نگاه

نگاه موتلفه اسلامی به دولت حزبی

حزب موتلفه اسلامی اگر معتقد است که در برهه حساس فعلی می‌تواند مشکلات جاری را رفع کند و کشور را از مدیران ناکارآمد و سیاست‌های غلط و سوء استفاده گران از بیت‌المال نجات دهد و پیشرفت عدالت محور و رفاه عادلانه را تامین کند، هر حزبی را نمی‌گوید بلکه حزب ارزش گرا و خدا محور را قبول دارد تا با برنامه هایی بر اساس فقه مترقی اسلام و خط اصیل امام خمینی(ره) و امام خامنه ای و با نیت خالص خدمت در رسالت الهی و حاکمیت‌ارزش ها، خط مشی و برنامه تحول در کشور را طراحی کند
محمدباقر اسداللهی

"دولت کریمه حزب خدا محور" چگونه و چرا؟

در برابر انسان سه پرتگاه هست مقام ، شهوت و ثروت. اگر پای انسان در جاده مشرف به پرتگاه بلغزد یا سرش گیج برود سقوطی دردناک و وحشت آور خواهد داشت و اگر پای انسان استوار و سلامت باشد از زیباییهای دره و کوه و مناظر اطراف لذت برده از مواهب آن بهره میگیرد. این پای استوار و روح آرام در انسانهای ارزش محور است که ارزشهای انسانی و بالاتر از آن ارزش های الهی، انسان های هوس محور و هوسران و نفسانیت محور مادی گرا و آلوده و کژاندیشان در این مسیر پر پیچ و خم، همواره در معرض سقوط و تباهی هستند. هیتلر ها، ترامپها، بن سلمان ها و سران داعش آنگاه که در مقام قرارگرفتهاند بالاترین جنایت ها و خیانت ها را مرتکب شده اند.

رجایی ها، لاجوردی ها، مهدوی کنی ها، باهنرها و عسکراولادی ها در مقام که قرار گرفتهاند به اوج انسانیت و خدایی بودن رسیدهاند و در بهشت قرب الهی جا گرفته اند در حالی که آن موجودات پلید به عذاب های اخروی دچار شده و میشوند.

اسلام ثروت را ابزار خدمت به بندگان خدا و جستجوی رضوان الله و سیر در مسیر خدایی میخواهد ضمن آنکه ثروتمندی که خدامحور است را محبوب خدا می داند.( ابتغاء رضوان الله،ابتغاء وجه الله،جاهدوا باموالهم فی سبیل الله)

در حالی که دنیای مادی گرا و سرمایهداری پول و ثروت را ابزار برآورده شدن امیال ،هوسرانی، زورگویی، ستمگری و سوء استفاده از فقرا می کند. شهوت و شهوترانی آرزوی آنهاست و خواسته های نفسانی هدف آنان است و مقام برای آنها بت و خدای خدایان است. از این رو دنیای مادی گرا سراسر فساد ، تباهی، نامردمی ، زور ، سلطه ، استکبار ، استعمار و استثمار است. دنیای تاریکی ها، دنیای ظلمها و زورگویی ها که در تاریخ امپراطوران، شاهان، خاقانها ،خانها و ارباب ها فراوان است. دنیای معاصر هم جهانی خسته و رنج برده از استکبار و استعمار و سرمایهداران صهیونیست و کشتارهای رنجآور مردمان مانند هیروشیما و ناکازاکی توسط روزولت مدعی تمدن و چرچیل مدعی دموکراسی و استالین مدعی برابری خلق است و پس از آن دیریاسین ها ،میانمار ها و فلسطینیها و بمباران شیمیایی حلبچه و سردشت توسط صدام که مورد حمایت مدعیان دموکراسی حقوق بشر غربی بود و در سالهای اخیر کشتار مردمان بی گناه یمن و بمباران های روزانه وحشیانه دولت سعودی و سکوت سازمان ملل و حقوق بشری های غربی و مدعیان دموکراسی که دیگر برای آنها رسواییهای بین المللی هم جایی ندارد.

دولت در اسلام "دولت کریمه" است که تمنای هر انسان مسلمان ارزش گرایی است. (اللهم انا نرغب الیک فی دولت کریمه) دولت کریمه دولت ارزش گرا است و در پی حاکمیت ارزشهای الهی و انسانی است، به جای حاکمیت شخص ها یا قومیت ها یا حاکمیت دولتها در پی حاکمیت راستی، پاکی و خدمت با عزت و دعوت به همه خوبی ها و مسئولیت دهی به خوبان است که در آن عزت و کرامت انسان به دست آید.

دولتی که دورویان چند چهره را رسوا میکند، نقابداران مردم فریبی را افشا میکند که منافقانه در پوشش شعارها و چهرهای ارزشی اقدام به غارتگری حق و خزانه های مردم و مقام پرستی و برآوردن خواستههای نفسانی و آلوده به زشتی ها و پلیدی ها می کنند و آنها را خوار و حقیر می سازد.( تذل بها النفاق و اهله)

انسانها در این دولت کریمه از دعوت کنندگان به طاعت الله که همان پیروی از ارزشهای الهی میباشد، هستند.( الدعاه الی طاعه الله) و نتیجه و دستاورد اصلی دولت کریمه بهرهمندی و کرامت دنیا و آخرت همه انسانها است.

دولت کریمه توسط انسانهایی شکل میگیرد که رجایی گونه و بهشتی گونه در پی حاکمیت ارزشهای الهی باشند و خود واجد ارزش ها باشند. در زندگانی و اندیشه و گفتار و نوشتار خود ارزشی بوده و ارزش گرا بمانند در پی خواسته نفسانی در مسئولیت یابی و مقام خواهی و قدرت طلبی نباشند مانند شهید رجایی که چون همراه شهید اسلامی به ایشان گفته شد در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی تصویب شده که مسئولیت نخست وزیری را به عهده بگیرید، گفت باید بررسی کنم ببینم آیا وظیفه شرعی من است که باید به آن عمل کنم؟ آیا توان این مسئولیت را دارم؟ آیا مقام مرا تغییر نمیدهد؟ یک هفته بررسی کرد و بعد پذیرفت. او نخست وزیری و سپس ریاست جمهوری را به عنوان تکلیف الهی و برای اقامه دولت کریمه پذیرفت درحالیکه نامزدهای دیگر الا یکی دو نفر در پی رسیدن به ریاست جمهوری از هیچ کاری کوتاهی نمی کردند. بنی صدر که با حمایت پنهانی استکبار و در پی رسیدن به مقام با آمریکا و غرب سازش کرده بود و تفاوت این دو در همان ارزش گرایی و بی ارزشی بود.

اگر حزبی در پی دولت حزبی باشد سه نوع عمل می کند 1- حزب خدامحور،"حزب الله"که در پی دولت کریمه اسلامی و حاکمیت ارزشهاست نه اینکه بخواهد چون حزب است و باید به قدرت برسد در پی مقام طلبی بر آید تا خواسته های نفسانی حزب و اعضای آن را برآورده سازد. 2- حزب ارزشی غیر الهی که در پی اهداف انسانی است که قابل احترام است. ۳- حزب غیر ارزشی حزب الشیطان که در پی رسیدن به مقام برای ارضای خواسته های غیر ارزشی و ضد ارزشی و نفسانیات مادی است مانند حزب هایی از احزاب آمریکا و انگلیس و یا حزب صهیونیسم.

حزب موتلفه و دولت حزبی

حزب موتلفه اسلامی اگر معتقد است که در برهه حساس فعلی میتواند مشکلات جاری را رفع کند و کشور را از مدیران ناکارآمد و سیاستهای غلط و سوء استفاده گران از بیتالمال نجات دهد و پیشرفت عدالت محور و رفاه عادلانه را تامین کند، هر حزبی را نمیگوید بلکه حزب ارزش گرا و خدا محور را قبول دارد تا با برنامه هایی بر اساس فقه مترقی اسلام و خط اصیل امام خمینی(ره) و امام خامنه ای و با نیت خالص خدمت در رسالت الهی و حاکمیتارزش ها، خط مشی و برنامه تحول در کشور را طراحی کند و با چهره هایی از جنس رجایی، لاجوردی، باهنر و بهشتی ایران و مردم خوب آن را به سعادتمندی و عزت دنیا و آخرت برساند.

https://shoma-weekly.ir/ySVsW2