محمد مشهدی عباس- از آنجا که درآیات،احادیث و روایات پر ضرورت اقدامات وکارهای گروهی تأکید شده است وخداوند متعال در قرآن مکرراً این مسئله رایادآور شده است،متأسفانه این امر درکشور ما که یک کشور اسلامی است مورد غفلت واقع شده است وکمتر مردم به کارگروهی به ویژه در رابطه با مسائل سیاسی وموضوع حزبی می پردازد وعلاقه ای به فعالیت سیاسی آن هم در قالب تحزب را ندارد ودر مجموع می توان گفت حزب پذیری در ایران رونق نداشته واکثر قریب به اتفاق مردم حزب گریزند با توجه به اینکه 36سال از انقلاب اسلامی می گذرد وهرروز ضرورت وجود این احزاب در کشور بیشتراحساس می شود وبا
بررسی های انجام شده بزرگترین مشکل کشور نبود احزاب فعال وپویایی سیاسی است پس به صلاح مردم شریف انقلابی وجمهوری اسلامی نمی باشد که ما شاهدمهجور ماندن این مهم در کشور باشیم.
باتوجه به اینکه رهبر معظم سال92 را سال حماسه سیاسی وحماسه اقتصادی نام گذاری کرده اند شایسته است که مسؤولین محترم ونخبگان برای رسیدن به امنیت پایدار وتحقق حماسه ی سیاسی در12سال آینده وسال1404باداشتن الگوی مناسب ازحزبی مقتد روپویا تلاش نمایند البته در مقاله ی قبلی در رابطه با حماسه سیاسی وتحول بنیادین آموزش وپرورش ووظیفه ی سنگینی که این نهاد برعهده داراست تأکید شده است لذا باید به ساختهای سیاسی توجهی خاص صورت گیرد نخبگان وفرهیختگان ونهادهای زی ربط باید به اهمیت تحزب وحزب گریزی توجه ویژه داشته باشند؛البته تاکنون بیش از 25مجوز از ماده ی قانون احزاب صادر شد وتلاش هایی برای توسعه ی سیاسی انجام شده است اما متأسفانه اکثر حزب ها شب انتخاباتی گذرا فعالیت می کنند وبعد از برگزاری انتخابات اثری از پویایی وحرکت درآنها مشاهده نمی شود با توجه به اینکه نگارنده در این مجله ندارد به آثار نبود حزب فعال وپویا در کشور بپردازد ولی در رابطه با ضرورت تحزب همین بس که به آیات آخر سوره آل عمران اشاره کنیم که خداوند در آنجا می فرمایند :
اهل ایمان باید یکدیگر را کامل کنند ......... بنابراین وجود احزاب در کشور نشان داده که مسؤولین بر خاسته از داض احزاب دارای تیم کاری وبرنامه های منسجم بااستفاده ازخردجمعی بوده اندوازتک روی های متوسل به آزمون وخطادوری کرده اند.اگراحزاب پویاوفعال درکشورحضورنداشته باشند اموربدست باندها،گروهاوافرادنالایق افتاده وآنجاست که رشوه وباج گیری ونارضایتی مردم ویأس و ناامیدی درروندکارهااتفاق خواهدافتادودرکشوری که احزاب سیاسی فعالیت نداشته باشند ما شاهدپویایی وبلوغ سیاسی نخواهیم بودلذا،وجودنداشتن احزاب باعث پرورش مردمی محافظه کارخواهدشد که بادولت نمی توانندارتباط برقرار کننددرحالی که احزاب می توانند پلی محکم بین دولت ومردم وفرضیه سازی برای اجرای بهتر دوکراسی باشندونبوداحزاب کارآمدوپویاهستندکه فضارابرای موج سواری مهیا کرده وباعث کمرنگ شدن افرادنالایق درجامعه خواهدشد لذا تحزب وجمهوریت لازم وملزم هستند پس وقتی جمهوریت نظام پذیرفته شده است باید تحزب هم جدی گرفته شود وگرنه دچار نارسایی سیاسی می شویم ونبود احزاب سیاسی در جامعه به تفرقه افکنان کمک می کندتابرهم زننده ی وحدت باشند لذل فعالییت احزاب سیاسی می تواند آگاهی بخش وپرورش دهنده ی نیروهایی تلاش گرو مؤمن جهت به ثمررسیدن امور مطلوب درجامعه رامهیا سازد وبایدازحزب گریزی که در طی سالهای گذشته باآمدن دولت هاورفتن آنها برسرکارآمدن ویارفته اند واحیاناً گسترش یافته انداثراتی منفی وتجربیاتی تلخ را به بارآورده اندجلوگیری کنیم واین امرمحقق نخواهد شد مگرباشناساندن احزاب فعال واصلاح حزب گریزی ورواج حزب پذیری به امیدآن روز
نگاه
نقش موثر تحزب در خلق حماسه سیاسی
وبایدازحزب گریزی که در طی سالهای گذشته باآمدن دولت هاورفتن آنها برسرکارآمدن ویارفته اند واحیاناً گسترش یافته انداثراتی منفی وتجربیاتی تلخ را به بارآورده اندجلوگیری کنیم واین امرمحقق نخواهد شد مگرباشناساندن احزاب فعال واصلاح حزب گریزی ورواج حزب پذیری