دکتر علی عباسپور- به اعتقاد من به تشکیل احزاب شدیدا احتیاج داریم، چون جمعیت کشور زیاد و افکار متفاوت شده است، همه هم از اسلام می گویند بالاخره اینها باید در یک چارچوب مشخصی قرار بگیرد و مرد فرصت داشته باشند تا با این تفکرات به طور مداوم آشنا شده و در دراز مدت بتوانند با شناخت از این تفکرات برای انتخابات ها تصمیم به برگزیدن یک نفر از یک حزب بگیرند.
باید دید حرف و تفکر یک نامزد انتخاباتی چقدر در عملکردش در آینده بروز پیدا می کند، سالها از پیروزی انقلاب گذشته است هر کس که در ارتباط با موضوعات خاصی مختلف نظر خود را بیان می کند باید در عملکرد، رفتار و کردار و گفتارهم این مسئله را ما مشاهده کنیم.
حزب این فرصت را ایجاد می کند که قول و حرف ها افراد با عملکرد آنها سازگار باشد؛ متأسفانه بسیاری از کسانی که به مجلس می آیند حرفهایی که می زنند و قول هایی می دهند که با عمل آنها هماهنگی ندارد و یک مسیر دیگری را می روند.
فرصت این نیست که جامعه بخواهد از چنین افرادی بازخواست کند در صورتی که در سیستم تفکرات حزبی، جامعه از حزب می خواهد و حزب مسئول است و اگر عمل نکن آن حزب را کنار می گذارند از این رو کسانی که با طرفداری و حمایت آن حزب توانستند مسئولیت و قدرتی را قبول کنند و به مدیریت برسند آرام آرام باید آن تفکرات را اجرا کنند و اگر نتوانند باید جوابگو باشند یا حزب آنها به جامعه توضیح دهد.
در جامعه ای که بر اساس مردم سالاری عمل می کند بخصوص جامعه ما که جامعه مردم سالاری دینی است، احزاب دینی برای متبلور کردن این ساختار بسیار حائز اهمیت هستند، در حقیقت انتخابات ما را منطقی تر، اصولی تر و علمی تر میکند بنابراین باید به عنوان یک ابزارسیاسی به آن توجه شود.
شهید بهشتی تفکر بی بدیل حزبی داشت ما هم بیشترین ضربه را در جریان بمب گذاری حزب جمهوری اسلامی خوردیم که آن هم از دست دادن شهید بهشتی بود.