جناب حجت‌الاسلام دکتر حسن روحانی به عنوان پیروز انتخابات از فرزندان وفادار به آرمان‌های انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) و مطیع امر رهبری هستند که مورد اعتماد ملت قرار گرفتند و سابقه ایشان نشان می‌دهد که در مسیر نظام حرکت کردند اگرچه به قول خودشان مشی اعتدال‌گری و حد وسط موجب اختلاف سلیقه‌هایی در نحوه خدمتگزاری با دیگر مؤمنان و مجاهدان بوده است ولی مهم این است که بر اساس قانون و اعتقاد به جایگاه ولایت مطلقه فقیه و پذیرش مشروعیت امور مرتبط با اذن و رضایت رهبری و تجارب گذشته رؤسای جمهوری آقای روحانی آنچنان عمل خواهند کرد که خیر و صلاح مردم و نظام در آن نهفته است. دهها دلیل برای گرایش رأی قاطبه مردم به آقای روحانی وجود دارد از جمله اینکه حمایت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از جمله عوامل مورد توجه می‌باشد.این رویکرد نشان می‌دهد همانگونه که مقام معظم رهبری با توجه به حوادث گذشته در حفظ شأن و جایگاه ایشان عنایت لازم را داشته و جایگاه بلند مجمع تشخیص را بستر خدمتگزاری‌شان قرار دادند، سایر رویکردهای افراط گونه گذشته که حتماً باید یا سفید را دید و یا سیاه، یا خود را حق پنداشت و دیگران را باطل که متأسفانه جریان انحرافی در خلق چنین فضایی مؤثر بوده و دنباله آن دامنگیر بعضی ازجریانهای دلسوزانقلابی شده از دیدگاه مردم آگاهمان مثبت نبوده و این را در گرایش رأی خود نشان داده‌اند و البته این موضوع هیچگاه به معنای نفی نقد منصفانه و عادلانه و مشفقانه و کارشناسانه و دلسوزانه نیست، همگان خطا داریم و وقتی با عینک تقوا و خالی از هوا وهوس‌های فردی وگروهی خطاهای خود را ببینیم، بامعیارهای هدایتگر رهبری به نقاط مفید و مطلوبی خواهیم رسید هر گمانه‌ای که آقای دکتر حسن روحانی را به جریان فتنه و با اصلاح‌طلبان تندرو منتسب سازد، ولاغیر، و توجهی به رأی مردم نداشته باشدو حتی حمایت آیت الله هاشمی رفسنجانی رادر مسیر باطل بپندارد و اعتقاد به خط‌کشی‌های مضر و خلاف مصالح نظام و مردم بداند، مردود است و این رویکرد یعنی برای چهار سال و یا هشت سال دیگر با وجود تجارب گذشته باز هم حل مشکلات می‌میرد و توسعه و پیشرفت و آبادانی فدای مناقشات بیهوده می‌گردد. از دید ما آقای دکتر ولایتی نامزد اصلح و توانمند و کارآمد بوده که به چندین دلیل واقعی و غیرواقعی و درست وغلط، رأی لازم راکسب نکرد یا اینکه در هفته آخر رأی خود را از دست داد. به هر حال آنان که عالمانه و آگاهانه برای ایشان فعالیت کار کردند و رأی دادند، در پیشگاه خداوند مأجورند ولی به دلیل همان نیت خالص و وظیفه انقلابی خود را موظف می‌دانند نعمت هدایت و مواضع رهبری نظام دولت منتخب مردم را حمایت و کمک نمایند کما اینکه موتلفه اسلامی در طول قریب چهار دهه گذشته این فرض رابر خود واجب دانسته و با حفظ آهنگ رهبری دراین مسیر حرکت کرد. حالا اگر تصور شود به دلیل رقابت سالم و عدم توفیق رأی آقای دکتر ولایتی، جبهه‌سازی و مرزبندی بادولت منتخب باید در دستور کارباشد، دیدگاه درستی نیست و قضاوت عجولانه از مصادیق افراط‌گری بوده والبته اگر مشی اعتدال‌گرایانه دکتر حسن روحانی موجب استفاده از همه سلایق وفادار به نظام از هر جریانی باشد، در صورتی که اشکالات واگرایی و ناهماهنگی را نداشته باشد، امری مطلوب و مفید است.
شاید قضاوت زود هنگام برخی دلسوزان از نگرانیهای وقایع دوران هشت ساله دوم خردادیها موجب نگرانیهای جدید باشد، باید گفت آقای دکتر روحانی همچنان خود را منتسب به جریان روحانیت مبارز و متواضع نسبت به علما و فضلا و مراجع عظام دانسته و افتخار نمایندگی رهبری را در شورای امنیت ملی همچنان دارد و با سابقه و خدمات مثبتی که در پرونده خویش داشته و هدایتهای رهبری و تجارب رؤسای جمهور گذشته این نگرانی‌ها را برطرف خواهد نمود و واقعیت این است اگر چه دولت آقای خاتمی بارها مورد حمایت رهبری بوده ولی نه شخصیت و منش آقای روحانی مشابه شخصیت آقای خاتمی است و نه شرایط و جهت‌گیریها و انتظارات مردم و گروههای مورد انتظار برای همکاری بادوران برخی افراط‌گری‌های دشمن شادکن برخی دوم خردادیها مطابقت دارد.واقعیت این است که با درک شرایط جهانی انقلاب اسلامی و انتظار کشورهای مسلمان و توطئه‌های روزافزون دشمنان و نوع مطالبات مردم و حل مشکلات جامعه، همه جریانهای رقیب باید دولت جدید آقای دکتر روحانی را یاری رسانند تا ایشان در مسیر نظام موفق شوند و البته انتظارات به حق آرمانی و ارزشی و انقلابی و مردمی در جای خود محفوظ خواهد بود.