نگاه

نخبه پروری برای هدفی بزرگ

هبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار غیر مترقبه با نخبگان کشور ضمن بیان دغدغه های جدی خود نسبت به غفلت ازنخبه‌ گرایی که یکی از الگوهای رایج در جامعه‌شناسی سیاسی و از شاخصه‌های تأثیرگذار بر فرآیند تصمیم سازی و راهبردی در حکومت‌ها به شمار می‌آید
حمیدرضا ترقی- رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار غیر مترقبه با نخبگان کشور ضمن بیان دغدغه های جدی خود نسبت به غفلت ازنخبه گرایی که یکی از الگوهای رایج در جامعهشناسی سیاسی و از شاخصههای تأثیرگذار بر فرآیند تصمیم سازی و راهبردی در حکومتها به شمار میآید؛ نگاه جدیدی را نسبت به این موضوع تبیین فرمودند:

نگاه فریضه مند و واجب

معظم له فرمودند ؛ آنچه نگاه به نخبگان را به عنوان یک فریضه و به عنوان یک واجب غیر قابل اجتناب برهمه مسئولان لازم میکند ,یک هدف بزرگ است آن هدف چیست ؟

هدف انقلاب اسلامی بر افراختن پرچم تمدن نوین اسلامی

تبدیل کشوربه کشوری پیشرفته ؛قدرتمند ؛شریف؛ دارای احساس عزت ؛ عزتمند؛ سرشار از معنویت و ایمان ؛صاحب حرف نودرمسائل بین المللی و در مسائل بشری و حیات بشر.

واین اهداف متعالی بدون یک نسل جوان نخبه امکان پذیر نیست (28/7/95)

حال باید دید با توجه به این مفهوم کارآمد تا چه میزان توانسته ایم حمایتهای لازم را از میان انبوه توقعهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به این موضوع مهم جلب نماییم. چنین تعبیری از مفهوم و ضرورت نخبه پروری اگرچه در ظاهر به حوزه علوم انسانی مرتبط میشود و چنته این حوزه را سنگینتر میکند و بار مسئولیت و وظایفش را بیشتر مینماید اما در واقعیت تمامی حوزهها را در مینوردد و با پیچیدهتر شدن شرایط اجتماعی در دنیا به همه حوزههای تخصصی ؛ اعم از حوزوی و فقه وسیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی ؛ورود مییابد.

چرا که نخبهگرایی با تخصصی شدن امور در هر جایگاهی دارای قداست و ارزش است و به همین علت بارها و بارها از سوی رهبر معظم انقلاب نیز مورد تأکید واقع شده است. در تعریف نخبهگرایی افزون بر سخنرانیهای بیشمار، مقالههای بسیاری به رشته تحریر در آمده و کتابهای فراوانی نگاشته شده اما هنوز تا رسیدن به هدف متعالی نخبهگرایی و رسوخ آن به تمامی حوزهها و کسب حمایتهای مورد نیاز آن راه دشواری در پیش است چرا که در حال حاضر موانعی سد راه نخبه پروری خود نمایی میکند که عمدهترین آنها غفلت از نخبگانی است که در حال حاضر ایدههایشان شکوفا شده و برای ایفای نقش آمادهاند. اما این که چرا مسئولان کشورتا به حال درصدد رفع موانع موجود برنیامدهاند و نخبگان زیادی را در اثر مهاجرت به دیگر کشورها از دست دادهایم، بُعد دیگر ماجرا است.

افراد توانمندی که در جذب افراد هوشمند مؤثرند، فرهیختگانی که جامعه را در مسیر خودکفایی و استقلال به جوشش و حرکت در میآورند چرا هنوز نتوانستهاند نظر سازمانها و مدیران آن را جلب کنند؟ چرا این افراد ایدهپرداز و خلاق قادر نیستند فرصتهای استثنایی پدیده آورده و از حداقلها، حداکثرها را بسازند و از هدر رفت انرژی ممانعت کنند و حامی کسب کنند؟ و دیگر این که چرا هر زمان بحث از نخبه پروری و نخبهگرایی به میان میآید همه با آن موافقاند اما در عمل ناخواسته دلسردی نخبگان و در نهایت مهاجرت آنها را به تماشا مینشینند؟ واز موضع اپوزیسیون بر آن تاسف می خورند درحالی که خود مقصرند ؟آیا به واقع اشکال از نخبگان است و یا مشکل را باید در جای دیگری جستجو نمود؟

در واکاوی این پرسشها باید گفت اگرچه رویکرد نخبهگرایی در کشور چند سالی است به همت رهبر معظم انقلاب اسلامی تعریف شده و در حرف مورد استقبال شدید محافل کارشناسی، صاحبنظران و مسئولان قرار گرفته است اما به این علت که تمامی ارکان اداری و اجرایی کشور در نهضت علمی دخیل نشدهاند، نتوانسته موفقیت مورد نظر را رقم بزند. اگرچه ورود وزارت علوم، آموزش و پرورش و بنیاد ملی نخبگان به این بحث هم نتوانست نخبه پروری را آن طور که انتظار میرفت، محقق سازد.

یکی از موانع موجود در نخبه پروری را میتوان در دلسردی نخبگان از نبود اجرای تعهد مسئولان ذیربط در رابطه با طرحها و ابداعهای آنها عنوان کرد.

نخبگان برای اجرای طرحهای خود از حمایتهای مادی و معنوی لازم برخوردار نشدند و از آن دشوارتر آن که با تأیید ابداعهای نخبگان ؛ ساز و کاری برای ایجاد تعامل بین نخبگان و مراکز تولیدی فراهم نشد و مبتکران نتوانستند طرحهایشان را عملیاتی کنند. ضمن این که همواره با نگرانی از کپی شدن ( سرقت )اختراعها و ابداعاتشان همراهند و مسئولان نتوانستند تضمینی برای اجرای قانون «کپی رایت» در مورد طرحهایشان بدهند. نخبگانی که اگر جایزه به آنها تعلق میگرفت بعد از ماهها موفق به دریافت آن میشدند.

دست و پنجه نرم کردن غالب این ایده پردازان جوان با مسائل و مشکلات مالی در عملیاتی کردن ایدههای خود و ساخت و تولید طرحهایشان دیگر مشکل موجود است که همین عامل مهمی در مختل شدن آرامش ذهنی و فکری برای طرحهای نو و ایدههای برتر میشود. الزام به گذر از مراحل اداری و طی بوروکراسیهای اداری بنیاد نخبگان هم معضل دیگری است که سد راه نخبگان قرار دارد و بیتوجهی برخی از کارشناسان و داوران به رفتار مناسب با ایدههای خلاق و برخورد مناسب با خلاقیتهای جوانان را هم باید به اینها افزود. کافی است یکی از این نخبگان علمی شرایط خود را پس از تلاش بسیار برای به ثمر رسیدن طرح با یک فوتبالیست مقایسه کند، آن زمان است که مسئولان ذیربط پاسخی برایش نخواهند یافت جز این که هنوز ظرفیتهای لازم برای حفظ نخبگان در جامعه به وجود نیامده است.

علی رغم تمامی این کاستیها باید گفت اگرچه برخی از نخبگان دلسرد شدهاند و بعضی هم راه مهاجرت را در پیش گرفتهاند اما هنوز هستند افرادی که در انتظار هموار شدن مسیر پرپیچ و خم نخبه پروری به ماندن میاندیشند و طرحها و ایدههای جدیدشان را دوره میکنند تا زمانی که فرصتی برای اجرایی و عملیاتی کردن آن بیابند. اما تا زمانی که قادر نباشیم نخبگان فعال و پویای امروز را سازماندهی کنیم و در سایه حمایت از آنها بستر عملیاتی شدن طرحها و ایدههایشان را فراهم سازیم در نخبه پروری نسل آینده هم موفقیتی کسب نخواهیم کرد.

بنابر همین اصل، استفاده صحیح و برنامهریزی شده از نبوغ و استعداد جوانان و نخبگان به عنوان فریضه وواجبترین وظایف مسئولان احتیاج به باز تعریف دارد تا روند صعودی مهاجرت و دلسرد شدگی نخبگان به نزول خود نزدیک شود. به طور مثال نیاز به راهکارهایی در تربیت افراد خلاق و شناسایی استعداد آنها از کودکی احساس میشود. از این رو وزارت آموزش و پرورش دومین نقش را پس از خانواده میبایست به عهده بگیرد تا در پرورش ذهن خلاق دانش آموزان مؤثر باشد. البته علی رغم تشکیل سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان ( سمپاد)رویکرد فعلی این وزارتخانه را به هیچ روی نمیتوان نخبه پروری تعریف کرد چرا که صرف برگزاری جشنوارههایی مانند خوارزمی در سطوح راهنمایی و دبیرستان بدون پیش نیاز درسی و برنامهریزی مناسب آن هم از دوران دبستان نمیتواند موفقیت آمیز باشد. درست مانند وزارت علوم، تحقیقات و فناوری که تمامی اقدامش در این مورد اختیاری بودن حضور دانشجویان در جشنوارههای علمی است! حتی وزارت علوم در نخبه پروری سیاسی که چندان به صرف بودجه و هزینه و اعتبار نیاز ندارد هم هنوز نتوانسته موفقیتی کسب کند.

برای استفاده از خلاقیت جوانان این کشور باید به نقشه جامع و چشم انداز 20 ساله نگاهی انداخت و تأکید کرد که نهادینه کردن فرهنگ نخبه شناسی، نخبه پروری و حمایت ازتواناییهای فکری و ذهنی نخبگان در صدر هر برنامهای میبایست عملیاتی شود تا در آیندهای نزدیک شاهد تحول در تمامی عرصهها باشیم.

https://shoma-weekly.ir/PB28wK