نگاه

نتیجه دعای خیر پدر و مادر

باید اعتراف کنم که من بندگی خدا و ارتباط با رسول خدا و عترت معصوم آن حضرت را از پدر و مادر فراگرفتم. باید اعتراف کنم که نماز جماعت را از پدر و توسل به اهل بیت و به ویژه توسل به امام زمان(ع) را از مادر فراگرفتم. البته خداوند مسائلی را برای من، شاید به دعای خیر پدر و مادر، فراهم می‌کرد
مرحوم حاج حبیب الله عسکراولادی- من در سال 1311 در تهران در یک خانوادهی متدین دماوندی متولد شدم. پدر و مادرم هر دو دماوندی بودند. علت اینکه زندگی را به تهران آورده بودند این بود که در سال تولد من زلزلهای در دماوند آمده بود و چند ماه دماوند به تناوب میلرزید و بیشتر خانهها خراب شده بود و در شرایط سخت سرما، در باغها و چمنها باید زندگی میکردند، پدر و مادر من به تهران آمدند. از بدو تولد تا 6 سالگی من در تهران بودم. من در محله‌‌ی امامزاده یحیی بین خیابان ری و سیروس (خیابان شهید آیتالله مصطفی خمینی فعلی) در تکیهی زرگرها کوچهی صاحب دیوان متولد شدم. شرایط زندگی پدر و مادر من زندگی بسیار سختی بود. زیرا هم شکستی در زندگی کسبی پدرم اتفاق افتاده بود و هم زلزله بسیاری از هستی اینها را نابود کرده بود و در شرایط بسیار ابتدایی و سنتی بود.

ماجرای پسوند فامیلی

زندگی ما در یک اتاق اجارهای در کوچهی صاحب دیوان محلهی امامزاده یحیی ادامه داشت. علت اینکه پسوند فامیلی من مسلمان است این است که ادارهی ثبت احوال منطقه در این منطقه هم مسلمان و هم یهودی را ثبت میکرد. زیرا یک ضلع محلهی امامزاده یحیی به محلهی یهودینشین وصل میشد. اما محل سکونت ما یهودینشین نبود. در شناسنامهها که مینوشتند، ملیت و تابعیت بعد از اسم و فامیل بود. ملیت ما هم اسلام یا مسلمان بود. نویسندهی شناسنامه وقتی عسگراولادی را نوشته، مسلمان را آن طرف ملیت ننوشته. در کنار عسگراولادی نوشته است لذا فامیل من در بین برادران و خواهرانم عسگراولادی مسلمان است. هیچ یک از برادران و خواهرانم قید مسلمان را به دنبال شناسنامه ندارند. تابعیت ایرانی است و ملیت اسلام است. اگر منافقین یک سوءاستفادهای از قید مسلمان کردند و کیهان (ضد انقلابیون چاپ لندن) در این باره چیزهای مختلفی را نقل کرده از جمله گفته که عسکراولادی جدیدالاسلام است و پدر و مادرش یهودی بودهاند، این قید مسلمان را ثبت احوال امامزاده یحیی اشتباه کرده است. منتهی بعضی به من میگفتند که شما بنویس و این مسلمان را عوض کن. جوابش را من گفتم که افتخار میکنم که مسلمانم و مسلمان بودن چیزی نیست که نامه بنویسم به ثبت احوال که من نمیخواهم قید مسلمان بعد از اسمم باشد. لذا برای بنده و فرزندانم بعد از عسگراولادی، مسلمان قید شده در صورتی که در ثبت احوال چنین اشتباهی رخ داده است.

همنشینی با برادران عاشق خدا

باید اعتراف کنم که من بندگی خدا و ارتباط با رسول خدا و عترت معصوم آن حضرت را از پدر و مادر فراگرفتم. باید اعتراف کنم که نماز جماعت را از پدر و توسل به اهل بیت و به ویژه توسل به امام زمان(ع) را از مادر فراگرفتم. البته خداوند مسائلی را برای من، شاید به دعای خیر پدر و مادر، فراهم میکرد که از آن صاحب خیاطی که در دو ماه تعطیلی نزد او میرفتم گرفته تا هر مرحلهای برای کار و کسب، که در کنار بندگان صالحی بودم در من آثار بسیار مثبتی را گذاشته و این میتواند استجابت دعای پدر و مادر و لطف خداوند باشد. لطف خداوند بوده که من در هر مرحلهای از زندگی برایم پیش آمده، در خدمت برادران و دوستانی در تحصیل و در مبارزه قرار گرفتم و خداوند من را حفظ کرده و بعدها خدا مرا در سلولهای زندانهای طاغوت در کنار برادرانی که جز عشق خدا محرکی دیگر نداشتند، قرار داد.

https://shoma-weekly.ir/1SJqjy