آیت الله گیلانی و شهید لاجوردی آنها را به محوطه زندان اوین آوردند و به صحبت و نصیحت آنها پرداختند که در این مرحله افجه ای طبق برنامه ریزی قبلی و با هدایت سعادتی از موقعیت خود در میان نگهبانان زندان سوء استفاده کرده و اسلحه ای را از نگهبانی گرفته و به سوی محوطه خیز بر می دارد تا برای تکمیل عملیات شورش در اوین آقایان گیلانی و لاجوردی را ترور کند. مداخله شهید کچویی منجر به نجات آن دو شخصیت و شهادت خود وی شد.
در همین روز بود که همزمان با شورش سعادتی از داخل زندان چندین ماشین اسلحه غیر مجاز که توسط اعضای سازمان در خیابانهای تهران تردد می نمودند و کامیونهای مواد منفجره در ورودی های تهران شناسایی شد. اما همزمان با ترورها، بر خلاف تحلیل سازمان که گمان می کردند با انفجار حزب جمهوری اسلامی، نیروهای حزب اللهی مرعوب می شوند و عناصر آنها فرصت کودتا می یابند و عناصر زندانی نیز با این شورش آزاد می گردند، فضا علیه منافقین تشدید شد و مردم در خیابانها به راهپیمایی و عزاداری پرداختند.
با شکست این طرح، مهدی آسمان تاب به برنامه ریزی قبلی برای ترور مسئولین دادستانی و طرح آشوب در زندان اقرار می کند و با توجه به اقاریر سعادتی و دیگر اسناد بدست آمده، نقش سعادتی در این ترور از سوی دادگاه قطعیت می یابد و در مردادماه 60 به اعدام محکوم می شود.
شاید لازم باشد سعادتی بیشتر معرفی شود. او در اوایل انقلاب با نفوذ به دستگاه قضایی در زندان قصر بازجو بود و با هادوی دادستان وقت همکاری می کرد. محمدرضا سعادتی که به تعبیر خسرو تهرانی حتی از موسی خیابانی نیز به مسعود رجوی نزدیک تر و به عنوان نفر دوم سازمان مجاهدین خلق شناخته می شد، در شرایطی دستگیر شد که سازمان متبوع وی تلاش می کرد به عنوان سازمانی انقلابی در میان جامعه شناخته شود و توانسته بود در برخی ارکان نظام نیز نفوذ کند. اما او در لحظه تسلیم اطلاعات بسیار مهم و حساس به ولادیمیر فیسنکو افسر شاخه اطلاعات سیاسی ایستگاه (مستقر در سفارت شوروی در تهران)، در 6 اردیبهشت 58 دستگیر شد و پس از محاکمه به 10 سال زندان محکوم شد.
سعادتی در زندان عملا یک خانه تیمی تشکیل داد و قطعه ای از پازل کودتای60 را رهبری کرد، که اگرچه شورش زندان (همچون اصل کودتای منافقین) به هدفش نرسید، اما محمد کچویی به شهادت رسید.
این نمونه ای از چگونگی ساماندهی جرم جدید در زندان توسط منافقین است. همان چیزی که در سال 67 در حال تکرار بود تا مکمل عملیات فروغ جاویدان منافقین برای براندازی مسلحانه باشد و سبب محاکمه و محکومیت به مجازات جدید اعضایی شد که خودشان در برابر قاضی به "سر موضع" بودن خود در همکاری با سازمان اصرار داشتند.