ادب و هنر

نگاهی به فیلم‌های بازمانده از کاروان سی‌و‌یکمین جشنواره‌ فیلم فجر

بدیهی‌است علت حضور نیافتن این فیلم‌ها غالباً محتوایی بوده و برخی از فیلم‌ها قابلیت اکران در جشنواره را نداشته‌اند که گفته می‌شود علت این ممیزی مشی دبیر جشنواره بوده است.
هر سال مدتی بعد از اعلام لیست فیلمهای بخشهای مختلف جشنواره فجر، یک لیست دیگر در رسانهها منتشر میشود. لیستی از فیلمهایی که به دلایل مختلف به جشنواره نرسیدهاند. دلایلی مثل کمبود زمان برای نهایی شدن اثر و ماندن در مراحل، تدوین یا اصلاح نهایی و ضرورت بازبینی محتوایی و به نوعی حک و اصلاح برای قابلیت نمایش داده شدن در جشنواره. یکی از خصوصیات این لیست گمانهزنیها و احتمالاتی است که در مورد حضور و رتبههای این آثار در جشنواره اعلام میشود. در این گزارش میخواهیم به خلاصه برخی از این آثار که به جشنواره سیو یکم نرسیدهاند، بپردازیم. بدیهیاست علت حضور نیافتن این فیلمها غالباً محتوایی بوده و برخی از فیلمها قابلیت اکران در جشنواره را نداشتهاند که گفته میشود علت این ممیزی مشی دبیر جشنواره بوده است.

 

    بالاخره اکران میشود/ فیلم قصهها اثر رخشان بنیاعتماد

 اولین نکتهای که در مورد این فیلم به چشم میآید، این است که این فیلم بدون مجوز ساخته شده و مراحل قانونی ساخت فیلم و اخذ پروانه‏ ساخت را طی نکرده است. «قصهها» فیلمی است هفت اپیزودی که میتوان گفت تمام مشخصههای یک فیلم سیاه اجتماعی با پس زمینههای سیاسی را داراست و تمرکز آن بر اوضاع بعد از انتخابات ریاست جمهوری است. بنیاعتماد در این فیلم، به سراغ سرنوشت کاراکترهای معروف فیلمهای پیشین خود میرود و از طریق دوربین یک مستندساز (با بازی حبیب رضایی) اوضاع رقتبار آنها را به تصویر میکشد. البته ظاهراً مأمورین حراست هم در جهت گرفتن دوربین این مستندساز، تلاشهای درخوری را انجام میدهند و در آخر با این جمله مثلاً  قصار او روبهرو میشوند: «هیچ فیلمی برای همیشه در کمد نخواهد ماند...» با چنین توصیفاتی شنیده شده که وزارت ارشاد این روزها در تکاپو است تا در بدعتی خطرناک به این فیلم بعد از ساختهشدن مجوز نمایش دهد.

 

   دوره کودکی/ کاغذ خروسنشان، اثر: مریم میلانی

کاغذ خروسنشان به کارگردانی خواهر «تهمینه میلانی» و تهیهکنندگی همسرش، محمد نیکبین تا به حال به چند جشنواره خارجی رفته اما به دلیل ضعف فنی نتوانست توجه اعضای هیأت انتخاب را جلب کند. شنیدهها حکایت از یک فیلم کودک و ویدئویی خستهکننده و ضعیف دارد. ظاهراً داستان فیلم در مورد سه کودک است که هر یک آمال و آرزوهای بزرگی در سر دارند. «میلانی» در این فیلم تلاش کرده تا اسطورههایی که در جامعه به آنها احترام گذاشته میشود را به عنوان الگوهای مناسب به کودکان معرفی نماید. ضمن اینکه ظاهراً او در این فیلم، نیمنگاهی هم به کودکی «علی دایی» اسطوره ورزشی کشورمان هم داشته است.

 

   شاگرد استاد!/ فیلم لرزاننده چربی اثر: محمد شیروانی

شیروانی از شاگردان محمد آفریده - تهیهکننده «یک خانواده محترم» - است که همچون او در ساخت آثار ضدایرانی با پول دولتی – مانند مستند توقیف شده 444 روز به تهیهکنندگی صداوسیما- و آثار سینمایی بدون مجوز تبحر دارد. او برای دومین بار و بعد از ساخت فیلم مستهجن و به نمایش درنیامده «ناف»، فیلم غیراخلاقی و مستهجن دیگری را بدون اخذ مجوز ساخت و روانه جشنواره فجر نمود تا شاید در این اوضاع بههم ریخته این سینما، فیلم زیر زمینی او هم راهی جشنواره شود! طبق شنیدهها این فیلم به زندگی مأمور انتظامی میپردازد که از شغلش سوءاستفاده کرده و به تلکه زنان مشغول است! نکته قابل توجه اینکه این فیلم از نظر برخورداری از صحنههای غیراخلاقی و مشکلات پوششی یک مورد بیسابقه است. این فیلم با سکانس حجامت یک مرد چاق برهنه (با بازی هنرپیشه ارمنی تازه کشف شده و مقیم آمریکا «لوون هفتوان») در میان چند دختر جوان معلومالحال آغاز میشود.

 

   ساخت کوه از کاه / فیلم ماندو، اثر: ابراهیم سعیدی 

ماندو یک فیلم سفارشی و دولتی ساز است. البته نه به سفارش کشور و دولت جمهوری اسلامی بلکه به سفارش کردستان عراق، مضمون این فیلم جدایی کردستان از ایران و ترویج ایده «کردستان بزرگ» است. «ماندو» به کارگردانی «ابراهیم سعیدی» - مستندساز با سابقه- روایت زندگی کردهای ایرانی آواره کشور عراق است که در نهایت پشت مرزهای کشورشان و در فراق وطن میمیرند.

 

   سمفونی خیانت / فیلم گس، اثر: کیارش اسدزاده

 گس هم بدون مجوز ساخته شده است و کارگردانش ترجیه داده بهجای وقت گذاشتن برای دریافت مجوز، اثرش را پیش ببرد. کارگردان با اعتماد به نفس این اثر فرم حضور در جشنواره را هم پر کرده است! «گس» سه اپیزود دارد که در اپیزود اول، ماجرای خیانت دکتری 55 ساله به زنش را روایت میکند. در اپیزود دوم، مردی حدوداً سی و چند ساله به زنش خیانت میکند و در اپیزود سوم، دختر و پسر جوانی را میبینیم که پسر در خلال یک اردوی دانشجویی، به دوست دخترش خیانت میکند! بدین ترتیب، مشخص می‏شود که مردان ایرانی از هر نسل و از هر طبقه، مشغول خیانت به زنان خود هستند!

 

   باورنکردنی/ فیلم این یک رؤیاست، اثر: محمود غفاری

خلاصه فیلم این است: «دختر جوانی برای پرداخت بدهیاش به یک مرد میانسال، به شرکتهای هرمی و تلاش برای عضوگیری از میان مردم روی آورده است و در این راه با مشکلات زیادی روبهرو میشود. اما در نهایت مرد طلبکار به او پیشنهاد میدهد که در ازای رابطه نامشروع، حاضر است تا بدهی اش را ببخشد. دختر سرانجام تسلیم میشود. مدتی بعد، او متوجه میگردد که حامله شده است و در پی سقط جنینش برمیآید اما در این میان، او خود را با تلاش عجیب و غریب مرد طلبکار و همسرش که سالهاست بچهدار نمیشوند، مواجه میبیند که میخواهند فرزند حرامزاده او را تصاحب کنند...» به نظر شما چنین ماجرایی اصلاً امکان وجود در دنیای حال را دارد و غیر از این است که کارگردان و صاحب اثر میخواهند تخیلات خود را که ناشی از... به نمایش بگذارند؟

 

   سالی که نکوست/ فیلم مهمونی کامی، اثر: علی احمدزاده

این فیلم داستان گروهی از دختران بیبندوبار و کاملاً بیکار را روایت میکند. در این داستان این گروه بعد از تفریح و عیش و نوش در شمال، همگی برای حضور در یک پارتی عازم تهرانند. شنیده شده است که مهمونی کامی را میتوان جزو بیبندوبارترین فیلمهای چندین سال اخیر سینمای ایران به حساب آورد. جالب است بدانید که این اثر اولین کار احمدزاد،کارگردان فیلم است. اینجا میتوان گفت: سالی که نکوست از...

 

   کندو برای باز فروشی / فیلم همه چیز برای فروش، اثر: امیرحسین ثقفی 

آنهایی که فیلم«کندو» (فریدون گله) با بازی «بهروز وثوقی» را دیدهاند و با خلاصه داستان آن آشنا هستند، با خواندن داستان دومین کار «امیرحسین ثقفی» قطعاً به یاد این فیلم خواهند افتاد. کندو از جمله آثار قبل از انقلاب اسلامی بوده است و احتمالاً نویسنده برای باز فروشی آن این اثر را ساخته است. خلاصه همه چیز برای فروش: «مردی برای حل مشکل مالیاش، تعدادی چک وصول نشده میخرد و سعی میکند تا در مدت کمی، آنها را وصول کند. اما در این میان، او هربار در مسیر وصول چکها با افرادی مواجه می‏شود که از خود او مشکلات بیشتری دارند و این منجر به درگیری و دعوا میشود...» یک فیلم نمونهای از یک فیلم سیاه اجتماعی است که احتمالاً برای اکران با مشکل روبهرو نخواهد بود.

 

    اختلاف برای هیچ/ فیلم به خاطر پونه، اثر: هاتف علیمردانی

 این فیلم ماجرای جالبی دارد. مرد معتادی به مرکز بازپروری میرود و در غیاب او، همسرش برای تأمین مالی، به مرد همسایه متوسل میشود تا از او فتوشاپ یاد بگیرد. بدین ترتیب مرد همسایه به خانه این زن میرود و به او فتوشاپ یاد میدهد. البته در این میان اتفاق خاصی نمیافتد، اما با بازگشت مرد که ظاهراً آذری هم هست، او این وضع را تاب نمیآورد و خواستار توضیح از سوی همسرش میشود. پرداخت فیلم البته به گونهای است که مرد احمق و زن محق جلوه داده میشود. خب این هم نگاه کارگردانان ایرانی به موضوع غیرت و ناراحتی از رابطه با مرد همسایه است! جالبتر از خلاصه داستان، این است که عوامل این فیلم اصرار دارند سوژه فیلم را اختلاف فرهنگی جلوه دهند!

 

    همچنان استوار/ فیلم آیینه و شمعدان، اثر: بهرام بهرامیان

«بهرامیان» در سال گذشته با ساخت فیلم «پریناز» نشان داد که در جشنوارهای که همه فیلمها با اغماض و مسامحه قابل نمایش هستند، میتواند چنان فیلمی بسازد که هیچ کس یارای مسامحه با آن را هم نداشته باشد و از این رو، «پریناز» فیلم توقیفی بزرگ سال گذشته سینمای ایران نام گرفت. حالا امسال، «بهرامیان» حماسه دیگری را در کارنامه خود ثبت کرد و فیلمش در حین ساخت و به دلیل تغییر صد در صدی متن نسبت به فیلمنامه تصویب شده، توقیف شد. فیلمی که با حمایت ویژه «محمدرضا سجادپور» به پروسه تولید رسیده بود. به هر حال بعد از توقیف یکی دو ماهه و اصلاح فیلمنامه هم، «آیینه و شمعدان» نتوانست مراحل آمادهسازی خود را به اتمام برساند و به جشنواره فجر نرسید.

 

   زندگیمشترک شماره2/ فیلم زندگی مشترک آقای محمودی و بانو، اثر: روحالله حجازی

«روحالله حجازی» بعد از اینکه در جشنواره سیام با فیلم «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» مغضوب شد، این بار با اثر دیگری با عنوان و محتوایی مشابه سال قبل آمد. هرچند حجازی در تلویزیون آثاری با مضامین مذهبی میسازد ولی در سینما نشان داده که به موضوعات حساس علاقه دارد. حالا و بعد از ماجرای سال گذشته «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» و هم به علت موضوعی در حوالی تم خیانت و بیبند و باری، اجازه ورود به جشنواره را پیدا نکرد. شنیده میشود بیشتر مشکلات پیرامون وجود کاراکتر «ترانه علیدوستی» است که ظاهراً شخصیتی ویژه و بهشدت بیبند و بار در فیلم دارد. از جمله خصوصیات این فیلم، تقابل سنت و مدرنیته است.

 

    عاشورا برای سیاست/  فیلم روز رستاخیز، اثر: احمدرضا درویش

 این فیلم با فیلمهایی که از ابتدا در مورد آن نوشتیم و خواندید، کاملاً فرق داد. از موضوع گرفته تا ساخت و حتی دلیل شرکت نکردن در جشنوارهاش. «روز رستاخیز» یکی از عظیمترین پروژههای سینمایی سالهای اخیر سینمای ایران است که به بازسازی حماسه باشکوه روز عاشورا میپردازد و یکی از امیدهای سینمای دینی کشورمان بعد از چندین سال است اما با وجود همه اخبار امیدوار کنندهای که از این فیلم به گوش میرسد، درویش، کارگردان آن با لحاظ کردن مسائل سیاسی و برای آنکه نمیخواست از فیلم عظیمش در این دولت رونمایی شود، با وجود پایان مراحل فنی، فرم حضور در جشنواره را پر نکرد و مانع حضور آن در جشنواره شد. شاید بهتر بود، احمدرضا درویش از علاقهاش به دولت اصلاحات و تنفرش از دولت احمدینژاد در جای دیگری و بر سر فیلم دیگری رونمایی میکرد تا شائبه بازی سیاسی با اثری که نام مبارک امام حسین(ع) را یدک میکشد، پیش نیاید.

بازنویسی: زینب حیدری

https://shoma-weekly.ir/RT9zsF