک هزارم آن را مطرح کرده و به تصویر بکشیم و همین خود نیاز به ساخت آثار مختلف و متعدد را در این زمینه ضروری و واجب می سازد.
باید در این زمینه توجه داشت که دفاع مقدس مهمترین مقطع پس از انقلاب اسلامی و بلکه از مهمترین مقاطع تاریخی این سرزمین است و همنطورکه تاریخ هر کشوری و بخصوص آن بخش افتخارآمیزش، سرمایه آیندگان و عامل پویایی آن کشور است، در نتیجه تاریخ دفاع مقدس و وقایع آن سرمایه استقلال و عزت ایران در شرایط فعلی و در دهه ها و قرون آتی است. به این ترتیب حفظ این سرمایه نیز با زبان امروزین دنیا قابل تحقق است و زبان امروز دنیا نیز رسانه، سینما و تلویزیون  می باشد.

 * یک کاسه کردن امکانات
یکی از مشکلات اساسی بر سر راه مستند سازی دفاع مقدس، تعدد مراکزی است که خود را متولی جنگ و دفاع مقدس می شناسند. در این شرایط وقتی یک مستندساز از مرحله تحقیق گرفته تا تصویربرداری می خواهد کاری را تولید کند، باید با مراکز مختلفی طرف شود. این جزیره ای  بودن هم حسن است است و هم قبح است. حسن است به دلیل اینکه که مراکز مختلفی با توجه به بودجه هایی که در اختیار دارند، می توانند پا به عرصه گذاشته  و برای تولید فیلم ها و مجموعه های مستند سرمایه گذاری کنند. قبح آن هم در این است که این تعدد و پراکندگی گاهی وقت و انرژی  فیلمساز را گرفته و حتی ممکن است  بعضی  دستگاه هاحاضر نباشند بخشی از منابع تحقیقی را که در  نزد خود دارند، در اختیار گروه مستند ساز قرار  دهند، زیرا آن دستگاه و سازمان اصولأ خود را مدعی موضوع و فرهنگ پایداری و مسئول حفظ آثار دفاع مقدس دانسته و به همین سادگی همراهی لازم را نمی کنند. نکته ی منفی دیگر چنین تعددی در مراکز مرتبط با جنگ در این می باشد که بودجه ها و امکانات مربوط به فرهنگ دفاع مقدس و مستندسازی جنگ در یک جا تمرکز نمی یابد  گاهی ممکن است به موازی کاری هایی منجر شود که نه تنها نفعی برای گسترش فرهنگ دفاع مقدس نداشته باشد، بلکه بعضی از این سوژه ها را هم شهید و از دور خارج کند. بطور مثال اگر قرار است برای عملیاتی بزگ مثل فتح المبین یا بیت المقدس و دیگر عملیات های بزرگ کاری انجام شود، باید همه دست به دست هم داده  تا چنین اثری تولید شود. اما اگر این  هماهنگی نباشد، ممکن است  در حالی که تلویزیون مشغول کار بر روی فلان عملیات است،  مثلأ حوزه هنری یا بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس هم مشغول کار بر روی همین موضوع باشد و این اتفاق باعث شود تا به علت پراکندگی منابع مالی و امکاناتی و منابع تحقیقاتی،منجر به ساخت چند کار ضعیف در باره یک عملیات شود. در صورتی که برای یک عملیات بزرگ یک کار بزرگ وماندگار کفایت می کند و اگر بجای آن چند کار ضعیف و ناقص تولید شود،  ضمن اینکه در انتقال حقایق و ابعاد گسترده آن عملیات بزرگ جنگ ناموفق خواهیم بود، تا مدت ها دیگر کسی نخواهد توانست به طرف این سوژه برود. یعنی دیگر هم منابع مالی و امکاناتی به آسانی برای چنین اثری مهیا نمی شود و هم انگیزه کمتری برای هنرمند بوجود خواهد آمد تا به یک موضوع تکراری بپردازد.
بنابراین هماهنگی و یک کاسه کردن امکانات وبودجه ها در ارتقای آثار مستند دفاع مقدس خیلی مهم و تأثیرگذار است.

 * آرشیو مرکزی، نیازی اساسی
در حال حاضر بسیاری از منابع نوشتاری، صوتی و تصویری سالهای پایداری و دفاع مقدس هشت ساله ملت ایران در برابر رژیم بعث عراق و حامیان غربی، عربی و شرقی اش، به شکل های گوناگون در مراکز مختلف پراکنده شده و یک پژوهشگر، نویسنده و فیلمساز برای دستیابی به آنها با مشکلات مختلفی روبرو است. در صورتی که باید طوری باشد که هر وقت می خواهیم در باره نیروی دریایی، هوایی، زمینی، سپاه، بسیج، جهاد سازنگی و دیگر موضوعات مربوط به سالهای جنگ تحمیلی مثل موشک باران شهرها، کمک های مردمی، حمایت زنان از جبهه، حضوردانش آموزان و معلمان در جنگ و غیره یک فیلم مستند یا داستانی بسازیم، اطلاعات، فیلم های آرشیوی و  عکسها واسلایدهای مربوط به آن موضوع در یک جا جمع شده باشد و محقق دسترسی آسان و فوری را به همه منابع و بدون هیچ محدودیتی داشته باشد.
به عبارتی به عنوان مستندسازی که سال های طولانی است در این عرصه هم به کار فیلمسازی پرداخته و هم در مقاطع گوناگون، مسئولیت های اجرایی مختلفی دراین حیطه برعهده داشته، به جرئت و با یقین اعلام می کنم، یکی از مشکلات اصلی در سرراه مستندسازان دفاع مقدس در حال حاضر نبود آرشیو مرکزی دفاع مقدس است. متاسفانه نبود این آرشیو مرکزی باعث می شود که وقت و ان‍رژی زیادی برای تحقیق و پژوهش از دست  برود و یک محقق مجبور باشد برای یافتن تکه های یک پازل که باید در یک جا متمرکز باشند به سراغ دستگاه‌های نظامی و فرهنگی مختلفی  رفته و در نهایت گاهی به علت عدم همکاری مطلوب یک دستگاه و یا حتی عدم اطلاع کافی یک ارگان از داشته‌های اطلاعاتی خود در باره یک شخصیت شهید یا یک عملیات، محقق مربوطه نتواند به اطلاعات بایسته و شایسته ای در مورد موضوع مورد نظر دست پیدا کند. مثلأ در موارد مختلفی دیده شده یک دستگاه علی‌رغم داشتن مقادیر زیادی  عکس و فیلم و سند و غیره، اما به علت اینکه این اسناد و آثار را درست دسته بندی ننموده، حتی خود نمی داند که چه چیزی در اختیار دارد و وقتی که یک محقق  پس از تلاش طاقت فرسا و مراجعه به این و آن، یک سری اطلاعات جمع آموری کرده و در نهایت به سراغ  چنین دستگاهی می رود، این دستگاه به علت همین عدم اطلاع از داشته های خود و در اختیار نگذاشتن  بخش تکمیلی این پژوهش، عملأ تمامی تلاش و تحقیقات صورت گرفته را بی اثر می سازد، زیرا آن تکه اصلی پازل به دست نیامده است.
البته جدای از این، متأسفانه بعضی از این ارگان ها و دستگاه ها به شکلی صریح حاضر نیستند تا اسناد و اطلاعات موجود خود را در اختیار گروه های مستند ساز قرار داده و به این منابع به عنوان یک سرمایه‌ی اختصاصی نگاه می کنند. در حالی که منابع تحقیقاتی و اسناد و اطلاعات مرتبط با دفاع مقدس، سرمایه‌های ملی کشور و مردم محسوب می شوند و هنگامی که قرار است اثری درباره دفاع مقدس و ترویج فرهنگ پایداری ساخته شود، این منابع  به شکلی بی دریغ در اختیار فیلمسازان و برنامه سازان قرار گیرند و نباید در این باره خساست به خرج داد. همچنین پراکندگی این اسناد و منابع باعث خواهد شد تا در زمینه حفظ و نگهداری از آنها نیز دقت لازم صورت نگرفته و کم کم این منابع ارزشمند از دست بروند. این آثار از جمله فیلم ها، عکس ها و نوشته ها باید به شکلی فنی و دائمی تحت مراقبت و بهسازی قرار گیرند تا از فرسوده شدن و اضمحلال آنها جلوگیری شود. عدم دقت کافی در این زمینه باعث شده که تاکنون عکس ها و فیلم های مستند و گزارشی زیادی که در دوران جنگ از صحنه های نبرد گرفته شده کم کم از بین بروند. در حالی که این آثار سندهای مهم تاریخی هستند و شاهد هستیم که کشورهای غربی گاهی چقدر هزینه و تلاش می کنند تا یک فریم فیلم و عکس مربوط به تاریخ خود یا جنگ های جهانی اول و دوم وغیره را یافته و با هزینه ای هنگفت بهسازی و نگهداری نموده و سپس از آن انواع بهره برداری های سیاسی را ببرند. در این شرایط از دست دادن این اسناد خسرانی بزرگ و غیر قابل جبران محسوب شده و و وجود یک آرشیو مرکزی و تمرکز و نگهداری این اسناد و آثار درآنجا به شکلی متمرکز و منسجم،  ضمن اینکه می تواند به نگهداری دقیق علمی و فنی از آنها انجامیده، علاوه بر آن دسترسی راحت محققان و  فیلمسازان مستند و داستانی را به این منابع راحت تر سازد.

https://shoma-weekly.ir/CeEEaY