نگاه

هدف امروز فتنه‌گران

با کمال تاسف واژه‌های ساخته شده‌ای نظیر اصلاح‌طلبی یا اعتدال که به عنوان حاشیه‌هایی بر متن بنیادگرایی دینی و یا اصولگرایی در فضای سیاسی جامعه چتر گسترده‌ای برای پوشش فعالیت‌های سیاسی و انتخابات و شکل‌گیری برخی گفتمان‌ها و در نهایت حضور در مناصب دولتی شده‌اند، نه تنها تعریف نظام‌مندی ندارند، بلکه ابزاری برای سوء استفاده و سنگ‌اندازی در مسیر پیشرفت‌های داخلی و بین‌المللی و خدمت به جامعه گردیده‌اند.
نصر عزیزی- اگر به راس هرم جریان اصلاحات توجه شود، اکثریت مدعیان اصلاحطلبی در فتنه سال 88 و قبل از آن در راستای طراحیهای آمریکاییها و صهیونیستها، یا پیشتازان شعلهوری آتش بودند، یا تاییدکنندگان همه عوامل و عناصر ایجاد و استمرار آشوب و براندازی یا ساکتها و خاموشهایی بودند که هم دل در گرو فتنهگران داشته و هم منافعی را در ساختار نظام داشتهاند. اگر چه در انتخابات 88 در حاشیههایی از دانشگاهها صدای همراهی با نفوذ و برنامهریزیهای سازمان یافته با این جریان شنیده میشد، ولی زمانی نگذشت که دانشگاهها هم چون خیل عظیم و میلیونی تودههای مردم در حماسه نهم دی انزجار و نفرت خود را نسبت به فتنه آمریکایی نشان دادند.

از آنجایی که در نگاه جریانگرایی داخل کشور مطابق با آرمانهای انقلاب اسلامی و ایدههای بینالمللی آن و در مصاف دائمی و مستمر با استکبار جهانی و تعریف حق و باطل یا موافق با انقلاب دینی و معاند با آن یا انقلابی و ضد انقلاب، واقعیت داشته و نسبت پایبندی به اصول و آرمانها و یا انحراف از آنها را نشان میدهد، بنابراین واژههای سیاسی نظیر اصولگرایی و یا اصلاحطلبی و یا اعتدال در همین بستر قابل تعریفاند.

با کمال تاسف واژههای ساخته شدهای نظیر اصلاحطلبی یا اعتدال که به عنوان حاشیههایی بر متن بنیادگرایی دینی و یا اصولگرایی در فضای سیاسی جامعه چتر گستردهای برای پوشش فعالیتهای سیاسی و انتخابات و شکلگیری برخی گفتمانها و در نهایت حضور در مناصب دولتی شدهاند، نه تنها تعریف نظاممندی ندارند، بلکه ابزاری برای سوء استفاده و سنگاندازی در مسیر پیشرفتهای داخلی و بینالمللی و خدمت به جامعه گردیدهاند.

اگر چه بنا نیست با اطلاق نسبت انحراف و یا مسیر باطل به جریان اصلاحطلبی و یا اعتدال نگاه کرد، ولی از انحراف واضحی که در رویکرد دولت یازدهم نسبت به جریان فتنهگری به وجود آمد

نمیتوان چشم پوشید و همین سوء استفاده و انحراف با نام اعتدال موجب گردید تا فتنهگران کودتاچی که بعضا با نظر رافت نظام از کنج زندانها بیرون آمدهاند، نه تنها مناصب و مسئولیتهای دولتی را اشغال کردهاند، بلکه با کمال وقاحت و با زمینهسازی دولت اعتدال در مراکز علمی و دانشجویی حضور یافته و طلبکار نظام شدهاند. دولتی که مشروعیتاش را از تنفیذ مقام ولایت بگیرد، با وجود بسیاری از کارهای رها شده و یا تعطیل شده در دانشگاهها مورد تاکید رهبری نظیر برقراری همایشهای نظریهپردازی و یا آزاداندیشی، اسلامیسازی حوزه علوم انسانی، سرعت بخشیدن به سرعت کند شده رشد علمی، ایجاد رقابتهای علمی، برقراری پیوند بین دانشگاه و صنعت و کشاورزی، برقراری پیوند بین حوزه و دانشگاه، مبارزه با بیسوادی مدرکگرایی و اجاره بهای پایاننامهنویسی، نقشآفرینی دانشگاهها در ارتقاء جهانی و منطقهای سند چشمانداز و توسعه شرکتهای دانشبنیان دانشگاهی و دهها مقوله دیگر، زمینه را برای جولانگاه عناصر بدسابقه و مزدور و نفوذی فراهم میسازد.

نتیجه این رویکرد اگر متوقف نشود و یا جریان حزبالله مقابل آن ایستادگی ننمایند، تهیسازی دانشگاه از رسالت اصلی خود میباشد.

به عنوان نمونه گرامیداشت روز دانشجو امسال در بعضی از دانشگاهها با حضور بعضی از عناصر جریان فتنه مصادف بود.در تعریف ماهیت دانشگاه و نسبت آن با جریان فتنه، باید گفت دانشگاه نقطه مقابل جریان فتنهگران و مصادیق آن است. زیرا اینجا کانون علم و آگاهی و تحقیق و دانشپژوهی و معرفتگرایی میباشد ولی فتنهگرایی به دنبال جهل و ناآگاهی و بیخبری جامعه وسوء استفاده از شرایط برای هدفگذاریهای خاص خود میباشد و با منافع فتنهگران در تضاد با منافع جامعه و همگامی و هماهنگی با بیگانگان است که واقعه انتخابات سال 88 بهطور دقیق مبین و معرف این حقیقت میباشد.

تجربه جولانگاهی گروهکها در ماههای اول انقلاب در دانشگاهها و درخشش نیروهای خودجوش انقلابی و تعطیلی موقت دانشگاهها و شکلگیری ستاد انقلاب فرهنگی برای حداقل بیش از سه دهه با وجود بحرانهای ملی امید دشمنان و ایادی داخلی آنها را به یاس مبدل ساخت و اساتید دانشمند و فرهیخته و بسیج همیشه بیدار دانشگاهیان و تشکلهای دانشجویی اجازه نخواهند داد عناصر فتنهگر این بار نفوذیهای با مزد و بی مزد دشمنان در دانشگاهها باشند و چشم طمع آنان را نسبت به قشر جوان دانشجویی که با دل و فکری صاف و ذلال از کانون با محبت و با اصالت و با تربیت خانوادهها پا را به وادی آیندهسازی این کشور گذاشتهاند، کور مینمایند.

راهبردهای چندوجهی آمریکاییها برای مقابله با انقلاب اسلامی نشان میدهد:

1- دانشگاهها همچنان در هدفگذاریهای آنها قرارداد و با نفوذ چند وجهی برای رسیدن به آن تلاش مینمایند.

2- اصحاب فتنه چه آنان که به خارج پناهنده شدند و چه آنانی که در ارتباط با آنها هستند و در عرصه رسانهای هم قلم میزنند، ثابت نمودند در ماموریت محوله دشمنان آماده همکاری و فعالیت در دانشگاهها هستند.

3- سیاستزدگی و گروهگرایی سیاسی در دانشگاهها و تلاش برای بصیرتزدایی سیاسی، بخشی از تلاش جریان فتنه دردانشگاهها میباشد.

4- سیاست تساهل و تسامح دولت اعتدال در دانشگاهها و ایجاد فضای جسارت و قداستزدایی و لیبرالیسم فرهنگی، تقویت حضور جریان فتنه و نفوذیها میباشد که دولت باید در این رویکرد تجدید نظر نماید. رئیس دولت اصلاحات در پایان دوران مسئولیتاش اعلام کرد صدای پای دشمن در اردوگاه اصلاحطلبان شنیده میشود و تایید این اعلان در فتنه 88 بود ولی جناب آقای دکتر روحانی بدون عبرت از گذشته با شعار اعتدال نه تنها این خطر را احساس نمیکند، بلکه کدهایی برای تایید و جسارت و حضور بیشتر این جریان، خواسته یا ناخواسته ارائه میدهد. حداقل نشانه آن سقوط رشد علمی در دانشگاهها میباشد که این نمونهای از کارنامه دولت یازدهم میباشد.

در نهایت باید گفت اصلی ترین هدف، بازدارندگی دانشگاه از رسالت اصلی خود یعنی تولید علم و استقلال علمی و حضور موثر در عرصه نیازمندیهای کشور است که این ماموریت به عهده نفوذیهای نشان دار و بی نشان است.

https://shoma-weekly.ir/AVfOBu