قصه غصه زنان
اساسا سوال اینجاست که چرا در شرایطی که جامعه جهانی و نهادهای حقوق بشری به غلط و از روی عداوت همواره در مجامع جهانی به خاطر رعایت نشدن حقوق بانوان از منظر خود ما را تحت فشار قرار می دهند چرا زنان این سریال اینقدر بدبخت و بیچارهاند و چرا اینقدر مشکل دارند؟ مرجانه گلچین(ملیحه) همسرش تصادف کرده و همسر دیگری هم پنهانی اختیار کرده است و پسرش نیز دچار مشکل شده و همسرش را از دست داده است. سیما تیرانداز که نهایت بدبختی است، آن قدر بدبخت و بیچاره است که همه بدبختهای دیگر سریال پیش او خوشبخت محسوب میشوند. حتی مادر او هم مشکلات فراوانی دارد. (سیما تیرانداز) زیر سلطه شوهر سابقش است و هر کاری میخواهد در قبال این زن انجام میدهد و حتی به زور عقدش میکند و نهایتا هم که شوهرش را در دفاع از مادرش میکشد و حتی وقتی از قصاص رها میگردد محکوم به پنج سال زندان میشود. این همه غصه جمع شده در سریالی با تم مذهبی از چه رو جمع شده است.
ماجرای تکراری قصاص
مسئله بعدی مسئله قصاص است. ما با یک قتل روبه رو هستیم که به طور اتفاقی باز هم قاتل یک فرد مظلوم و خوب است و مقتول در فیلم یک مرد بد، شرور و عوضی است. قتلی که در سریال رخ میدهد از ابتدا تقریبا ابهام دارد و نمیتوان گفت که زن بدبخت فیلم که حالا قاتل هم هست قصاص میشود اما سازنده اثر موضوع قصاص را مطرح میکند و جالبتر اینکه هنوز دادگاه حکمی نداده و قصاص در سریال مسئله پر رنگی میشود که خود کارگردان نیز فراموش میکند برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول باید صبر کنی تا دادگاه حکم بدهد و خانواده قاتل درخواست تجدید نظر کنند و بعد مادر قاتل را چادر بسر برای گرفتن رضایت روانه خانه مقتول کنی و به همین خاطر کارگردان منتظر دادگاه نمیماند و همه این کارها را زودتر از رای دادگاه انجام میدهد، چرایش را نمیدانیم، شاید کارگردان حس کرده ریتم سریال افتاده و میخواهد با این موضوع کشش قصه را افزایش دهد و مخاطب بی حوصله را دوباره با اثر همراه کند اما نباید فراموش کنیم که محمدمهدی عسگرپور عمده آثارش همین گونه آرام و کشدارند و سریالها و فیلمهای سینماییاش همواره در روایت همین گونهاند پس ماجرا این نیست. شاید بهتر باشد زاویه نگاه به موضوع قصاص را در سریالهای تلویزیونی یکبار دیگر در ذهنمان مرور کنیم از سریال «زیر تیغ» و «یادآوری» و قبل و بعدش، همگی با یک نگاه خاص دیده میشوند و تو تصور می کنی انگار همه این قصاص ها به تایید یکنفر رسیده است و عمدتا نگاهی نزدیک به نویسنده فیلم سینمایی «من مادر هستم» به نویسندگی رحمان سیفی آزاد دارند.