ادب و هنر

همه مسلمان‌ها را باید کشت!

منطق فیلم «تک تیرانداز آمریکایی»‌‌ همان ایدئولوژی جنگ‌طلبانه جناح راست افراطی آمریکا است.‌‌ همان دیدگاهی که در قامت کوتاه‌ترین رئیس‌جمهور آمریکا-جرج بوش کوچک- بروز و ظهور یافت و بلند‌ترین جنگ تاریخ معاصر را به وجود آورد. تفکری که معتقد است، همه کشتار‌ها و قتل‌های مردم غیرنظامی در سرزمین‌هایی چون عراق، نه حمله نظامی که دفاع از بشریت در مقابل دجال و شیاطین است!
محمد مهدی شیخ صراف- کلینت ایستوود در اوج کهنسالی و در دورانی که قاعدتا باید بازنشسته شده و حداکثر، خودش را با فیلمهای بیخطر سرگرم کند، به تولید سیاسی و ایدئولوژیکترین آثار سالهای اخیر هالیوود پرداخته که بیمهابا و فارغ از هر تعارفی، به تبلیغ برای حاکمیت کشورش میپردازد. تبلیغی برای یک جنگ فرسایشی که به این فیلم، رنگ و لعابی فرمایشی بخشیده و آن را در رده آثار سفارشی قرار داده است. یک پروپاگاندای تمام عیار همراه با لایههایی از نگاه نژادپرستانه به نام «تک تیرانداز آمریکایی» (American Sniper)

برخلاف افتضاحات تصویرشده از آمریکا در جنگ ویتنام، با نقشآفرینی مستقیم حکومتی ایالات متحده هرچه از آغاز جنگ عراق میگذرد، نگاه انتقادی در آثار سینمایی کمتر شده و تصویرها و تصورهای تبلیغی و تطهیری زیادتر میشود. «تک تیرانداز آمریکایی» غلیظترین فیلم در حمایت از جنگ عراق است؛ بازگشتی به فیلمهای درجه سهای چون «دلتا فورس» و مجموعه «رمبو». روایت این فیلم‌‌ همان حکایت کلیشهای فیلمهای حماسی و
قهرمان
سالار هالیوود است؛ کریس کایل (با بازی بردلی کوپر) مردی از تیره گاوچرانها و از نژادی با پوست سفید، موهای طلایی و چشمان روشن، بر میخیزد و در جایگاه منجی وطن خود قرار میگیرد.

شروع فیلم، نمایش عظمت و ابهت میلیتاریسم آمریکا است؛ نمای کلوزآپ از پایین از تانک، استعارهای است از اقتدار و شکوه نظامی. به این میگویند، همسانی و همراهی فرم و محتوا در یک فیلم. در سکانس دوم فیلم، پدر کریس کایل که فیلم تأکید زیادی بر مذهبیبودن و حضور او در کلیسا و انجام مناسک مسیحی دارد به فرزندانش موعظهای میکند؛ انسانها در این دنیا سه دسته هستند؛ گروهی مانند گرگ میمانند و کارشان دریدن دیگران است. گروهی گوسفندند که دریده میشوند و گروهی هم سگ گله هستند که از دیگران دفاع میکنند و فیلم به این ترتیب، نظامیان آمریکا را مدافعان گله (جامعه انسانی) معرفی میکند که مشغول به امری «مقدس» هستند! اما در هیچ جای فیلم، سخنی از «حمله» نمیشود و همه جا تأکید میشود که آمریکاییها در حال «دفاع» از خود در برابر حملهها و توطئههای شیاطین هستند! نژادپرستی، یکی از سنتیترین تمهای جاری در فیلمهای هالیوودی است؛ به طوری که کمتر فیلمی در آمریکا را میتوان یافت که فاقد رگههای نگاه ضدنژادی باشد. جریانی که بنیانگذار آن را پدر سینمای داستانگوی جهان یعنی دیوید گریفیث و فیلم «تولد یک ملتِ» او میدانند. پندار نفرت به دیگری یا دیگران در هالیوود، امروز بر ایرانیها و مسلمانان تمرکز یافته است. فیلم پر است از الفاظ توهینآمیز درباره سرزمین و مردم و فرهنگ کشور عراق. همساننمایی کشتار مسلمانان با شکار حیوانات، یکی از نمودهای محتوایی این فیلم است. در سکانس افتتاحیه، درست قبل از شلیک به بچه مسلمان عراقی، تصویر به شکار یک گوزن در جنگل متصل میشود.

در فیلمهای قبلی که به جنگ عراق پرداخته میشد، مبارزانی که رو در روی سربازان آمریکایی میجنگیدند، در حد اشباحی گذرا میآمدند و میرفتند، مانند فیلم «گنجه رنج» (the hurt locker)؛ اما «تک تیرانداز آمریکایی» دوربین خود را روی تک تک مردم عراق و مسلمانان زوم میکند و هریک از آنها را یک تروریست بالقوه و اغلب بالفعل معرفی میکند. بدون هیچ اشارهای به وهابیت و تندروهای مورد حمایت آمریکا، زن و پیرمرد و حتی کودک، هیچ تفاوتی نمیکند تکتک مردمی که نمیخواهند کشور و شهر و خانههای خود را زیر چکمههای گاوچرانها ببینند، در ردیف افراطیهای تروریست قرار میگیرند. همه مسلمان هستند و خطرناک! و در کشتن هیچ کدام نباید شک و تردیدی به دل راه داد.

نکته جالب دیگر اسم ضدقهرمان فیلم است که از او بهعنوان تک تیرانداز عراقی یاد میشود. او «مصطفی» نام دارد؛ نام مبارک پیامبراعظم(ص). همچنین در بخشی از فیلم گفته میشود که مصطفی، عراقی نیست و اهل سوریه است تا به این طریق پای یک کشور مقاوم دیگر در برابر آمریکا نیز به فیلم باز شود.

همسان پنداری مقدسات اسلامی با ابزار جنگی، از دیگر تمهیدات ایدئولوژیک این فیلم است؛ درست در موقعی که صدای اذان به گوش میرسد، تک تیرانداز عراقی، فرزندان آمریکا را تلف میکند. در جایی دیگر، گفته میشود که همسر یکی از قربانیان عراقی مدعی شده است که در دستش قرآن بوده؛ اما او «کلاشینکف» در دست داشت.

البته در اواسط فیلم، تریبون آزادی هم برگزار میشود و فیلم، نظرات منتقدان حضور نظامی آمریکا در عراق را مطرح میکند؛ اما بلافاصله هم پاسخ این انتقادات از سوی قهرمان فیلم داده میشود؛ «میبینید که اینجا پر از شیطان است. میخواهید آنها به «سن دیگو» و «نیویورک» بیایند؟!» و پس از این شعار، تصاویر یورش سربازهای آمریکایی به خانههای مردم بیدفاع در عراق به نمایش در میآید.

منطق فیلم «تک تیرانداز آمریکایی»‌‌ همان ایدئولوژی جنگطلبانه جناح راست افراطی آمریکا است.‌‌ همان دیدگاهی که در قامت کوتاهترین رئیسجمهور آمریکا-جرج بوش کوچک- بروز و ظهور یافت و بلندترین جنگ تاریخ معاصر را به وجود آورد. تفکری که معتقد است، همه کشتارها و قتلهای مردم غیرنظامی در سرزمینهایی چون عراق، نه حمله نظامی که دفاع از بشریت در مقابل دجال و شیاطین است!

https://shoma-weekly.ir/lpahD1