ادب و هنر

نگاهی به داستان‌های معلمانه

کتاب بچه‌های فلسطین مجموعه‌ای از داستان‌های کنفانی است. تفنگ و اردوگاه یکی از داستان‌های این مجموعه است.
او انسان خاصی بوده است. کنفانی اولین کسی است که «مقاومت» را وارد ادبیات و داستان فلسطین کرده است. نویسنده متعهد روزنامه نگاری حرفهای و تعداد زیادی لقب و تعریف در خور شخصیت؛ همهاش برای غسان کنفانی کم است.

کنفانی در یک خانواده از طبقه مرفه جامعه متولد شد، دوازده سالگیاش در سال ۱۹۴۸ همزمان با یکی از حملات اسرائیل به روستای دیریاسین بود و همین عامل شروع ناراحتی و نفرت او شد.

توجه او به کودکان بخصوص کودکان فلسطین ساکن در اردوگاههای فلسطینی و علاقهاش به تدریس او را به سمت معلمی پیش برد. حضور او در بین کودکان را میتوان عامل اثرگذاری در نوشتههایش دانست. یکی از وجوه مشترک داستانهای کنفانی حضور و وجود کودک آن هم کودک اثرگذار در داستانهایش است. داستانهای کنفانی از دیدگاه کودکان فلسطینی روایت میشود.

کتاب بچههای فلسطین مجموعهای از داستانهای کنفانی است. تفنگ و اردوگاه یکی از داستانهای این مجموعه است.

محل وقوع این داستان در یکی از اردوگاههای فلسطین است. در این داستان ماجرایام سعد مادر یکی از فرزندان فلسطین روایت میشود. همسر این مرد، ابوسعد، با افتخار در مورد همسرش میگوید. صحبتهای او در مورد همسرش کاملا مفهوم دارد: «او پسرانی به دنیا آورد که میخواهند به فداییان بپیوندند، او فرزندان خود را برای قربانی شدن برای فلسطین به دنیا آورده است.» این بخش از داستان در ظاهر بخشی از گفتگو است ولی در واقع نویسنده با کیاست و به طور ملموس و غیر محسوس حرفش را گفته است.

فضاسازیها و ترسیم فضاها در این مجموعه از داستانها یکی از نقاط مثبت و شاید امتیازهای منحصر به فرد نویسنده باشد، به طوری که در مسیر مطالعه داستانها احساس هم ذات پنداری با شخصیتها به وجود میآید و در بخشهایی که از کودکان به طور مستقیم حرف زده میشود و نگاهشان به طور ناخواسته مخاطب این کودکان را با کودکان اطرافش همسان سازی و حتی بررسی میکند.

یکی از ابتکارات کنفانی حرف زدنهایش در بین جریان داستان است. کتاب بچههای فلسطین در سال ۱۳۹۱ توسط انتشارات روایت فتح در شمارگان ۲۲۰۰ نسخه منتشر کرده است. این کتاب شامل ۲۱۷ صفحه است و توسط فاطمه باغستانی به فارسی ترجمه شده است.

https://shoma-weekly.ir/BEmxLi