ا تحقیق و بدون تردید یکی از عناصر اصلی مؤثر در تثبیت و استمرار و اداره نظام جمهوری اسلامی، وجود حزب جمهوری اسلامی بود که رهبران آن را در گروه روحانی، بزرگانی چون شهید بهشتی، شهید باهنر، مقام معظم رهبری، آیت الله موسوی اردبیلی و حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی و در گروه غیرروحانی در واقع کادر اصلی را موتلفهایها تشکیل میدادند.

نصر عزیزی - یکی از نظریات مطرح در خصوص انقلاب اسلامی ایران، سرعت پیروزی و سرنگونی نظام شاهنشاهی بود که به عقیده بعضی هر انقلابی که با سرعت پیروز میشود، برای استقرار نظام جایگزین نیز با مشکلاتی روبرو خواهد بود.
به همین دلیل کادرسازی انقلابی، به عهده گرفتن مسئولیتهای جدید، استقرار نهادها، پاکسازی عوامل رژیم گذشته، مقوله امنیت، اداره امور معیشتی مردم، سامان برنامهها، تعدد توطئهها و تهدیدها و دهها مقوله دیگر از جمله عواملی هستند که برای هر نظام جدیدی بعد از انقلاب و به خصوص برای نظام جمهوری اسلامی از جمله مشکلات پیش روی بوده و میباشند.
در کشور ما به دلال مختلف از جمله رهبری بلامنازع و بی بدیل امام راحل و حضور یکپارچه ملت در صحنهها و انسجام روحانیت و عناصر انقلابی، این فرصت پدید آمد تا ماههای آخر سال 57 و سالهای 58 و59 و حتی سال 60، نظام ما استقرار کامل یافته و گردنههای خطر را یکی پس از دیگری پشت سرگذارد.
با تحقیق و بدون تردید یکی از عناصر اصلی مؤثر در تثبیت و استمرار و اداره نظام جمهوری اسلامی، وجود حزب جمهوری اسلامی بود که رهبران آن را در گروه روحانی، بزرگانی چون شهید بهشتی، شهید باهنر، مقام معظم رهبری، آیت الله موسوی اردبیلی و حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی و در گروه غیرروحانی در واقع کادر اصلی را موتلفهایها تشکیل میدادند.
لازم به یادآوری است در فضایی که نظام امنیتی اطلاعاتی و دفاعی و نظامی ما از هم پاشیده بود و هنوز نهادهای انقلابی در مراحل اولیه شکلگیری بودند و قریب 300 گروهک ضد انقلاب و یا مخالف انقلاب و یا معارض و مسأله ساز با انقلاب برای سهم خواهی و حضور در حاکمیت شکل گرفته بودند و صدها روزنامه و نشریه و مجله با سوء استفاده از فضای باز و آزادی انقلاب علیه خط فقاهتی امام راحل و نیروهای اصیل منتشر شده بود، تنها تشکل سامان یافته انقلابی و با اعتقاد راسخ به مبانی دین، نظام و رهبری که با دبیر کلی شهید مظلوم بهشتی هدایت میشد، حزب جمهوری اسلامی بوده که با انصاف می توان گفت فضای نقش آفرینی بسیار مطلوبی را با همه محدودیتها و موانع و مشکلات و مخالفتها ایجاد نمود.
درحزب جمهوری اسلامی سه گروه روحانیت، موتلفهایها و گروه کمرنگ و کم اثر دیگری نظیر میرحسین موسوی حضور داشتند. دو گروه اول از پایهگذاران نهضت و مبارزه و زندان و شکنجه و مرتبط با رهبری حضرت امام بودند و گروه سوم از نظر شخصیتی و تعداد، نقش زیادی نداشتند ولی با ایده جذب جوانان انقلابی به حزب فراخوانده شده و پیوستند و اینکه نقش مخرب این گروه در ناهمخوانی با کلیت و ساختار واهداف آن حزب الهی و در نهایت تعطیلی آن چه بوده، نیازمند بحث دیگری است ولی درخصوص موتلفه اسلامی و نقش کلیدی آن در حزب چند نکته جهت یادآوری ضروری است. اگر چه این فصل نیازمند کتابی تاریخی میباشد:
1- بزرگانی نظیر آیت الله شهید بهشتی که گروه فقاهت و روحانیت موتلفه را در طول دوران مبارزه با همراهی شهید مطهری و هدایت امام راحل تشکیل میدادند، در واقع از روحانیون موتلفه بودند و نقش شهید بهشتی در اداره نظام، بسان نقش معمار قدرتمندی بوده که دوست و دشمن به آن وافق و معترف بودهاند.
2- ترکیب موثر و قابل توجهی از اعضای شورای مرکزی حزب را موتلفهایها تشکیل میدادند که با مشورت و رایزنی و هماهنگی آنها حزب جمهوری اسلامی تشکیل گردید. بزرگانی نظیر استاد عسگراولادی، مرحوم سعید امانی، دکتر بادامچیان، شهید اسلامی، استاد پرورش و سایرین در این ترکیب حضور داشته ونقش آفرینی آنها در همه صحنه های انقلاب، قبل و بعد از پیروزی کارنامه درخشانی دارند و توصیه میشود نسل جوان برای اطلاع از تاریخ انقلاب و عبرتهای لازم به شرح زندگانی بزرگان موتلفه بپردازند تا بتوانند این فصل از تاریخ را با آیینه حق و حقیقت بازبینی و قضاوت نمایند.
3- موتلفهای ها برای حضور در حزب جمهوری اسلامی با اجازه حضرت امام وارد شدهاند و نگاه تیزبین و زیرکی حضرت امام و عنایتی که به این تشکل داشتند، به توصیه ایشان ضمن نقشآفرینی در حزب انسجام احتیاطی خود را حفظ کردند که این درایت حضرت امام با تعطیل شدن حزب جمهوری اسلامی و ادامه توام با اجازه مجدد موتلفه آشکار و برای آیندگان قابل تحلیل است.
4- بخش قابل توجهی از شهدای دفتر حزب جمهوری اسلامی از موتلفهایها بوده که نشانه خشم و خصومتآمیز شوروی سابق، منافقین، لیبرالها و مجموعه ضد انقلاب نسبت به سران حزب و بخصوص اعضای موتلفه بوده است.
5- در اوایل انقلاب که صحنه ها خالی بوده وعوامل رژیم سابق حضور داشته و ضد انقلاب برای تصدی پستها خیز برداشته بودند مسئولیت اعضای موتلفه در پستهای حساس سه قوه ونقش آفرینی آنها ستودنی است و این هماهنگیها برای پذیرش مسئولیتها در حزب جمهوری اسلامی انجام میگرفت.
6- در تداوم اداره حزب پس از حوادث خونین و مکرر با دبیر کلی مقام معظم رهبری، موتلفهایها همچنان در خدمت حزب و دبیر کل وقت بودهاند که جبهه سازیهای ساختگی چپ و راست و غیره با هدایت میرحسین موسوی در جایگاه نخست وزیری و مقابله با مقام رهبری از آنجا شروع شد که موتلفه ایها آنچنان به وظایف تاریخی خویش عمل کردند که آثار آن در دهه چهارم انقلاب در مقابله با جریان فتنه آمریکایی مشخص شده است.
در کشور ما به دلال مختلف از جمله رهبری بلامنازع و بی بدیل امام راحل و حضور یکپارچه ملت در صحنهها و انسجام روحانیت و عناصر انقلابی، این فرصت پدید آمد تا ماههای آخر سال 57 و سالهای 58 و59 و حتی سال 60، نظام ما استقرار کامل یافته و گردنههای خطر را یکی پس از دیگری پشت سرگذارد.
با تحقیق و بدون تردید یکی از عناصر اصلی مؤثر در تثبیت و استمرار و اداره نظام جمهوری اسلامی، وجود حزب جمهوری اسلامی بود که رهبران آن را در گروه روحانی، بزرگانی چون شهید بهشتی، شهید باهنر، مقام معظم رهبری، آیت الله موسوی اردبیلی و حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی و در گروه غیرروحانی در واقع کادر اصلی را موتلفهایها تشکیل میدادند.
لازم به یادآوری است در فضایی که نظام امنیتی اطلاعاتی و دفاعی و نظامی ما از هم پاشیده بود و هنوز نهادهای انقلابی در مراحل اولیه شکلگیری بودند و قریب 300 گروهک ضد انقلاب و یا مخالف انقلاب و یا معارض و مسأله ساز با انقلاب برای سهم خواهی و حضور در حاکمیت شکل گرفته بودند و صدها روزنامه و نشریه و مجله با سوء استفاده از فضای باز و آزادی انقلاب علیه خط فقاهتی امام راحل و نیروهای اصیل منتشر شده بود، تنها تشکل سامان یافته انقلابی و با اعتقاد راسخ به مبانی دین، نظام و رهبری که با دبیر کلی شهید مظلوم بهشتی هدایت میشد، حزب جمهوری اسلامی بوده که با انصاف می توان گفت فضای نقش آفرینی بسیار مطلوبی را با همه محدودیتها و موانع و مشکلات و مخالفتها ایجاد نمود.
درحزب جمهوری اسلامی سه گروه روحانیت، موتلفهایها و گروه کمرنگ و کم اثر دیگری نظیر میرحسین موسوی حضور داشتند. دو گروه اول از پایهگذاران نهضت و مبارزه و زندان و شکنجه و مرتبط با رهبری حضرت امام بودند و گروه سوم از نظر شخصیتی و تعداد، نقش زیادی نداشتند ولی با ایده جذب جوانان انقلابی به حزب فراخوانده شده و پیوستند و اینکه نقش مخرب این گروه در ناهمخوانی با کلیت و ساختار واهداف آن حزب الهی و در نهایت تعطیلی آن چه بوده، نیازمند بحث دیگری است ولی درخصوص موتلفه اسلامی و نقش کلیدی آن در حزب چند نکته جهت یادآوری ضروری است. اگر چه این فصل نیازمند کتابی تاریخی میباشد:
1- بزرگانی نظیر آیت الله شهید بهشتی که گروه فقاهت و روحانیت موتلفه را در طول دوران مبارزه با همراهی شهید مطهری و هدایت امام راحل تشکیل میدادند، در واقع از روحانیون موتلفه بودند و نقش شهید بهشتی در اداره نظام، بسان نقش معمار قدرتمندی بوده که دوست و دشمن به آن وافق و معترف بودهاند.
2- ترکیب موثر و قابل توجهی از اعضای شورای مرکزی حزب را موتلفهایها تشکیل میدادند که با مشورت و رایزنی و هماهنگی آنها حزب جمهوری اسلامی تشکیل گردید. بزرگانی نظیر استاد عسگراولادی، مرحوم سعید امانی، دکتر بادامچیان، شهید اسلامی، استاد پرورش و سایرین در این ترکیب حضور داشته ونقش آفرینی آنها در همه صحنه های انقلاب، قبل و بعد از پیروزی کارنامه درخشانی دارند و توصیه میشود نسل جوان برای اطلاع از تاریخ انقلاب و عبرتهای لازم به شرح زندگانی بزرگان موتلفه بپردازند تا بتوانند این فصل از تاریخ را با آیینه حق و حقیقت بازبینی و قضاوت نمایند.
3- موتلفهای ها برای حضور در حزب جمهوری اسلامی با اجازه حضرت امام وارد شدهاند و نگاه تیزبین و زیرکی حضرت امام و عنایتی که به این تشکل داشتند، به توصیه ایشان ضمن نقشآفرینی در حزب انسجام احتیاطی خود را حفظ کردند که این درایت حضرت امام با تعطیل شدن حزب جمهوری اسلامی و ادامه توام با اجازه مجدد موتلفه آشکار و برای آیندگان قابل تحلیل است.
4- بخش قابل توجهی از شهدای دفتر حزب جمهوری اسلامی از موتلفهایها بوده که نشانه خشم و خصومتآمیز شوروی سابق، منافقین، لیبرالها و مجموعه ضد انقلاب نسبت به سران حزب و بخصوص اعضای موتلفه بوده است.
5- در اوایل انقلاب که صحنه ها خالی بوده وعوامل رژیم سابق حضور داشته و ضد انقلاب برای تصدی پستها خیز برداشته بودند مسئولیت اعضای موتلفه در پستهای حساس سه قوه ونقش آفرینی آنها ستودنی است و این هماهنگیها برای پذیرش مسئولیتها در حزب جمهوری اسلامی انجام میگرفت.
6- در تداوم اداره حزب پس از حوادث خونین و مکرر با دبیر کلی مقام معظم رهبری، موتلفهایها همچنان در خدمت حزب و دبیر کل وقت بودهاند که جبهه سازیهای ساختگی چپ و راست و غیره با هدایت میرحسین موسوی در جایگاه نخست وزیری و مقابله با مقام رهبری از آنجا شروع شد که موتلفه ایها آنچنان به وظایف تاریخی خویش عمل کردند که آثار آن در دهه چهارم انقلاب در مقابله با جریان فتنه آمریکایی مشخص شده است.