اینها مربوط به مسائل هستهای نیست، پیش از قضایای هستهای است، مربوط به سال67 و68 و آن سالهاست. دشمنان ما از آن روز شروع کردند به تلاش، برنامههای غربیها و عموماً آمریکا شروع شد برای دور زدن ایران؛ در خطوط انتقال نفت و گاز، ایران را دور بزنند، در خطوط اصلی هوایی و زمینی و دریایی ایران را دور بزنند، در خطوط انتقال شبکههای فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران را دور بزنند، یک نوع تحریم بی سروصدا، هر فعالیت اقتصادی مهمی که ایران میخواهد انجام بدهد طرفها را بترسانند.اینها اتفاقاتی است که در این کشور افتاده است. مقام معظم رهبری
نسبت دادن تحریمها به موضوع هستهای غلط است
اینهایی که مرتب سعی دارند اینگونه تحلیل کنند که ادبیات دولت قبلی و سیاست خارجی تهاجمی و منفعل او عامل این تحریمها بوده اشتباه بزرگی را مرتکب شدهاند.
زیرا اگر اندکی از تاریخ سیاسی معاصر مطلع باشند میدانند که تحریم دشمنان انقلاب اسلامی از وقتی شروع شد که تیغ حملات نظامی و جنگ نظامی آنها علیه ملت ایران کند شد و از کارآیی افتاد و ملت ایران از آن سربلند و پیروز بیرون آمد و یک وجب از خاک کشور را به دشمن ندادند، لذا دشمنان تصمیم گرفتند از راه دیگری این هدف را دنبال کنند و لذا به جنگ نرم دست زده و از طرف دیگر با حیلههای اقتصادی از طریق همسایگان، ایران را دور زدند تا بلکه بتوانند آن را تضعیف و کم قدرت نمایند.
بنابر این تحلیل آن دسته از افراد که هر مشکلی در سیاست خارجی را به موضوع هستهای ربط میدهند غلط است از طرف دیگر تحلیل غلط دیگری هم بر ذهن بعضی در کشور حاکم است که تصور میکنند بدون تکیه به غرب نمیتوان کشور را به پیشرفت و توسعه مطلوب سوق داد، در حالی که این نوعی خود باختگی و عدم اعتماد به نفس ملی و غربزدگی است. و استقلال همه جانبه که شعار و آرمان انقلاب اسلامی است ایجاب میکند که نه در عرصه سیاسی دیکته سیاستمداران جهان و نظام سلطه را بنویسیم و نه دیکته صندوق بینالمللی پول را در اقتصاد بنویسیم چرا که در هر دو دیکته آنها نه دلسوزی وجود دارد و نه خیرخواهی بلکه هدف آنها جلوگیری از پیشرفت کشور و تبدیل شدن ایران به قدرت اقتصادی اول منطقه است.
دیکته هستهای و عوارض آن
رهبر معظم انقلاب اسلامی از ابتدای سال 93 نیز بارها بر بی اعتمادی به غرب و آمریکا در مذاکرات تأکید نموده و متذکر شدهاند که اگر حتی در مسئله هستهای هم همان جور که آنها دیکته میکنند ما پیش برویم و قبول کنیم دیکته آنها را باز هم حرکت مخرّب آنها و تحریمهای آنها برداشته نخواهد شد. انواع و اقسام مشکلات را باز هم درست میکنند چون با اصل انقلاب مخالفند. (29/11/93)
بنابر این اگر هدف اصلی از تحریمها و فشارهای اقتصادی علیه ایران که یک جنگ تمام عیار است و به تعبیر خودشان تحریمهای فلج کننده برای جلوگیری از پیشرفت ایران بوده و ایران هم علیرغم این تحریمها تا کنون این قدر پیشرفت کرده و روی پای خود ایستاده است و روز بهروز تکیهاش به بیرون کمتر و به داخل بیشتر میشود. چرا باید در موضوع هسته ای دیکته آنها را بنویسیم؟
مگر نه اینست که دیکته آنها در موضوع هستهای هم جلوگیری از پیشرفت در فناوری هستهای ایران است. مگرنه این است که آنها میخواهند روند پیشرفت ما در فناوری هستهای 10 سال متوقف شود تا آنها راه دیگری را برای براندازی نظام جمهوری اسلامی آزمایش کنند؟
مگر نه اینست که آنها میخواهند به بهانه واهی دست نیافتن ایران به سلاح هستهای امنیت اسرائیل این رژیم غاصب و کودککش و ناامن کننده منطقه را تضمین کنند؟ مگر نه این است که از تحریم به عنوان یک ابزار علیه ما استفاده میکنند تا در مواضعمان تغییری به نفع آنها پدید آید؟پس با کدام عقلانیت و منطق میتوان دیکته آنها را نوشت و شاهد از بین رفتن عزّت و اقتدار ایران اسلامی نبود؟
اگر دولتمردان به همین اندازه که برای دیپلماسی هستهای وقت صرف کردند، برای ظرفیتشناسی داخل و پیدا کردن راههای دیگر برای دور زدن تحریمها و شکستن آنها تلاش میکردند بیشتر موفق بودند.
اگر دولتمردان بجای تلف کردن قریب به دو سال وقت کشور اقتصاد مقاومتی را به سرانجام میرساندند و راههای درآمد غیرنفتی را باز و تقویت میکردند و از فرصتهای مناسبات اقتصادی با چین، روسیه و عراق بهتر استفاده میکردند قطعاً امروز وضعی بهتر از این داشتیم و تحریمها کارآیی خود را بهطور کامل از دست داده بود.
بنابر این نباید پرداختن به مذاکرات ما را از رشد و پیشرفت با اتکاء به ظرفیتهای داخلی باز دارد.
نباید گذاشت جنگ اقتصادی دشمن از طریق تحریمها همچنان کارآیی داشته باشد.
نبایدگذاشت تحقق اقتصاد مقاومتی و استقلال اقتصادی به تأخیر افتد.
نباید گذاشت اصلاح الگوی مصرف به فراموشی سپرده شود.
نباید گذاشت وجدان کاری و انضباط اجتماعی و اجرای سیاستهای اصل 44 همچنان مغفول واقع شود.
نباید گذاشت موانع تولید همچنان باقی مانده و دهها دست مانع رشد صادرات باشند.
نباید گذاشت بازارهای گسترده کشورهای منطقه از کالای ایرانی خالی باشد.
نباید گذاشت باز هم اتاق بازرگانی که تنها مجلس خصوصی است، دولتی شود.
نباید گذاشت اقتصاد دولتی بماند.