
دکتر اسدالله بادامچیان- امام یک بنای مستحکمی را ایجاد کردکه باد و بارانها و طوفانهای دشمنان در آن اثری نمیگذارد. دشمنان پس از ناموفقیت سرکوب، کودتا، جنگ، کودتای مخملی و ... که دنبالش بودند، به اینرسیدند که انقلاب اسلامی ریشهکن شدنی نیست. دقیقاً برخلاف تمام کارهایی که کردند، امروز در این کشور باحجاب، بیحجاب و بدحجاب به این نتیجه رسیدند که وجود مقام معظم رهبری از همه چیز لازمتر و مؤثرتر است. لذا ایشان را قبول دارند و همه در کنار هم در راهپیمایی 22 بهمن حاضرند.
حتی یک گام جلوتر، آن دانشمند غربی گفت: «امام مرزهارا فتح نمیکند، مغزها را فتح میکند». امروز در فلسطین و غزه و کشورهای دیگر نیروهای اصیل انقلابی میجوشد. امروز یمن اینگونه با قدرت میآید. نجران را میگیرد، عربستان را رسوا کردند. چه کسی این کار را کرد؟ خودشان هستند. اما تفکر انقلاب اسلامی ما به آنجا رفته است.
دشمنان انقلاب اسلامی به این رسیدند که نهتنها امکان براندازی نیست، امکان اینکه جلوی گسترش انقلاب اسلامی را هم بگیرند نیست. ناگزیرند که بروند دنبال نفوذ. نفوذ هم نامرئی است.
«نفوذ» در انقلاب و کشور ما سابقه عجیبی دارد. هرکسی هشت جلد کتاب روابط ایران و انگلیس در قرن نوزدهم را که قبل از انقلاب توسط محمود محمد - که خود طرفدار انگلیسیها است اما در عین حال دقیق نوشته است- مطالعه کند، میبینید که اینها در شکل روحانی، بازرگان، جهانگرد، گردشگر، درویش و ...چطور نفوذ کردند.
به عنوان نمونه در جریان انقلاب اسلامی در سازمان منافقین نفوذ کردند. مسعود رجوی مهره آمریکا بود که به سازمان نفوذ کرد. این را صراحتاً بگویم که قبل از پیروزی انقلاب این را نمیدانستیم. سال 55، 56 مشکوک شدیم. بعد روی آن که کار کردیم فهمیدیم که این مهرهای است که آمریکا در سازمان چریکی جا داده است و پسرعموی او کاظم رجوی در سازمان ملل، فراماسونر آمریکایی است، در داخل زندان هم او را آوردند، اما نکشتند. من او را در زندان دیدم. یک دستمالی دور سرش پیچیده بود و تظاهر به درد میکرد. سال 55 در زندان دقیقاً دیدیم که ساواک با اینها همکاری میکند.
بعد از پیروزی انقلاب شما بنیصدر، قطبزاده و ... را میبینید که نفوذی بودند. فرمانده نیروی دریایی ما عضو حزب توده شوروی بود. اینقدر مقدسبازی درمیآورد هیچکس به گرد او هم نمیرسید. کشمیری اینقدر خودش را مقدس نشان میداد که مرحوم شهید رجایی پشت سر او نماز میخواند. کلاهی در حزب جمهوری دنبال کارها میدوید. من به مرحوم شهید مالکی گفتم به نظرم آدم نامناسبی است. گفت: «نه بابا! خیلی صادقانه کار میکند، آقای بادامچیان شما چرا سوءظن دارید؟»
جلوتر دیدیم در خیابان میآیند به اسم انقلابی گری به لباس و صورت زنها تیغ میکشند. دنبال کردیم معلوم شد که آقای اکبر گنجی سردسته اینهاست. از جبهه هم آمده است و بنام حزباللهی میگوید ما برای مبارزه با بیحجابی و بدحجابی فعالیت میکنیم. تا آمدند جلوی او را بگیرند عدهای در این مملکت با روزنامههای خود برایش چه کردند. بخشی از همین اصلاحطلبان و ... الان کجاست؟ آمریکا! این مهره، نفوذی بود. از اینطرف بنام حزباللهی، از آنطرف مهره نفوذی، الان هم مهره آمریکا. امثال اینها را شما زیاد میبینید. آن زمان چهره اکبر گنجی کاملاً روشن شده بود. اما چهره نفوذیهای دیگری همچنان فعالند. حزباللهیها و انقلابیونیکه در این مملکت قربه الیالله میدان را برای این حضرات که آزادانه حرفهایشان را بزنندباز کردند. اما باید بدانیم در جاهای مختلف این نفوذها وجود دارد. این نفوذها یکجا به تندروی تبدیل میشود، یکجا تفریطی عمل میکند. یکعده هم میگویند:«اصلاً انقلاب به چه دردی میخورد؟ ما باید عبادت خودمان را انجام دهیم. اصلاً انقلاب نمیخواهیم». همه اینها نفوذی هستند. یعنی نفوذ با یک چهره نمیآید، با چند چهره میآید.
نفوذیهای اختلافانداز؛ بین این جریانها و جناحها دائم در حال ایجاد درگیری است. در نشریه، روزنامه، صحبت و سخنرانیاش این کار را میکند. نظام هم فعلاً بنا ندارد جلوی اینها را بگیرد. وگرنه میشود جلوی خیلی از اینها را گرفت. اما اینها اختلافانداز هستند.در مسائل گوناگون سادهاندیش نباشیم. همه گروهها مراقب باشند مسئله را با آهنگ ولایت و در خدمت ولایت حل و فصل کنیم و وارد دعواها و اختلافهای تأثرانگیر و متهم کردن همدیگر که همه نیروهای انقلاب هستند نباشیم، گاه هم آدم احساس کند یک مجموعه بسیار ارزشمندی که همه همدیگر را قبول دارند و جانشان برای هم در میرود اینها با هم درگیری دارند. این خط نفوذی دشمن است. این را به صراحت بنده که خادم مؤتلفه هستم با یک تجربه 50، 60ساله میگویم.
بخش دیگر نفوذیهای در دستگاه هستند کهدر ادارات کارشکنی و خرابکاری میکنند، بداخلاقی میکنند، رشوهگیری میکنند.
نفوذیهای شایعهپراکن نوع دیگر هستند؛ بسیار صریح دروغ میبافند. از قول این مسئول یا آن مسئول در این رسانه و اینترنت و تلگرام و سایت، چیزی مینویسند که بعد در میآید اصلاً چنین چیزی نیست. این را چه کسی انجام میدهد؟ حتی گاهی با ظاهر حزباللهی هستند. دروغ مینویسندیا سروته آن را میزنند، «لاتقربوا الصلاه» آن را میگذارند و «أنتم سکاری» را حذف میکنند. برای این است که این نفوذی اعتماد به خبرگزاریها و به همدیگر را بشکند. روزی که سر بزنگاه شما میخواهید خبر دقیق بدهید شک داشته باشد که این خبر واقعی است یا خیر. اینها نفوذ است.
از همه مهمتر نفوذ فرهنگی است که اغلب شناخته نمیشوند. بلکه در واقع با آن کار شبکهای که روی آنها میشود اینها را به صورت چهرههای فرهنگی و علمی درمیآورند.
سعید نفیسی. فراماسونر ضد اسلام که در کتابش علیه اسلام مینویسد، نفوذی است. ابراهیم پورداوود تهمتهایی به اسلام زد که آیتالله شهید مطهری آن تحقیق جامع را در خدمات متقابل ایران و اسلام ارائه داد. این به گونهای است که میخواهد تاریخ ایران را مطرح کند. ما تاریخ ایران را قبول داریم. اما میخواهد ایران را مقابل اسلام قرار دهد. شعار دادند ایران برای ایرانیان؟ مگر ایران برای اروپاییان است؟ اما «کلمه الحق یراد به الباطل». اینها دنبال این هستند که ایران را مقابل اسلام بگذارند. ملیت را مقابل مکتب بگذارند. صادق هدایت؛ داستاننویس فراماسونر و حقوقبگیر رضاخان را به دروغ آغازگر داستاننویسی کوتاه ایرانی است معرفی کردند. وظیفه او در جریان مشروطه سیاه، بد و خائن جلوه دادن همه بود. حسینقلی مستعان، صادق چوبک و ... که آدمهای 70، 80 سال قبل هستند؛ آثارشان بعد از این همه انقلاب هنوز هم در نمایشگاه کتاب، به فروش میرود.
در تاریخ آقای مشیرالدین پیرنیا، عباس اقبال آشتیانی و تقیزاده هر سه انگلیسی و فراماسونر هستند. تاریخ باستان را به تقلید از غربیها نوشتند و بخشی از پیشینه تاریخ ما را حذف کردند. چرا تحقیق نمیکنید؟ حالا که نشریات آنطرفی به تدریج به این رسیدهاند که حتی از تقیزاده فراماسونر پلید انگلیسی هم حمایت میکنند. کسی که خیانتش در قرارداد 1933 نفت، اظهرمنالشمس است. خودش در مجلس بعد از فرار رضاخان اعتراف کرده است.
خانم سیمین بهبهانی را به آسمان هفتم میبرند. چرا این را نگه میدارند؟ چون میخواهند چهره امثال مرحومه سپیده کاشانیها و بقیه را کنار بگذارند. این نفوذ فرهنگی است.
خواستند در کشاورزی ما نفوذ کنند؛ به عنوان نمونه برای اصلاح زیتون 400هزار نهال در گمرک آورده است، عین آن چیزی که برای انار انجام دادند و انار را پوک میکرد. خدا به متخصصین خوب ما کمک دهد. کشف کردند و نهالها را برگرداندند.
اما تازه ترین امید برای نفوذ آنها دو انتخابات امسال است. استکبار از اینکه بتواند در این دو مجلس عناصر فتنهانگیز را بیاورد خیلی امید ندارد. اما دنبال نفوذیها است. میخواهد در این خبرگان رهبری به هر نحوی شده است چهار پنجتا آدم نفوذی را وارد کنند. فرض کنید امتحان هم داده است و در امتحان هم قبول شده است؛ میخواهد به مجلس برود برای اصل ولایت فقیه مزاحمت درست کند. پیشتیبانهای آنها هم معلوم است چه کسانی هستند. هرکسی باشد. این غیر از دعواهای سیاسی داخلی است. اما کسی که میخواهد در روحانیت ما ایجاد اختلاف کند این خط نفوذی است، ولو خودش نداند. ما در این انتخابات نیاز به وحدت و ائتلاف داریم. آقای دکتر حدادعادل تعریف میکرد که به یکی از آقایان گفتم تو در مجلس ششم نبودی، واقعاً انگار در وسط آتش بودم. شما اگر میخواهید با همدیگر اختلاف کنید، بروید بیینید آن مجلس چه بود، بعد بدانید کسی که میآید بهتر از این است که آنها بیایند.