هفته گذشته ،ریاست محترم جمهوری جناب آقای دکتر روحانی در جلسه ای با فعالان "محیط زیست"طی تحلیلی گفتند:(("دولت دینی"خوب است،اما"دین دولتی"را باید بحث کرد..)).وبعد از اینکه درخبرها این خبر را من خواندم ،ناگاه به یاد شهدای صدر انقلاب ،یعنی" شهدای دهه 40انقلاب"شهدای 26خرداد موتلفه اسلامی" افتادم،چه بسا آرمان این شهدای مصدرانقلاب به "جامعه نمونه اسلامی"دربیش از نیم قرن پیش و روزهایی که اساساً تاسیس حکومت اسلامی بیشتر در عوالم خیال وآرزو شکل می گرفت،منجر به قیام آنان برای دفاع از مرجعیت و ولایت در عصر اختناق "سلطانی"شد تاجائیکه با "امید "به آینده برای جامعه نمونه اسلامی با تاسیس یک حکومت و "دولت دینی"،جان مبارکشان را مظلومانه تقدیم اسلام نمودند.
میثم معافی- هفته گذشته ،ریاست محترم جمهوری جناب آقای دکتر روحانی در جلسه ای با فعالان "محیط زیست"طی تحلیلی گفتند:(("دولت دینی"خوب است،اما"دین دولتی"را باید بحث کرد..)).وبعد از اینکه درخبرها این خبر را من خواندم ،ناگاه به یاد شهدای صدر انقلاب ،یعنی" شهدای دهه 40انقلاب"شهدای 26خرداد موتلفه اسلامی" افتادم،چه بسا آرمان این شهدای مصدرانقلاب به "جامعه نمونه اسلامی"دربیش از نیم قرن پیش و روزهایی که اساساً تاسیس حکومت اسلامی بیشتر در عوالم خیال وآرزو شکل می گرفت،منجر به قیام آنان برای دفاع از مرجعیت و ولایت در عصر اختناق "سلطانی"شد تاجائیکه با "امید "به آینده برای جامعه نمونه اسلامی با تاسیس یک حکومت و "دولت دینی"،جان مبارکشان را مظلومانه تقدیم اسلام نمودند.از آن واقعه وآن "تفکر"قریب به 60سال می گذرد و امروز هم از "انقلاب اسلامی" وتاسیس "نظام اسلامی"،35سال گذشته است،هنوز درکمال شگفتی می بینیم نسبت به محکمات واوّلیات تاسیس "جامعه نمونه اسلامی"یعنی نظریه "اسلام سیاسی" و"دولت دینی"نه بواسطه اپوزسیون ولیبرالها ویا جریان ضد انقلاب و سلطنت طلبها ونه جریان فکری غرب،بلکه توسط افرادی با سابقه ارزشی وانقلابی وحتی زخم خورده مورد تردید وتشکیک واقع شود واینکه به لحاظ تئوریک بعد از 60سال مبارزه و35سال از تاسیس تنها نظام سیاسی مبتنی بر دین اسلام درجهان ،به "نقطه صفر مرزی"هدایت شویم ،باید متاثر شد.
-به لحاظ مفهوم شناسی سیاسی،نظریه" دولت دینی"به معنای دولتی نیست که دینی باشد،بلکه به معنای دولتی که در آن "دینداران" البته در غالب یک رویکرد دموکراتیک حضور دارند ،که جنس این حضور می تواند برمبنای ذائقه مردم، لولایش به جانب جریان سکولار، هم بچرخد،مثل دولت سازی رجب طیب اردوغان در ترکیه که مسلمان است،نمازهم میخواند وروزه هم می گیرد،لیکن رویکرد دولت او "سکولار"است .
-واما نظریه "دین دولتی"به لحاظ مفهوم شناسی فقهی وسیاسی،که در مقابل جریان "ناتوی نظری"متاثراز سکولاریزم جهانی هم قرار دارد،به منزله این است که اساساً ،عدم دخالت دین در مقوله دولت (به فرض تفکیک)ویا فقدان ظرفیت دین در ورود به حوزه سیاست ودولت ، رایک "شبهه تئوریک"می داند، چراکه اصل نزاع امام خمینی (ره)وقیام ایشان وانقلاب اسلامی با جریان دو قطبی آن مقطع جهان کمونیزم شرقی و لیبرالیزم غربی ،اساسا اثبات "بطلان"همین نظریه بود که دراین شعار خلاصه شد:"نه شرقی ،نه غربی،جمهوری اسلامی".
-"دین دولتی"یعنی اینکه "دین کامل"برای "عبور"از دو نوع "دولت سازی"متعارف غیردینی "ناقص"جهان ،"دولت سازی نماید که آن(دو) عبارت است از: 1)دولت ،درهر حوزه ای نقش یک "گارسون"را در یک رستوران بزرگ بازی کند ،که منوهای متنوع متناسب با ذائقه مشتریانش را در دست دارد وبه دنبال "کشف میل"و "سفارش"است ،که این نوع دولت سازی ،"دولت رستورانی"است و دولت مردانش " نقش گارسونی دارند.
2)دولت مردان ودولت سازان فکرکنند،دولتشان دولت اربابان ومردمشان رعیتانند وآنها، ژنرالها وحقوق دانان فرهیخته ونخبه ای هستندکه برگزیده شدند تا کشورومردم عوام را اداره نمایند،که این نوع دولت سازی حتما فرجامش به "دولت سلطانی "و"هزینه های شاهی"ختم خواهد شد.-هر دو نگاه ازمنظردین اسلام مذموم وخطرناک است که باید ازآن عبورنمود.-دولت سازی "دینی"آنست که دولتیان برمبنای آموزه های وحیانی ونبوی به دنبال توسعه متوازن درحوزه های مختلف بویژه درحوزه ایمان و روح ومعنویت و فرهنگ باشندو درعین حال برای اقتصاد مملکت هم برنامه ریزی داشته باشند.-شهید مطهری ،در تعریف جمهوری اسلامی می گوید:جمهوری اسلامی یعنی "حکومت دین" لیکن مکانیزم اجرایی آن با مشارکت مردم خواهد بود که تجلی حکومت دین در"اصل مترقی ولایت فقیه"نهفته است.-اگر قرار بود علمای اعلام دین ،مسئولیت مطلق "ابلاغ واجرای"دین را منهای دولت ودخالت در دولت(براساس نظریه اخیر دکتر روحانی) برعهده گیرند،آنگاه چرایی انقلاب اسلامی وتاسیس نظام اسلامی به دور باطل می رسد واینکه اگر قرار برتفکیک "دین"از"دولت"(برخلاف فتوای امام)بود،نه تنها شاه پهلوی ،بلکه هیچ سلطانی درجهان مخالف این رویکرد "سکولاریته"نبود ونیست وشاه پهلوی با امام خمینی(ره)وتفکرش درجنگ بود ،چرا که قرائت امام از "دین"،با "دولت " و"حکومت"آمیخته وعینیت امتزاجی داشت.-معاویه در نخستین خطبه خود بعد از تثبیت قدرت سیاسی ودولت سازی "شامی" ،نظریه عدم دخالت "دین ودولت"وتفکیک"دین از دولت"را صادرکرد وگفت:"انّی وَالله ما قاتَلتُکُم لِتُصَلّوا و لا ِتَصوموا ولا لِتُحجّوا ولا لتزکّوا،اِنّکُم لِتَفعلُونَ ذالِک وَ لکنّی قاتَلتُکُم لاَتَا مّرَ عَلَیکُم"((به خدا قسم من با مانجنگیدم که نماز بخوانید یا روزه بگیرید یا حج بروید یا زکات بدهید،هرچه خودتان می دانید بکنید(یعنی به من ارتباطی ندارد)بلکه من به دنبال حکومت کردن وفرمانروایی هستم.))
-به لحاظ مفهوم شناسی سیاسی،نظریه" دولت دینی"به معنای دولتی نیست که دینی باشد،بلکه به معنای دولتی که در آن "دینداران" البته در غالب یک رویکرد دموکراتیک حضور دارند ،که جنس این حضور می تواند برمبنای ذائقه مردم، لولایش به جانب جریان سکولار، هم بچرخد،مثل دولت سازی رجب طیب اردوغان در ترکیه که مسلمان است،نمازهم میخواند وروزه هم می گیرد،لیکن رویکرد دولت او "سکولار"است .
-واما نظریه "دین دولتی"به لحاظ مفهوم شناسی فقهی وسیاسی،که در مقابل جریان "ناتوی نظری"متاثراز سکولاریزم جهانی هم قرار دارد،به منزله این است که اساساً ،عدم دخالت دین در مقوله دولت (به فرض تفکیک)ویا فقدان ظرفیت دین در ورود به حوزه سیاست ودولت ، رایک "شبهه تئوریک"می داند، چراکه اصل نزاع امام خمینی (ره)وقیام ایشان وانقلاب اسلامی با جریان دو قطبی آن مقطع جهان کمونیزم شرقی و لیبرالیزم غربی ،اساسا اثبات "بطلان"همین نظریه بود که دراین شعار خلاصه شد:"نه شرقی ،نه غربی،جمهوری اسلامی".
-"دین دولتی"یعنی اینکه "دین کامل"برای "عبور"از دو نوع "دولت سازی"متعارف غیردینی "ناقص"جهان ،"دولت سازی نماید که آن(دو) عبارت است از: 1)دولت ،درهر حوزه ای نقش یک "گارسون"را در یک رستوران بزرگ بازی کند ،که منوهای متنوع متناسب با ذائقه مشتریانش را در دست دارد وبه دنبال "کشف میل"و "سفارش"است ،که این نوع دولت سازی ،"دولت رستورانی"است و دولت مردانش " نقش گارسونی دارند.
2)دولت مردان ودولت سازان فکرکنند،دولتشان دولت اربابان ومردمشان رعیتانند وآنها، ژنرالها وحقوق دانان فرهیخته ونخبه ای هستندکه برگزیده شدند تا کشورومردم عوام را اداره نمایند،که این نوع دولت سازی حتما فرجامش به "دولت سلطانی "و"هزینه های شاهی"ختم خواهد شد.-هر دو نگاه ازمنظردین اسلام مذموم وخطرناک است که باید ازآن عبورنمود.-دولت سازی "دینی"آنست که دولتیان برمبنای آموزه های وحیانی ونبوی به دنبال توسعه متوازن درحوزه های مختلف بویژه درحوزه ایمان و روح ومعنویت و فرهنگ باشندو درعین حال برای اقتصاد مملکت هم برنامه ریزی داشته باشند.-شهید مطهری ،در تعریف جمهوری اسلامی می گوید:جمهوری اسلامی یعنی "حکومت دین" لیکن مکانیزم اجرایی آن با مشارکت مردم خواهد بود که تجلی حکومت دین در"اصل مترقی ولایت فقیه"نهفته است.-اگر قرار بود علمای اعلام دین ،مسئولیت مطلق "ابلاغ واجرای"دین را منهای دولت ودخالت در دولت(براساس نظریه اخیر دکتر روحانی) برعهده گیرند،آنگاه چرایی انقلاب اسلامی وتاسیس نظام اسلامی به دور باطل می رسد واینکه اگر قرار برتفکیک "دین"از"دولت"(برخلاف فتوای امام)بود،نه تنها شاه پهلوی ،بلکه هیچ سلطانی درجهان مخالف این رویکرد "سکولاریته"نبود ونیست وشاه پهلوی با امام خمینی(ره)وتفکرش درجنگ بود ،چرا که قرائت امام از "دین"،با "دولت " و"حکومت"آمیخته وعینیت امتزاجی داشت.-معاویه در نخستین خطبه خود بعد از تثبیت قدرت سیاسی ودولت سازی "شامی" ،نظریه عدم دخالت "دین ودولت"وتفکیک"دین از دولت"را صادرکرد وگفت:"انّی وَالله ما قاتَلتُکُم لِتُصَلّوا و لا ِتَصوموا ولا لِتُحجّوا ولا لتزکّوا،اِنّکُم لِتَفعلُونَ ذالِک وَ لکنّی قاتَلتُکُم لاَتَا مّرَ عَلَیکُم"((به خدا قسم من با مانجنگیدم که نماز بخوانید یا روزه بگیرید یا حج بروید یا زکات بدهید،هرچه خودتان می دانید بکنید(یعنی به من ارتباطی ندارد)بلکه من به دنبال حکومت کردن وفرمانروایی هستم.))