ادب و هنر

نقدی بر یک نهاد دانایی

شبکه دانشگاه تهران خلاصه فیلم بحث‌های اساتید این دانشگاه پیرامون وقایع اخیر یک‌شنبه گذشته را پخش کرد. داوری در مورد موضوعات مطرح شده و راه ‌حل‌ها قدری مشکل است چراکه همه مباحث مطرح شده و راه‌حل‌های آن نیامده، اما همین خلاصه بحث را می‌شود از باب نقد بخشی از نظام دانایی کشور در مورد مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زیر ذره‌بین دغدغه‌مندی علما و فرهیختگان دانشگاه در قاب شبکه «حکمت و فرزانگی» دید.

ترکیب علمی این نشست به گونه‌ای بود که علمای علوم اجتماعی، اقتصادی، حقوق و علوم سیاسی، معارف و اندیشه اسلامی، معماری، فلسفه و حکمت، ادبیات و علوم انسانی، روان‌شناسی و علوم تربیتی، الهیات و معارف اسلامی، برق و کامپیوتر و ... با چینشی هنرمندانه در کنار هم نشستند و در محیطی صمیمی با رعایت ادب و نزاکت گفت‌وگو کردند.
بخشی از مسائل مطرح شده پیرامون فتنه اخیر را در زیر بخوانید.
- جوان ما آینده روشن برای خود نمی‌بیند.
-
علت بروز مشکلات، وجود نظام تدبیر ما در سیاست خارجی و داخلی است.
-
دستگاه‌ها، مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی را در مورد حجاب و عفاف اجرا نکردند. بخش بزرگی از این وظیفه گردن نیروی انتظامی افتاد.
-
حکومت باید بابت این حادثه عذرخواهی می‌کرد،‌گشت ارشاد چه صیغه‌ای است.
-
ما در مورد حجاب نباید کوتاه بیاییم اما نه در خیابان بلکه در ادارات و ... .
-
کسانی که از سال 88 از کشور خارج شدند جذب رسانه‌های خارجی شدند. سیاست امنیتی و قضائی در فتنه 88 درست نبود.
-
بی‌اعتمادی و ناامیدی افزایش یافته، نمی‌توانیم مردم را نادیده بگیریم.
-
وقتی همه مردم در پارلمان نماینده ندارند این اتفاقات طبیعی است.
-
نگاهی در کشور وجود دارد همه چیز را امنیتی می‌بیند. وقتی مداحان حاکم هستند چرا سلبریتی‌ها حاکم نباشند.
-
نظام، هیچ نهاد مستقلی را در کشور به رسمیت نمی‌شناسد. هیچ نهاد مستقلی در کشور وجود ندارد.
-
حکومتی که سرمایه اجتماعی خود را از دست بدهد نمی‌تواند مسائل فرهنگی و اجتماعی خود را حل کند.
پایان نقل قول‌ها!!
دانشگاه تهران پیشانی اصلی نهاد علم در کشور ماست. آنچه گفته آمد از علمای این نشست نشان می‌دهد هر کدام دیدگاهی دارند نسبت به صورت اصلی مسئله و در حل آن اجماعی ندارند.
این سردرگمی که سَر اصلی آن در دیدگاه سیاسی حضرات است آن‌ها را به بیراهه برده و آن‌ها به لحاظ «اطلاعات»، «ارتباطات»، «سازمان» و «محاسبات» فتنه، نه طول آن را می‌دانند، نه عرض آن را و نه عمق آ‌ن را!!
مولوی در مثنوی، داستان مردم شهری را نقل می‌کند که فیل ندیده بودند. فیلی از هند آوردند و در خانه تاریکی گذاشتند مردم را به تماشای آن دعوت کردند. مردم در تاریکی نمی‌توانستند فیل را با چشم ببینند ناچار بودند با دست آن را لمس کنند. هر کس دستی به فیل کشید یکی گفت فیل یک بادبزن است. یکی گفت یک لوله است، یکی گفت ستون است، یکی گفت تخت خواب است.
مولوی می‌گوید:
در کف هر کس اگر شمعی بدی
اختلاف از گفتشان بیرون شدی
واقعیت این است «شمع علم» اگر در اتاق فکر نهاد علم در دانشگاه روشن بود آن‌ها به این همه پراکنده‌گویی در شناخت یک پدیده سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در قالب یک فتنه نمی‌رسیدند.
آقای دکتر حدادعادل در این جمع یک نظر معطوف به اصل واقعیت فتنه مطرح کردند و در یک جمله کوتاه عنوان کردند: «ما جرم بزرگی مرتکب شده‌ایم و آن استقلال‌طلبی ملت است و داریم چهل و چند سال هزینه این هدف مقدس را می‌دهیم».
یادآوری مفهوم این سخن آن است آیا نهاد علم حاضر است در پرداخت این هزینه ملت را یاری کند. فیلی که غرب و آمریکایی‌ها هر از چندی در کشور در قالب یک فتنه هوا می‌کنند و بی‌پرده می‌گویند اصل نظام نشانه است را چرا حضرات نهاد علم در دانشگاه نمی خواهند ببینند.
حضراتی که در این نشست شرکت کرده بودند یک متن با گزارش علمی و تحقیقی که حکایت از مطالعات میدانی و آنالیز شعارها و رفتارها باشد در دست نداشتند هر کس به گونه‌ای حرف می‌زد که گویی در مقام بداهه‌گویی است هم اصل مسئله و هم حل آن برای حضرات روشن است و همه چیز را می‌دانند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم دانش‌آموختگی نیروهای مسلح فرمودند:
«
دعوا سر استقلال، اقتدار ملت و پیشرفت کشور است. چگونه است که برخی دست خارجی را در این حوادث نمی‌بینند. دشمنی با اصل ایران، مستقل و قوی است حوادث طراحی آمریکا و رژیم صهیونیستی و دنباله‌روهای داخلی آن‌هاست خواص باید موضع خود را اصلاح کنند».
همین تحلیل واقعی را مردم ایران دارند به همین دلیل در پایان نمازهای یومیه در مساجد یک ذکر الهی نه سیاسی را همیشه تکرار می‌کنند «الله‌اکبر الله‌اکبر الله‌اکبر، خامنه‌ای رهبر، مرگ بر ضد ولایت فقیه، مرگ بر انگلیس، مرگ بر منافقین و کفار، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر آل‌سعود خائن»!

این ذکر یک تحلیل دقیق از موقف و موقع و فهم ملت ایران از تداوم دشمن و فتنه‌گری‌های آمریکاست. مردم می‌گویند؛ دیگر نمی‌خواهیم بر ما «سفیه» حکومت کند ما دنبال «ولایت فقیه» هستیم. ما نمی‌خواهیم دوباره آمریکا برگردد. ما با منافقین و کفار درگیر هستیم و هزینه آن را هم می‌پردازیم. چرا برخی نخبگان این فهم و ادراک ملت را که توأم با مقاومت ملت است، درک نمی‌کنند.
این وسط، برخی نخبگان و برخی عناصر در نهاد علم، بیراهه می‌روند نمی‌خواهند حقایق روشن‌تر از آفتاب را ببینند و به عنوان یک واقعیت عینی بپذیرند.
واقعیت این است که برخی اساتید در نهاد علم در دانشگاه یک تئوری واحد و یک نظریه علمی دقیق برای مشکلات «اقتصادی»، «سیاسی»، «فرهنگی» و ... کشور ندارند. دستشان خالی است علت آن هم این است برخی از آن‌ها نه‌ تنها سر در آخور «علم سکولار» دارند بلکه در رسیدن به راه‌حل‌های علمی در حوزه‌های یاد شده در کشور اخلال می‌کنند.

https://shoma-weekly.ir/FK3oA5