موتلفه اسلامی با وجود برخورداری از شخصیتهای متعدد و ذی نفوذ در کسوت ریاست جمهوری، همواره با نگاه به آهنگ ولی فقیه در نامزد نمودن و یا هماهنگی و یا حمایت و یا سکوت و یا رعایت مصالح نظام، همواره مواضع خود را با دولتهای گذشته ساز و کار نموده است.
نصر عزیزی - اداره امور کشور در شرایط عادی و مرسوم و متداول آنچنان که در کشورهای دنیا رایج است، با نوع اداره در کشوری که قانون اساسیاش با مبانی دین و توسط خبرگان دینی تنظیم یافته و سایر روابط قانونیاش با نظارت فقهای شورای نگهبان شکل و شمایل و محتوای دینی دارد، کاملاً متفاوت است. در این رابطه خواه از زاویه نگرش ولایت مطلقه فقیه و خواه از زاویه قانون اساسی به مقوله ولایت فقیه نگریسته شود، مواضع و جهتگیریها و تنظیم فعالیتهای موتلفه اسلامی قابل تحلیل است.
واقعیت این است اگر گروهها و جریانات شکل گرفته بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را به دو گروه اسلامی و غیر اسلامی تقسیم نماییم، ضمن اینکه جریانات بینابینی هم وجود داشتهاند، آن دسته که ادعای اسلامیت داشته و یا دارند، به چند دلیل نتوانستهاند در نهادینه نمودن این نوع نگاه در زیرساختهای مبانی تشکیلاتی خود موفق شده و یا کارنامهای ارائه دهند:
الف – ساختار مناسب و قابل قبول و گستردهای نداشتهاند که با کار تشکیلاتی خود را محک بزنند.
ب – به تبع نداشتن تشکیلات مناسب، فعالیتها و موضعگیریهای لازم را نداشته که بتوان مواضع و یا جهتگیریها را با مواضع رهبری تطبیق داد و اینطور نبود که نظیر حزب موتلفه اسلامی در هزاران موضوع حکومتی موضعگیری داشته باشد.
د- معدودی نیز با وجود ادعاهایی که داشتهاند اگر چه میدان عمل برای خود نساختهاند، به درستی از امتحان بیرون نیامدند.
لذا موتلفه اسلامی با ظرافت و حساسیت و دقت اطلاعاتی، حرکت سازنده تشکیلاتی خود را به نحوی تنظیم و سازماندهی نمود که با عنایت به بررسیهای کارشناسی، شناخت و جهتگیریهای لازم را با مواضع ولایت فقیه هماهنگ نماید. در این رابطه به چند نوع جهتگیری حزب در طول سالیان بعد از انقلاب پرداخته میشود:
1- آنچنان که قانون اساسی ضمن تاکید بر مطلقه بودن ولایت فقیه، جایگاه ویژه و مهمی از اختیار ولایت را در اصول مختلف پیش بینی نموده است، موتلفه اسلامی همواره حمایت خود را از این قانون اعلام و تبلیغ نموده است و آنجا که در زمان حیات حضرت امام بازنگری بعضی اصول در دست کار بود، بر این نوع تغییر، تأیید و صحه گذاشت.
2- نهاد شورای نگهبان تجلی جایگاه حراست و حفاظت و دیدهبانی از اسلامیت قوانین مصوب مجلس و تفاسیر مرتبط با آن میباشد، شاید در روز و یا برههای از تاریخ انقلاب اسلامی نبوده باشد که بیشترین هجمهها از طرف دشمنان و دوستان ناآگاه و یا فریب خورده یا غربزدگان به این نهاد حساس صورت نگرفته باشد. آنچنان که عیان و به عنوان اخبار متواتر روزشمار انقلاب اسلامی مطرح بوده، موتلفه اسلامی از پیشگامان و مدافعین جریانات سیاسی انقلاب برای دفاع از این نهاد مهم بوده است. به عبارت دیگر سپر دفاع از ولایت در دفاع از نهاد شورای نگهبان تفسیر حقیقی دارد که موتلفهایها سپر دفاع بودهاند.
3- موتلفه اسلامی با وجود برخورداری از شخصیتهای متعدد و ذی نفوذ در کسوت ریاست جمهوری، همواره با نگاه به آهنگ ولی فقیه در نامزد نمودن و یا هماهنگی و یا حمایت و یا سکوت و یا رعایت مصالح نظام، همواره مواضع خود را با دولتهای گذشته ساز و کار نموده است.البته رؤسای دولتها تفاوتهای زیادی داشتهاند. در ریاست جمهوری بنی صدر موتلفه مخالف بود ولی سطح مخالفتش را با امام راحل هماهنگ میکرد. در دولت میرحسین موسوی موتلفه مخالف و منتقد اصولی حامی بود زیرا مصالح نظام و جنگ تحمیلی از شرایط حاکم روز بودند. در دولت هاشمی رفسنجانی موتلفهایها حامی منتقد بودند و با سیاستهای کارگزارانی دولت کاملاً مخالف بودند ولی نگاه حمایتیشان متناسب با نگاه رهبری بود. در دولت خاتمی مخالف و منتقد و در عین حال حامی کلیت ساختار قانونی دولت بودند در دولت احمدی نژاد با وجودی که نامزد موتلفه از ابتدا آقای احمدی نژاد نبود، در جریان فتنه حامی بوده ولی از اول منتقد اصولی بودهاند. لذا در تمام این نوع حمایتها موتلفه با بررسیهای همه جانبه و تجزیه و تحلیلهای لازم و با توجه به گستردگی جبهه دشمنان نظام، با الهام از رهبری موضعگیری مینمود.
4- در طول سالهای گذشته از این منظر که دولت و کارگزاران نظام اسلامی متعلق به حوزه مدیریت رهبری هستند، همواره موتلفه کم و بیش همکاری داشته ودر بسیاری موارد مسئولیتهایی نیز به عهده اعضاء بوده است.
5- موتلفه اسلامی هیچگاه در قامت مخالف تمام قد با مدیریت جمعی دولتها ظاهر نشد. زیرا به هر دلیلی وقتی دولتی حکم تنفیذ از رهبری میگیرد، یعنی باید با تمام کم و کاستیها و نقطه قوت و ضعفها و رویکردهای مثبت و انحرافی با آنها برای حفظ آرامش جامعه و گذر دورانهای سیاسی همکاری نمود و این مشی اعتدالی با ادعاها و مستندات فراوان در رویههای اعتدالی جریانات سیاسی و نیروهای وفادار و دلسوز و متعهد و حتی منتقدین مختلف مؤثر بوده و همواره قضاوت منصفانه بسیاری از خواص و آگاهان و فعالان سیاسی را به دنبال داشت.
واقعیت این است اگر گروهها و جریانات شکل گرفته بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را به دو گروه اسلامی و غیر اسلامی تقسیم نماییم، ضمن اینکه جریانات بینابینی هم وجود داشتهاند، آن دسته که ادعای اسلامیت داشته و یا دارند، به چند دلیل نتوانستهاند در نهادینه نمودن این نوع نگاه در زیرساختهای مبانی تشکیلاتی خود موفق شده و یا کارنامهای ارائه دهند:
الف – ساختار مناسب و قابل قبول و گستردهای نداشتهاند که با کار تشکیلاتی خود را محک بزنند.
ب – به تبع نداشتن تشکیلات مناسب، فعالیتها و موضعگیریهای لازم را نداشته که بتوان مواضع و یا جهتگیریها را با مواضع رهبری تطبیق داد و اینطور نبود که نظیر حزب موتلفه اسلامی در هزاران موضوع حکومتی موضعگیری داشته باشد.
د- معدودی نیز با وجود ادعاهایی که داشتهاند اگر چه میدان عمل برای خود نساختهاند، به درستی از امتحان بیرون نیامدند.
لذا موتلفه اسلامی با ظرافت و حساسیت و دقت اطلاعاتی، حرکت سازنده تشکیلاتی خود را به نحوی تنظیم و سازماندهی نمود که با عنایت به بررسیهای کارشناسی، شناخت و جهتگیریهای لازم را با مواضع ولایت فقیه هماهنگ نماید. در این رابطه به چند نوع جهتگیری حزب در طول سالیان بعد از انقلاب پرداخته میشود:
1- آنچنان که قانون اساسی ضمن تاکید بر مطلقه بودن ولایت فقیه، جایگاه ویژه و مهمی از اختیار ولایت را در اصول مختلف پیش بینی نموده است، موتلفه اسلامی همواره حمایت خود را از این قانون اعلام و تبلیغ نموده است و آنجا که در زمان حیات حضرت امام بازنگری بعضی اصول در دست کار بود، بر این نوع تغییر، تأیید و صحه گذاشت.
2- نهاد شورای نگهبان تجلی جایگاه حراست و حفاظت و دیدهبانی از اسلامیت قوانین مصوب مجلس و تفاسیر مرتبط با آن میباشد، شاید در روز و یا برههای از تاریخ انقلاب اسلامی نبوده باشد که بیشترین هجمهها از طرف دشمنان و دوستان ناآگاه و یا فریب خورده یا غربزدگان به این نهاد حساس صورت نگرفته باشد. آنچنان که عیان و به عنوان اخبار متواتر روزشمار انقلاب اسلامی مطرح بوده، موتلفه اسلامی از پیشگامان و مدافعین جریانات سیاسی انقلاب برای دفاع از این نهاد مهم بوده است. به عبارت دیگر سپر دفاع از ولایت در دفاع از نهاد شورای نگهبان تفسیر حقیقی دارد که موتلفهایها سپر دفاع بودهاند.
3- موتلفه اسلامی با وجود برخورداری از شخصیتهای متعدد و ذی نفوذ در کسوت ریاست جمهوری، همواره با نگاه به آهنگ ولی فقیه در نامزد نمودن و یا هماهنگی و یا حمایت و یا سکوت و یا رعایت مصالح نظام، همواره مواضع خود را با دولتهای گذشته ساز و کار نموده است.البته رؤسای دولتها تفاوتهای زیادی داشتهاند. در ریاست جمهوری بنی صدر موتلفه مخالف بود ولی سطح مخالفتش را با امام راحل هماهنگ میکرد. در دولت میرحسین موسوی موتلفه مخالف و منتقد اصولی حامی بود زیرا مصالح نظام و جنگ تحمیلی از شرایط حاکم روز بودند. در دولت هاشمی رفسنجانی موتلفهایها حامی منتقد بودند و با سیاستهای کارگزارانی دولت کاملاً مخالف بودند ولی نگاه حمایتیشان متناسب با نگاه رهبری بود. در دولت خاتمی مخالف و منتقد و در عین حال حامی کلیت ساختار قانونی دولت بودند در دولت احمدی نژاد با وجودی که نامزد موتلفه از ابتدا آقای احمدی نژاد نبود، در جریان فتنه حامی بوده ولی از اول منتقد اصولی بودهاند. لذا در تمام این نوع حمایتها موتلفه با بررسیهای همه جانبه و تجزیه و تحلیلهای لازم و با توجه به گستردگی جبهه دشمنان نظام، با الهام از رهبری موضعگیری مینمود.
4- در طول سالهای گذشته از این منظر که دولت و کارگزاران نظام اسلامی متعلق به حوزه مدیریت رهبری هستند، همواره موتلفه کم و بیش همکاری داشته ودر بسیاری موارد مسئولیتهایی نیز به عهده اعضاء بوده است.
5- موتلفه اسلامی هیچگاه در قامت مخالف تمام قد با مدیریت جمعی دولتها ظاهر نشد. زیرا به هر دلیلی وقتی دولتی حکم تنفیذ از رهبری میگیرد، یعنی باید با تمام کم و کاستیها و نقطه قوت و ضعفها و رویکردهای مثبت و انحرافی با آنها برای حفظ آرامش جامعه و گذر دورانهای سیاسی همکاری نمود و این مشی اعتدالی با ادعاها و مستندات فراوان در رویههای اعتدالی جریانات سیاسی و نیروهای وفادار و دلسوز و متعهد و حتی منتقدین مختلف مؤثر بوده و همواره قضاوت منصفانه بسیاری از خواص و آگاهان و فعالان سیاسی را به دنبال داشت.