ادب و هنر

هالیوود و واشنگتن، دو موجود با یک «دی اِن اِی پلید»

از آنجا که سیاست روی افکار عمومی تاثیر می گذارد، هالیوود کشمکش بین طرفین را تحریف می کند و در فیلم هایش فلسطینی ها را به عنوان تروریست هایی که بدون استثنا بد هستند و یهودیان را به عنوان قربانی این تروریست ها معرفی می کند.
مهدی شیخ صراف- این یک قاعده همیشگی است. سینمای هالیوود برای پر رنگ کردن نقش قهرمانان «خوب» خود اغلب چندین «آدم بد» و «کتک خور» را به تصویر می کشد.

 سیاهان در جنگلهای آفریقا، سرخپوستان در فیلمهای وسترن و امروزه هم اعراب و مسلمانان را به عنوان «تروریست» و «یک مشت وحشی تشنه خون» نمایش می دهد که مترصد حمله به غربی های «خوب» هستند.هالیوود از زمان پیدایش خود تا امروز که فیلم های خشن بخش زیادی از تولیداتش را تشکیل میدهد، مسلمانان را به صورت افرادی خطرناک و سرشار از نفرت که سعی در غارت انسانیت دارند، معرفی کرده است. هرچند که بسیاری از مردم به تماشای چنین فیلمهایی علاقه مند نیستند.

صرف نظر از اینکه یک آمریکایی در نیویورک زندگی کند یا لس آنجلس در تصاویر ساخته شده ای که مکرر به او نشان می دهند، مسلمانان در همه جنبه های زندگی نقش راهزن دارند! این مفهومی است که با افسانه ارائه شده توسط سینمای هالیوود همخوانی دارد.

در سینمای دهه 50 و 60 میلادی سناریوی فیلمها چنین است: داستان فیلم در یک کشور عربی اتفاق میافتد، سرزمین عجیب و افسانه ای در قلب صحرای خشک و لم یزرع. موسیقی متن این قبیل فیلمها نیز دلهره آور است.

محل فیلمبرداری صحرای خطرناکی است که در وسط آن قصری قرار دارد با چندین درخت خرما. در اطراف قصر هم اتاق های مخصوص شکنجه به چشم میخورد و صاحب پولدار آن در حرمسرای خود به بالشهای مزین تکیه داده است اما چون از هیچ کدام از زنهای دور و برش خوشش نمی آید، اقدام به دزدیدن یک دختر موطلایی غربی می کند که نقش قهرمان داستان را دارد!

اما این قهرمان به او تمکین نمی کند. در فیلمهای هالیوود زنان مسلمان لباس های عربی می پوشند و رقص عربی می کنند. مردان هم شمشیر به دست، سوار بر قالیچه های پرنده از راه می رسند و یا با نی زدن مارها را از سبد بیرون می آورند.

سالها از پی هم می آیند و می روند اما این تصاویر هیچ تغییری نمی کند. کارگردان های امروز هالیوود مسلمانان را به صورت شخصیت های کاریکاتوری ارائه می دهند که همواره نقش آدم های بد یا خنده آور را بازی می کنند که در تمام این فیلمها نقش دلقک هایی را دارند که کارشان فقط خنداندن دیگران است.

سیاست های ایالات متحده آمریکا و سینمای هالیوود همواره ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. آنها از نظر وراثتی، دی ان ای یکسانی دارند، دو نقطه ای هستند که نقشه واحدی را ترسیم می کنند. بهترین شاهد این ماجرا تصویری است که از مردم فلسطین در سینمای آمریکایی ارائه می شود و رابطه سیاست و صنعت سرگرمی یعنی رابطه بین واشنگتن و هالیوود را تصریح می کند.

از زمان غصب خاک فلسطین توسط یهودی های صهیونیست در 1948، آنها همواره از حمایت بی پایان ایالات متحده برخوردار بوده اند. هر دولتی در آمریکا بر سرکار می آید، آشکارا از اشغال صهیونیست ها جانبداری می کند، بدون اینکه به میلیون ها پناهجوی فلسطینی هیچ کمکی ارائه کنند.

 از آنجا که سیاست روی افکار عمومی تاثیر می گذارد، هالیوود کشمکش بین طرفین را تحریف می کند و در فیلم هایش فلسطینی ها را به عنوان تروریست هایی که بدون استثنا بد هستند و یهودیان را به عنوان قربانی این تروریست ها معرفی می کند.

 هدف آمریکا از ساخت چنین فیلمهایی که در آن مسلمانان را دیوانگانی وحشی نشان می دهد که به هردلیلی آدم می کشند، قبل از هرچیز تبلیغات صهیونیستی است. این تصویر در سالهای اخیر به طور خاص سمت ایران یعنی بزرگترین حامی فلسطینی ها نیز جهت گیری جدی داشته و «آرگو» آخرین نمونه از آن است.

از آن بدتر این سینما هرگز تصویری مثبت از فلسطینیها به مخاطب انتقال نداده است. دو تولید کننده بزرگ فیلم یعنی مناهم گولان و یورام گلوباس که بنیانگذار انجمنی به نام کانون بوده و صاحب شرکت فیلمسازی گولان و گلوباس هستند در عرض 20 سال اقدام به تولید 40 فیلم نموده اند که در آنها مسلمانان و آرمان فلسطین بیاعتبار شده اند.

 برای تبلیغات سینما از هر شکل دیگری از ارتباطات موثر تر است. گولان و گلوباس قهرمان این تبلیغات هستند. تا به حال هیچ فیلمسازی درد و رنج فلسطینی ها را که ناشی از اشغال صهیونیست ها است، اردوگاه آوارگان یا قربانیان بی گناه فلسطینی را به تصویر نکشیده است. این کار ممنوع است.

گویا از نقطه نظر سیاسی، فیلمسازی و رسانه ای جان یک کودک فلسطینی به اندازه یک کودک یهودی ارزش ندارد. سینمای هالیوود این موضوع را به راحتی نادیده میگیرد و این دقیقا جایی است که هالیوود و واشنگتن بر روی آن اتفاق نظر جدی دارند.

https://shoma-weekly.ir/HkP5EK