نصر عزیزی- تشکلهای همسو شامل تعدادی از گروههای مؤثر جریان اصولگرا بودهاند که با تفاوتهایی از جهت نحوه و زمان فعالیت و حیطه اثرگذاری در نیمه دوم دهه شصت و نیمه اول دهه هفتاد به منظور انسجام و تمرکز بیشتر برخی فعالیتهای سیاسی و هماهنگی با جامعه روحانیت مبارز تهران در فضای سیاسی ایران فعالیت مینمودند.
در نیمه دوم دهه شصت با انشعاب روحانیون مبارز از جامعه روحانیت و تبلیغات شدید و توأم با اتهامات سیاسی و غوغاسالاری و تشدید فضای شبههناک علیه جریان اصیل انقلاب و سنگرگیری جریان چپ آن روز و سردمداران جریان فتنه امروزی پشتسر مجمع روحانیون مبارز، ضرورت دفاع از روحانیت اصیل و شخصیتهای مبارز و باسابقه بیش از پیش ایجاب نمود تا جریانهای سیاسی اصیل، حول محور و همسو با روحانیتمبارز شکل بگیرد.
جریانهایی شامل جمعیت مؤتلفه اسلامی، جامعه اسلامی مهندسین، جامعه اسلامی اصناف و بازاریان، جامعه اسلامی زینب، جامعه اسلامی دانشگاهیان، جامعه اسلامی کارمندان، جامعه اسلامی کارگران، جامعه اسلامی پزشکان و جامعه اسلامی دانشجویان از جمله تشکلهایی بودند که در این آرایش سیاسی سامان یافتند.
در این رابطه یادآوری چند نکته حائز اهمیت است: ساختاراصلی و ریشه جریان تشکلهای مورد نظر به حزب جمهوری اسلامی برمیگردد که با انحلال آن در سال 1366 این گروهها که از شاخههای وابسته به حزب بودهاند، به مرور در سالهای بعدی اعلامموجودیت کردند.
مؤتلفه اسلامی به دلیل ادغام و مشارکت در تأسیس و مدیریت حزب جمهوری اسلامی، جریان اصیل و دامنهداری بود که علاوه بر انسجام احتیاطی درون جریانی خود بنا به توصیه امام راحل، نقش اساسی را در مدیریت نیروها و مبارزه با جریان انحرافی میرحسین موسوی و همفکرانش در حزب مزبور را برعهده داشت و طبیعی بود بعد از انحلال حزب، همراهیها و هماهنگیها و مشورتها و رایزنیها با نیروهای مؤثر مؤتلفه اسلامی، خلأ سیاسی مورد نظر را پُر نماید.
حذف جامعه روحانیت مبارز از صحنه سیاسی انقلاب و به بیتفاوتی کشاندن شخصیتهای مبارز روحانی نهتنها خواست دشمنان اقنلاب اسلامی بود، بلکه حملات ناجوانمردانه جریان چپ و روحانیون مبارز علیه آنها آنقدر شدید و توأم با غوغا بود که اگر جریان مؤتلفه و سایر تشکلهای همسو که به مرور شکل گرفتهاند، به دفاع از این ذخیره انقلاب برنمیخاستند، عواقب شومی را از نظر نقشآفرینی روحانیت اصیل و تشدید اختلافات و ایجاد بحرانهای متعدد برای نظام بهدنبال داشت، لذا مؤتلفه اسلامی بسان دیدهبان بیدار با هماهنگسازی جریانهای مورد نظر سپر دفاعی لازم را برای علمای بزرگ کشور بهوجود آورد.
تشکلهای همسو که بهصورت طبیعی مؤتلفه اسلامی نقش محوری را در آن برعهده داشته، با برنامهریزی و تشکیل جلسات هدفمند و مشورتها و رایزنیها و تبادل نظرها و تحلیل و رصدسازی جریانها و حوادث روز و بررسی شرایط انتخابات و شناسایی نامزدهای واجد صلاحیت و گسترش دامنه ارتباطات مردمی و اتخاذ شیوههای تبلیغاتی مناسب و مواضع ضروری اثرگذار، جمعبندی تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای خود را با جامعه روحانیت مبارز هماهنگ و آنچه را که صلاح و رضای رهبری و جامعه اسلامی بوده است را عملیاتی میساختند.