سید مجتبی مومنی
از کارت زرد مجلس نمیترسیم
ارکستر ملی دوباره احیا میشود
دست دولت برای مبارزه با خشونت باز است
اینها و چند تیتر کم و زیادتر ما حصل دیدار آقای دکتر روحانی و هنرمندان در تالار وحدت بود، دیداری حدود 4 ساعته که به ادعای اکثر رسانههای موافق دولت بعد از ۸سال برای عدهای تجدید شد، از خانه نشینهایی! که در خانه بودند، تا هنرمندان بیکاری که کسی کاری به کار آنها نداشت. دیداری که در عرف برنامههای این چنینی کم نظیر بود و با بیست دقیقه تاخیر در نهایت شروع شد. از نکات این دیدار انتشار تکه تکه آن در سایت بیبی سی فارسی بود و در نهایت پیش از خبرگزاریهای فارسی آن را منتشر کرد. دیداری که در آن صحبتهای جالبی از نگاه آقای رئیس جمهور به هنر شنیدیم. مثل اینکه هنرمند ارزشی و غیر ارزشی معنا ندارد. البته فارغ از اینکه نگاه رئیس جمهور به هنر آن هنر معلا و جایگاه اعلای آن باشد، آیا جمعی که رئیس جمهور در بین آنها صحبت کرد، همهشان همین گونه میاندیشند؟
یعنی فرقی بین هنرمندی که با جزء جزء اعضای بدنش، مخاطب را به فحشا میکشاند و کسی که او را به یاد باورهای مذهبی میاندازد نیست؟ اینکه مخاطبی با دیدن هنرمندی قوای شهوانیاش فعالتر شود و یا اینکه بخواهد نمازش قضا نشود، از نظر آقای رئیس جمهور به یک اندازه میارزد؟
یکی دیگر از نکات صحبتهای آقای رئیس جمهور حمایت تمام قد از آقای جنتی، وزیر محترم ارشاد بود. همان آقایی که به معضل شنیدن صدای خواننده زن بعد از سی سال پاسخ داد و خیال همه را راحت کرد. هم ایشانی که معتقد بودند ممیزی باید در تمام شئون مورد بررسی قرار بگیرد.
نکته جالب این بود که آقای رئیس جمهور
اعتدالگرا، همان کسی که معتقد به تعامل با دیگر قوا هم بود، در وعدههای انتخاباتی هم از این اهرم ضعف رئیس جمهور پیشین بسیار وام گرفت به صراحت از نترسیدن خود و
جبههگیریاش در برابر مجلس سخن گفت: اگرچه ممکن است وزیر باز هم کارت زرد بگیرد. این دولت به تمام تعهداتی که در دوران انتخابات داده است عمل خواهد کرد. کارت زرد برای این دولت نگرانی نیست. ما به امثال آقای جنتیها بهعنوان مدافع آزادی افتخار میکنیم. رئیس جمهوری ایران ضمن تشریح دیدگاه و برنامههای خود در بخش هنر، وعده داده است که با وجود فشار مجلس بر وزارت ارشاد، ارکستر ملی را بار دیگر احیا خواهد کرد.
اینکه رئیس جمهور بخواهد برای رضایت یا شادی و تعریف عدهای پا روی عقاید و نظراتاش بگذارد، منطقی نیست. اگر هم قرار باشد برای رضایت مقطعی عدهای کاری بکند، باز هم به نظر درست از آب در نمیآید، اما چگونه میتوان همه اینها را با هم جمع کرد؟
رئیس جمهوری که در دورههای مختلف داعیه داری پایبند بودن به آرمانها را داشته این طور در برابر عدهای تملق بگوید و فرقی برای ارزش و بیارزش بودن هنرمند قائل نباشد. گاهی از اوقات حس میشود که مفهومی به اسم تعادل برای عدهای تعریف نشده است، آنها نمیدانند تعادل یعنی نه از سر بام افتادن و نه از ته آن. گاهی از سر بام میافتند و گاهی از ته آن. گاهی مجلس را به استهزا میگیرند و قربان صدقه آنکه نباید میروند و گاهی هم سینه چاک ملت و داعیه داری تعامل تام و تمام با سایر قوا و دغدغهمندی برای همه مشکلاتی که باید باشد و هستند برای تمام شدن آن.