نگاه

هشت سال دفاع در یک نگاه

در تاریخ 31/6/1359 رژیم بعثی عراقی با تصمیم و طرح قبلی و با هدف براندازی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران جنگی تمام عیار را علیه ایران آغاز نمود و رئیس جمهور عراق(صدام حسین) با ظاهر شدن جلوی دوربین‌های تلویزیون عراق و پاره کردن قرارداد 1975 آن قرارداد را یکطرفه زیر پا گذاشت و آغاز تجاوز رژیم بعثی را اعلام کرد.
دکتر علیرضا اسلامی- در تاریخ 31/6/1359 رژیم بعثی عراقی با تصمیم و طرح قبلی و با هدف براندازی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران جنگی تمام عیار را علیه ایران آغاز نمود و رئیس جمهور عراق(صدام حسین) با ظاهر شدن جلوی دوربین‌های تلویزیون عراق و پاره کردن قرارداد 1975 آن قرارداد را یکطرفه زیر پا گذاشت و آغاز تجاوز رژیم بعثی را اعلام کرد.

بخش اول- سابقه اختلافات مرزی ایران با عراق
اختلافات مرزی ایران و عراق به دوران صفویه باز می‌گردد که عراق تحت سلطه حکومت عثمانی بود که منجر به قرارداد 1639 م و سپس قرارداد 1746 م میان نادرشاه افشار و سلطان عثمانی و قرارداد ارض روم پس از جنگهای دو ساله 23-1821 و معاهده 21 دسامبر 1911 در تهران و معاهده 1913 م در قسطنطنیه (ترکیه) گردیدکه به موجب آن کمیسیونی متشکل از نمایندگان ایران و عراق (عثمانی) و روسیه و انگلیس کار تعیین مرزها را بعهده می‌گرفت و قرارداد 1973م که تحت فشار انگلیس‌ها به ایران تحمیل شد (زیرا در مقابل پنج کیلومتر از محدوده آبادان حق حاکمیت اروند به عراق واگذار شد. در حالی که باید خط القعر رودخانه مذکور طبق عرف جهانی مرز مشترک قرار می گرفت) و چون عراق به وظیفه خود در مورد نصب علائم مرزی عمل نکرده بود در سال 1957 م توافق شد با داوری یک سوئدی علائم مرزی نصب گردد. لاکن در سال 1958 م حکومت سلطنتی عراق سرنگون و ژنرال عبدالکریم قاسم قدرت را به دست گرفت و در سال 1959 م (11/9/1338) در مورد قرارداد 1937 مطالبی را اظهار کرد. در سال 1341 حکومت وی توسط عبدالسلام عارف سرنگون شد و پس از قتل وی برادرش عبدالرحمان عارف در سال 1345 جانشین وی شد و مذاکراتی برای رفع اختلافات مرزی بین ایران و عراق انجام شد. لاکن در 1968 احمد حسن البکر، وی را سرنگون نمود و خود حاکم شد و شط العرب را جزئی از قلمرو عراق خواند و اخطار داد که با قدرت با ایران برخورد خواهد کرد.
وزیر خارجه وقت ایران نیز معاهده 1937 م را لغو نمود و نیروهای نظامی ایران (24 ساعت قبل از پایان قیمومیت انگلیبس بر آنها) وارد جزائر ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک شدند و روابط عراق و ایران در 10/9/1350 قطع شد و برخوردهای مرزی رو به افزایش نهاد که شدیدترین آن در سال 1352 روی داد و منجر به شکایت عراق به سازمان ملل و تشکیل جلسه شورای امنیت و صدور قطعنامه 348 مبنی بر اتش بس و عقب نشینی سریع و همزمان نیروهای دو کشور از نوار مرزی و اجتناب از هر گونه اعمال خصمانه گردید و خواهان از سر گرفتن مذاکرات شد.
بر این اساس وزرای خارجه دو کشور، مذاکراتی در نیویورک آمریکا و استانبول ترکیه انجام دادند و در حاشیه کنفرانس سران اوپک در سال 1957 م (1353) به میانجیگری هواری بومدین رئیس جمهور وقت الجزایر، ملاقاتی بین محمدرضا پهلوی و صدام حسین صورت گرفت و مقرر شد مرز آبی دو کشور خط تالوگ (خط القعر) اروندرود باشد. وزرای خارجه دو کشور با چند جلسه مذاکره، این قرارداد موسوم به عهدنامه مربوط به مرز مشترک و حسن همجواری بین ایران و عراق را در 13 ژوئن 1975 که شامل سه پروتکل ضمیمه و یک الحاقیه بشرح ذیل بود آماده کردند:
1-    پروتکل راجع به علامت گذاری مجدد سرزمینی بین ایران و عراق
2-    پروتکل راجع به تعیین مرز در رودخانه‌های ایران و عراق
3-    پروتکل مربوط به امنیت در مرز ایران و عراق
4-    الحاقیه مربوطه به بند 5 ماده 6 عهدنامه
همچنین عهدنامه نذکور دارای 4 موافقتنامه تکمیلی شامل موافقتنامه (راجع به مقررات مربوط به کشتیرانی در اروند رود، راجع به استفاده از آب رودخانه‌های مرزی، راجع به تعلیف احشام، راجع به کلانتران مرزی) بود. عهدنامه مذکور و 3 پروتکل منظم بر آن و 4 موافقتنامه تکمیلی به تصویب قوه مقننه ایران و عراق رسید. این عهدنامه که به امضاء مسئولین دو کشور و وزیر خارجه الجزایر رسید ملاک روابط مرزی دو کشور قرار گرفت.
پس از انقلاب اسلامی ایران و علیرغم پایبندی آن به عهدنامه 1975 در 14/3/1358 روستاهای مرزی ایران توسط جنگنده‌های عراق بمباران گردید ولی ایران بدون اقدام متقابل، استاندار آذربایجان غربی را برای مذاکره با استاندار سلیمانیه به عراق اعزام کرد. لاکن صدام حسین در سال 1359 اعلام کرد قرراداد مرزی مذکور به نفع ایرانیان بوده  خواستار خروج ایران از جزائیر سه گانه (ابوموسی – تنب بزرگ و کوچک) بازگرداندن دنباله شط العرب به حالت قبل از 1975، به رسمیت شناختن عربی بودن خوزستان با نام عربستان شد! و اعلام کرد عراق آماده است با زور تمام اختلافات خود را با ایران حل کند و در مجلس فوق العاده ملی عراق، لغو یکجانبه قرارداد 1975 را اعلام کرد و مصب شط العرب (اروند رود) را متعلق به عراق و اعراب دانست و اعلام کرد «هر کس با آن مخالفت کند با قدرت و توانایی با آن به مقابله خواهد برخواست.»

بخش دوم – علل تجاوز رژیم بعثی عراق
از آنجا که جمهوری اسلامی ایران به دلیل ماهیت اسلامی و انقلابی آن در تعارض مستقیم با قدرتهای سلطه گر قرار داشت از همان ابتدا مورد انواع کودتاها و درگیریهای داخلی و شورشهای محلی و خودمختاری‌ها و... با تحریک و هدایت ابرقدرتها و کشورهای سلطه‌گر قرار گرفت. پس از اشغال سفارت آمریکا (لانه جاسوسی) و افشار اسناد دخالت آمریکا و شکست دخالت نظامی آمریکا در صحرای طبس ایران و تحریم اقتصادی ایران، صدام حسین را با روحیه قدرت طلبی با طمع رهبری جهان عرب و پر کردن خلاء قدرت منطقه‌ای تحریک نمودند. وی با کودتایی حسن البکر را برکنار و خود رئیس جمهور شد و در 31/6/1359 حمله سراسری خود را به ایران در طول مرز 1200 کیلومتری غرب کشوراز قصر شیرین تا آبادان آغاز نمود. وی می‌خواست از بروز انقلاب اسلامی در عراق جلوگیری نموده و بلکه انقلاب اسلامی نوپای ایران را در بدو تاسیس از بین برده و نابود کند.(روزها و رویدادها 1381، 1108 تا 1110)
عراق در توضیح علل جنگ بر مفهوم حقوقی؛ پیشگیری تاکید داشت. چنانچه در نهمین کنگره حزب بعث عراق اعلام شد؛ در برابر رهبران عراق، تنها اختیار یک راه وجود داشت یا مقاومت و جلوگیری از تجاوزات دشمن و یا اینکه تسلیم شدن به برنامه‌های (امام) خمینی.
رئیس جمهور وقت ایران آیت الله خامنه‌ای نیز فرمودند؛ این جنگ علیه انقلاب اسلامی ایران و به منظور واژگون ساختن نظام انقلابی ایران و از بین بردن انقلاب اسلامی سازماندهی شد. رئیس مجلس شورای اسلامی وقت آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز معتقد بود؛ شرق و غرب از این انقلاب ناراضی بود و برای مهار و سرکوبی انقلاب به تلاقی رسیدند و صدام نقطه تقاطع این دو قدرت بود و از آنجا برای شروع فشار به ایران آغاز کردند. (کیمیافر،1384،72 و73)
عراق ادعا می‌کرد مناطق مرزی زین القوس (122 کیلومتر مربع)، میمک (110 کیلومتر مربع)، سیف سعد (105کیلومتر مربع) نیز متعلق به او است که طبق قرارداد 1975 به ایران داده شده است.
وی برای بدست آوردن معادن و مخازن عظیم نفت و گاز خوزستان نیز ادعا می‌کرد این مناطق، عربی و متعلق به عراق است و آن را عربستان نامگذاری کرد و در 21/8/1385 گفت؛ ما از تجزیه و انهدام ایران ناراحت نمی‌شویم و با صراحت اعلام می‌داریم در شرایطی که این کشور دشمن ما است هر فرد عراقی و شاید هر فرد عرب مایل به تقسیم ایران و خرابی آن خواهد بود. وزیر خارجه عراق، طارق عزیز نیز هشت ماه پس از جنگ می‌گوید؛ وجود پنج ایران کوچک بهتر از وجود یک ایران واحد خواهد بود. ما از شورش ملتهای ایران پشتیبانی خواهیم کرد و همه سعی خود را متوجه ایران خواهیم کرد.
صدام در فروردین 1360 اعلام کرد؛ ما آماده‌ایم هر گونه کمک از جمله سلاحی که مورد نیاز مردم عرب خوزستان و سایر ملتهای ایران به ویژه کردها، بلوچها و هر وطن پرستان واقعی و شریف می‌باشد به آنها بدهیم. ما به تمامیت ارضی ایران علاقه‌ای نداریم و این استراتژی ما است که از مدتها پیش اعلام کرده ایم.
طه یاسین رمضان معاون نخست وزیر عراق یکسال پس از جنگ گفت؛ این جنگ به خاطر عهدنامه 1975و یا چند صد کیلومتر خاک و نصف اروندرود نیست. این جنگ به خاطر سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران است. (ولی پور زرومی، 1383، 249تا 255)

بخش سوم – بعضی اقدامات نظامی عراق علیه ایران
الف – حملات هوایی و موشکی
حملات عراق به مناطق مسکونی از روزهای اول جنگ (مثل بمباران اهواز در 2/7/1359 یا دزفول در 16/7/1359) آغاز گردید و بیشتر بیمارستانها و مدارس و مراکز جمعیتی را برای تضعیف روانی مورد حمله قرار می‌دارد. بعنوان مثال آبادان 1017 مرتبه، اهواز 316 مرتبه، دزفول 241 مرتبه، خلیج فارس 195 مرتبه، خرم آباد 140 مرتبه، خرمشهر 128 مرتبه، تهران 92 مرتبه و... مورد حملات هوایی و موشکی عراق واقع شد.
ب – حملات شیمیایی
اولین حملات شیمیایی عراق از 24/10/1359 در منطقه ایلام به ثبت رسید و تا پایان جنگ 1367 ادامه یافت حتی بعضی از شهرها از جمله سردشت و یا حلبچه عراق نیز مورد حملات شیمیایی قرار گرفت.

بخش چهارم – شرایط و امکانات عراق
عراق با تقویت بنیه نظامی خود و بستن قراردادهای مختلف در حالی آماده جنگ می‌شد که ایران به دلیل وقوع انقلاب اسلامی و تصفیه نیروها و کاهش مدت سربازی به یکسال و لغو قراردادهای نظامی و خروج مستشاران نظامی و تحریم اقتصادی و نظامی واختلاف افکنی دشمنان بین ارتش و سپاه بشدت تضعیف شده بود. کاهش قیمت نفت و حملات به پایانه‌های نفتی و کشتی‌های نفتکش ایران و بروز مشکلات سیاسی با وجود بنی صدر و درگیریهای داخلی توسط منافقین و سایر گروهها شرایط نابرابری را ایجاد کرده بود. هزینه های عراق برای خرید تسلیحات به چند برابر ایران افزایش یافت و در سالهای 66-1363 هر سال به 14-12 میلیارد دار رسید.
در حالی که هزینه‌های ایران از 14 میلیارد دلار به 8/5 میلیارد دار در سال 1364 کاهش یافت.
آنتونی کرد زمن وضع نظامی دو کشور را در جدول ذیل ترسیم نموده است.


ملاحظه می‌گردد که امکانات نظامی ایران رو به کاهش (تا یک سوم تانک و هواپیما)  و امکانات عراق رو به افزایش می‌باشد بصورتی که تانکها، نفربرها، هواپیماها و توپخانه آن به بیش از دو برابر افزایش یافت و کلا تجهیزات آن 3 تا 8 برابر امکانات ایران بود. (ولی پور زرومی،1383، 306تا314)

بخش پنجم – ادوار مختلف جنگ تحمیلی
الف – طبق یک نظر می‌توان جنگ تحمیلی را به دو دوره و شش مقطع به شرح ذیل تقسیم نمود:
1-    دوره اول
مقطع اول: آغاز حملات عراق
حملات عراق از 31/6/1359 از قصر شیرین تا آبادان شروع گردید و هواپیماهای دشمن نیز بسیاری از مراکز نظامی و استراتژیک و فرودگاههای تهران و 19 شهر را بمباران نمود. هدف عراق از این حمله بازپس گیری سه جزیره ایرانی در خلیج فارس، جداسازی استان خوزستان و الحاق آن به عراق با نام عربستان، تضعیف جمهوری اسلامی ایران تا مرز سقوط با استراتژی جنگ سریع(سه روزه) بود. و طی 48 ساعت پاسگاه‌های مرزی را پست سرگذاشت و به مرز شهرهای مرزی رسید. لاکن با مقاومت مردم در شهرهای آبادان و اهواز و... روبرو شد و در خاک ایران زمین‌گیر شد و پیشنهاد آتش بس و مذاکره نموئد. عدم وجود ارتش مقتدر به دلیل پاکسازی ارتش و فرار سربازان و کاهش مدت خدمت سربازی به یکسال وجود فرماندهی بنی صدر لیبرال و سیاست غلط نظامی وی از علل شکست آن دوره بود.

مقطع دوم: دفع تجاوز عراق
پس از عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا در تاریخ 21/3/1360 توسط امام خمینی و رأی مجلس به عدم کفایت سیاسی وی، مقطع دوم جنگ آغاز شد و شرایط جبهه‌ها متحول و همکاری ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و پشتیبانی نیروهای مردمی روبه افزایش یافت. هر چند عوامل بنی صدر و هم پیمانانش مثل سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و سایر گروهکها وارد جنگ مسلحانه داخلی علیه نظام شدند و دست به آشوب و ترور شخصیتها و انفجارهای مختلف زدند و کلاسهای دانشگاه را به اتاق جنگ تبدیل کردند که با فرمان امام مبنی بر انقلاب فرهنگی دانشگاهها تعطیل گردید تا نظام آموزشی متحول شود. دراین دوره عملیات مختلف از جمله ثامن الائمه و فتح المبین، موجب آزادسازی آبادان از محاصره و خرمشهر (در 3/3/1361) گردید و شکست سختی به ارتش صدام وارد آمد. در این مرحله بود که آمریکا به طور مستقیم وارد صحنه نبرد گردید.

2-    دوره دوم
مقطع اول: تعقیب و تنبیه متجاوز

با بسیج مردمی و شکل یابی ارکان نظام و جبران ضعفها، صدام دستور عقب نشینی نیروهایش را به مرزهای بین‌المللی صادر کرد و با طرح موضوع صلح به دعوت از مجامع بین‌المللی پرداخت تا ارتش خود را بازسازی و تقویت کند. در همین ایام اسرائیل با تهاجمی همه جانبه به لبنان حمله کرد و صدام با شعار صلح‌خواهی، خواهان وحدت نیروها علیه اسرائیل شد و خواست خود را مخالف اسرائیل و ایران را در مقابل کشورهای اسلامی قرار دهد. و از این طریق خود را تقویت کند. ایران نیز پیشنهاد خروج نیروهای اشغالگر، تعیین و تنبیه متجاوز و پرداخت غرامت را سه شرط اساسی خاتمه جنگ اعلام نمود، لاکن استکبار حاضر به تنبیه متجاوز نبود.
نیروهای ایرانی با اعزام به مرز سوریه و لبنان، تلاش در پاسخ به تجاوزات اسرائیل داشتند که امام خمینی با هوشیاری تمام فرمودند راه قدس از کربلا می‌گذرد. عملیات رمضان و عملیات خیبر و تصرف جزائر مجنون درا ین مرحله انجام شد. اقدامات عناصر مزدور دشمن برای جاسوسی و تجهیزات ماهواره‌ای استکبار جهانی مانع از اقدامات موثر در این مقطع بود تا اینکه عملیات بدر در سال 1363 و عملیات والفجر 8 در 20/11/1364و تصرف بندر فاو عراق صورت گرفت و موجب هم مرزی ایران با کویت گردید و رژیم بعث عراق با70 روز تلاش همه جانبه و بمباران مواضع و حملات شیمیایی و بکارگیری هواپیماهای پیشرفته کاری از پیش نبرد.

مقطع دوم: رویارویی دوباره عراق
با پایان ماموریت سه ماهه نیروهای بسیج پس از پایان عملیات فاو و بازگشت به پشت جبهه‌ها، عراق مجدداً از 11 نقطه به ایران حمله کرد و در اردیبهشت 1365 شهر مهران را تصرف کرد که با اقدامات ایران مهران و حاج عمران از تصرف عراق آزاد شد و عملیات کربلای 3و4 و 5 اجرا شد و شلمچه بزرگترین دژ دفاعی عراق توسط ایران تسخیر شد و کربلای 8، نصر 4 و 7 نیز به دنبال آن صورت گرفت تا سرانجام در تیر ماه 1366 قطعنامه 598 شورای امنیت در مورد جنگ عراق با ایران صادر شد و نیروهای بیگانه رسماً وارد خلیج فارس شدند. فشارهای اقتصادی، بمباران شدید شهرها و فاجعه مکه و کشتار حجاج ایرانی خللی در روند برنامه‌های ایران ایجاد نکرد و در اواخر سال 1366 حلبچه نیز فتح شد و صدام با حمله شیمیایی به حلبچه همه را قتل عام کرد. این مقطع حدود 5/1 سال طول کشید.

مقطع سوم: تهاجم دوباره سراسری ارتش صدام
عراق با باز گرفتن فاو و شلمچه و ماووت و شهرم هران (با کمک منافقین) و جزائر مجنون به مرز دهلران رسید. این حملات در زمانی صورت گرفت که کشتی‌های آمریکایی در خلیج فارس به سکوهای نفتی ایران حمله کرده و راه را به کشتی‌های غیرنظامی ایران بستند و یک فروند هواپیمای مسافربری ایران توسط ناوگان آمریکا سقوط کرد و کلیه مسافران آن کشته شدند بر اساس این فشارها ایران در تاریخ 27/4/1367 قطعنامه 568 را به شرط تنبیه و توبیخ متجاوز پذیرفت.

مقطع چهارم: تهاجم مجدد ارتش بعثی و دفاع تجاوزات آن
با پذیرش قطعنامه از سوی ایران مجددا عراق با تصور ضعف ایران وارد سرزمینهای ایران گردفد و به ویژه با حملات موشکی و هوایی و در مرداد 1367 به قصد تصرف اهواز و خرمشهر بر حملات خود افزود که با پیام امام خمینی و دفاع نیروهای رزمنده و پشتیبانی نیروهای مردمی، نیروهای عراقی به آن سوی مرزها رانده شدند و عراق مجبور شد در تاریخ 10/5/1367 قطعنامه 598 را بپذیرد و جنگ 8 ساله که در قرن بیستم بی سابقه بود علیرغم حمایت ابرقدرتها شرق و غرب و اکثر کشورها از رژیم عراق (به نحوی که ایران از حدود 16 کشور که در جبهه‌های عراق می‌جنگیدند اسیر داشت غیر از کسانی که در مرکز به عراق کمک می‌کردند) و بدون از دست دادن یک وجب از خاک ایران پایان یابد.
ب – طبق یک نظر دیگر جنگ را می‌توان به امور ذیل تقسیم نمود:
1-    هجوم عراق به ایران از 31/6/1359 تا آبان 1359 که به اشغال بخشهایی از خاک ایران منجر شد.
2-    جنگ فرسایشی از اواخر آبان 1359 تا اوایل شهریور 1360 که نیروهای عراق زمین گیر شدند.
3-    ابتکار عمل نیروهای ایرانی در جنگ از اوایل شهریور تا اواخر اسفند 1360 که نقطه اوج آن جلوگیری از پیشروی عراقیها به آبادان بود و می‌خواستند ایران را به یک جنگ فرسایشی دچار کنند که با تحریمهای اقتصادی و نظامی و حمایت شرق و غرب و اعراب از عراق به اهداف خود برسند.
4-    آزادسازی مناطق اشغالی از اواخر اسفند 1360 تا تیر 1361 که با عزل بنی صدر، ابتکار عمل در دست نیروهای رزمنده، به ویژه سپاه قرار گفت و عراق را وادار به عقب نشینی به ویژه از خرمشهر نمودند.
5-    آغاز ورود به خاک عراق که از تیر 1361 به بعد آغاز گردید تا با فشار به عراق، جنگ به نحو مناسبی خاتمه یابد و مقاصد ایران از جنگ تامین شود.
بخش ششم – دستاوردهای جنگ تحمیلی
بی خبران از فرهنگ اسلامی، دفاع مقدس را چیزی جز تلفات انسانی و خسارت نمی‌دانند در حالی که فرهنگ اسلامی می‌گوید؛ شما از جنگ بیزارید، چه بسا شما از اموری بدتان می‌آید ولی به نفع شما است (کتب علیکم القتال و هو کره لکم و عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم – بقره 216) بر این اساس می‌توان بعضی از دستاوردهای جنگ را به شرح ذیل برشمرد:
1-    این جنگ ثابت می‌کرد که قیام حضرت حجت و امام زمان علیه السلام به سادگی قابل تحقق است ولو یاران حق اندک باشند و جهان را فساد و انحراف گرفته باشد.
2-    وحشتی که از سلطه اسرائیل بر مسلمین غلبه کرده بود و آنها را از پیروزی مایوس کرده بود، شکسته شد.
3-    خروج خفت بار استکبار جهانی و قدرتهای استعماری از لبنان و شکل گیری مبارزات در آنجا.
4-    حرکتهای مسلمین در بعضی کشورهاه و تحرک آنان از مراکش و تونس تا
5-    تحرک و پیروزی حرکتهای ضد استعماری مثل آفریقای جنوبی و شکست رژیم آپارتاید.
6-    اقبال و توجه اروپای شرقی و غربی به دین و معنویت و تحرک جدید کلیسا در مقابل ابرقدرتها.
7-    مجد و عظمت یافتن رزمندگان و ایرانیان (چنانکه پیامبر(ص) فرمود: اغزوا تورئوا ابنائکم مجدا).
8-    پاسخ نه گفتن به همه قدرتهای جهانی و تحقق شعار نه شرقی و نه غربی در حالی قبلاً هر کشوری می‌باید رد حوزه یکی از ابرقدرتها قرار می‌گرفت تا بتواند بجنگد.
9-    آزمایش ملت ایران و سایر ملل در ابتلائات
10-    آزمایش بندگان خدا و حجت بودن ملت ایران بر سایر ملل بدلیل اینکه اولاً با دست خالی شاه را از کشور بیرون راندند و ثانیاً بدون تکیه به قدرتهای فاسد، دشمن بعثی را از کشور بیرون راندند.
11-    استیصال دشمن مستکبر و انفعال و التماس و فشار او و حامیانش برای تحمیل صلح.
12-    اثبات مقاومت در برابر دشمن تا بن دندان مسلح و بی اثر شدن توطئه برای تحمیل صلح و ناتوانی استکبار.
13-    تحمل هر گونه فشار سیاسی، تبلیغاتی، اقتصادی و نظامی
14-    توجه به دشمن و ضرورت آمادگی در همه حالات.
15-    عادی شدن مسئله جنگ در زندگی مردم
16-    بوجود آمدن روحیه حماسی و سلحشوری در مردم ایران
17-    ایجاد روحیه ابتکار در طراحی، تولید، اجرای طرحهای مهم نظامی
18-    آموزش نظامی میلیونها انسان.
19-    مردمی شدن جنگ
20-    رفتن جنگ به درون روستاها و شهرها
21-    از بین رفتن ترس و آثار روانی جنگ در خانواده‌ها
22-    بیمه شدن نظام جمهوری اسلامی در برابر توطئه‌ها و جنگها
23-    افشا شدن و حذف خطوط انحرافی
24-    قوی شدن ایران در منطقه و جهان
25-    کم شدن حمایت ابرقدرتها و مرتجعین و دولتهای وابسته از صدام
26-    انسجام ارتش جمهوری اسلامی در ابعاد آفند، پدافند، طرح و اجرا
27-    تشکیل و استحکام سپاه پاسداران در ابعاد گوناگون در کنار سایر نیروها
28-    کم شدن وابستگی به نفت و فعال شدن صادرات غیرنفتی
29-    شکوفایی عملیات مهندسی رزمی
30-    رشد دانش پزشکی و مبارزه با بمبهای شیمیایی
و... (آذری قمی، 1366، 217 تا 213)



https://shoma-weekly.ir/UEw0Hj